What are the habits of successful people
What are the habits of successful people
What are the habits of successful people
What are the habits of successful people
Succeeding just and only depends on your decision and then your practice
Success requires only your action
|
|
رهبری, کار تیمی, مدیریت منابع انسانی
ای کاش می توانستم به شما بگویم که باهوش ترین و سخت کوش ترین افراد در انجام کارهایشان، همیشه برنده هستن ؛ اما قطعاً اینطور نیست. می دانید اغلب چه کسانی برنده اند؟ مطمئناً شخصی با بزرگترین و بیشترین شبکه ی ارتباطی برنده خواهد بود. این افراد تصمیماتی را می گیرند و قبل از دیگران از فرصت های موجود مطلع می شوند. شبکه سازی موضوع گسترده ای است و شامل فعالیت های مختلف می شود که شما باید آن را در محیط خارج از سازمان خودتان پیگیری کنید. نکته قابل توجه این است که این فعالیت های خارج از سازمان، مانند شرکت کردن در کنفرانس های تجاری یا داوطلب شدن در گروه های مختلف، مواردی هستند که تمرکز اصلی بحث های شبکه سازی بر روی آنها متمرکز است. این موضوع خیلی بسیار نا خوشایند است که برای رشد شبکه حرفه ای خودتان، تنها بر روی منابع داخلی سازمان فعلی خود تمرکز داشته باشید.
در این قسمت پنج راهکار اصلی و مطمئن برای سر و سامان دادن به موضوع شبکه سازی در داخل شرکت ارائه شده است.
اولین روش، روشی کلاسیک است. در کمیته های خدماتی بصورت داوطلب عضو شوید. همیشه تعداد انگشت شماری از این کمیته ها یا پروژه ها به منظور بازسازی خط مشی ها و تثبیت برخی مسائل در شرکت یا جامعه و سازماندهی مردم برای رویدادهای خیریه یا برنامه ریزی برای رویدادهای پیش روی شرکت وجود دارند. در این رویدادها ثبت نام کنید و در ضمن کمک کردن به دیگران، به خودتان هم کمک کنید. سپس می توانید به فکر تشکیل گروهی موسوم به گروه کیف های قهوه ای باشید یا در گروه های این چنینی عضو شوید. این گروه، اجتماعی از افراد نسبتاً حرفه ای تشکیل می شود که معمولا داوطلبانه قبل از نهار هفته ای یکبار یا گاهی اوقات ماهی یکبار به منظور بحث در رابطه با مسائل مختلف و توافق بر روی آن ها با هم ملاقات می کنند. در واقع این که موضوع این بحث ها تا چه حد حرفه ای و مربوط به کار باشد، بستگی به شما دارد . گاهی اوقات این که بتوانیم با در کنار هم قرار دادن افراد مختلف، از بخش های مختلف شرکت، گروه های عملیاتی و کاربردی را در کنار هم جمع کنیم، به شکلی که هر یک به روشنی توانایی توصیف نقش خودشان در سازمان را داشته باشند، صرفا چیزی شبیه به یک شانس است. یکی از شگرد های شبکه ای کاربردی، ناهار می باشد. اهداف متفاوت شما معمولا باعث میشه تا بتونید شریک جدیدی برای صرف نهار پیدا کنید. همه ما مجبور هستیم ساعتی از زمان خودمان را برای صرف غذا اختصاص دهیم که این در حقیقت صرف ناهار را تبدیل به فرصتی برای شبکه سازی می کند. اگر شما کمی خجالتی هستید، به گونه ای برنامه ریزی کنید که همیشه نهار را با یکی دو نفر از افرادی که نمی شناسید صرف کنید و در این بین یک نفر دیگر را هم که به خوبی می شناسید برای پیوستن به جمع خودتان دعوت کنید. پس از این می تونید به فکر راه انداختن یک گروه کتاب خوانی باشید.
هر ساله هزاران کتاب جالب و سرگرم کننده در حوزه تجارت و کسب و کار چاپ می شوند. لیست بهترین های فروش کتاب را بررسی کنید. کتاب خوبی انتخاب کنید و سپس شروع به خواندن کتاب کنید. در این بین چند نفر دیگر از مدیران را برای ایده گرفتن به جمع خودتان اضافه کنید و رفته رفته این تعداد نفرات را زیاد کنید. ماهی یکبار یا هر چند ماه یکبار گروه بمنظور بحث بر روی علایق و موارد حاشیه ای مربوط به این کتاب و ارتباط نکات و ایده های مطرح شده در کتاب با مسائل داخل سازمانی با هم ملاقات خواهند داشت. در نهایت سعی کنید نقش یک رابط را داشته باشید. به این موضوع فکر نکنید که چگونه از طریق شبکه سازی می توانید با افراد جدیدی آشنا شوید. در عوض یک ذهنیت خدماتی را در مورد شبکه سازی برای خودتان به وجود آورید.
زمانی که با افراد جدیدی ملاقات می کنید، به این فکر کنید که چه کسانی را می شناسید که ممکن است از این آشنایی لذت ببرند یا سودی نصیب شان شود. از آنها بپرسید، “آهای، شما … را می شناسید؟” اگر نمی شناختند، از این طریق ارتباطی را برقرار کنید. هر قدر که با افراد بیشتری در ارتباط باشید، شبکه ارتباطی شما گسترده تر می شود. شبکه سازی یک مهارت اساسی برای هر صاحب کسب و کار باهوش و زرنگی به حساب می آید. داشتن جلسه و کنفرانس در کافی شاپ ها ایده بسیار مناسبی است، اما از جایی شروع کنید که به آنجا رفت و آمد دارید. با استفاده از این ۵ راهکار، توجهی که شبکه ارتباطی شما مستحق آن است را در حقش خواهید داشت.
در فیلم بالا، پنج راهکار اصلی و مطمئن برای سر و سامان دادن به موضوع شبکه سازی در داخل شرکت ارائه شده است.
چطور یک ارتباط شبکهای برنده – برنده بسازیم؟
رسانههای اجتماعی, قوانین فضای کسب و کار, مذاکره و مهارتهای ارتباطی
یک قانون تجاری وجود دارد: اینکه وقتت را برای شبکهسازیای که بر مبنای بازی برد – برد نباشد، هدر نده.
به من اعتماد کنید، میدانم چه چیزی میگویم.
من نظمدهندهی سازمانی با بیش از ۴۰۰ خانم کارآفرین هستم. وقتی فهمیدم که بیشتر اعضا، فقط در یکی دو جلسه ارتباطی شرکت میکنند و دیگر ادامه نمیدهند، شوکه شدم. وقتی از آنها نظرسنجی کردیم که چرا دیگر ادامه ندادید، جواب اکثریت این بود که از این برنامهها، کاری بیرون نمیآید.
واقعاً بیزینسی از این جلسات بیرون نمیآمد؟ شوخی میکنید!
آنها انتظار دارند که مردم بعد از یکی دو جلسهی ملاقات، هر چیزی که آنها پیشنهاد میدهند، خریداری کنند؟ یعنی آنها واقعاً صبر نمیکنند که بفهمند مشتریها چه نیازی دارند و به یکی مثل شما اعتماد کنند؟ چه بر سر ساختن ارتباطات برنده – برنده آمده است؟
این نظر من است: اگر نمیتوانید یک رابطهی کاری را به یک رابطهی طولانیمدت تبدیل کنید، اصلاً شروعش نکنید. صادقانه اینکه: اگر به فکر رسیدن به موفقیت و لذت سریع از یک رابطه هستید، دارید انرژی خودتان را هدر میدهید.
چطور یک ارتباط شبکهای برنده – برنده بسازیم ؟
در اینجا ۵ نکته کلیدی در مورد ارتباط شبکهای که به خانمهای کارآفرین سازمانم هم گفتم، با شما در میان میگذارم:
۱ – بازار هدفت را بشناس.
برای شناسایی بازار هدفی که میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید، وقت بگذارید. خیلی مهم است که بهصورت استراتژیک فرصتهای شبکهسازی را انتخاب کنید. برای این برنامهریزی و به آن توجه کنید که برای ارتباط و شبکهسازی، در جایی حضور یابید که یا بهطور مستقیم به بازار هدف شما مربوط میشود و یا افرادی که در آن جمع هستند، میتوانند شما را به بازار هدفتان معرفی نمایند.
نکته مهم: شبکهسازیای که یک رابطهی بلندمدت، پایدار و نتیجهبخش را خلق میکند، با دیدن آدمهای بسیار اتفاق نمیافتد؛ بلکه با جلسه با آدمهای درست میسر میشود.
۲ – دقیقاً بدانید که چه چیزی را به یک رابطهی کاری اضافه میکنید.
وقتی میخواهیدشبکهسازی کنید، این سؤال را از خودتان بپرسید که چرا مردم باید با من ارتباط برقرار کنند؟ شبکهسازی فقط این نیست که چیزی کسب کنیم، این هم هست که چیزی را به دیگران ببخشیم. بهعنوان یک شبکه ساز حرفهای، خوب نگاه کنید و پیدا کنید که چه چیزی را میتوانید به دیگران پیشنهاد دهید. آیا واقعاً قصد دارید که بهصورت مداوم برای توسعه شبکه کاری حرفهایتان، زمان و انرژی بگذارید؟
ارتباط برنده - برنده در شبکه سازی
شبکه سازی
۳ – هدفتان از شبکهسازی چیست؟
بهعنوان یکی از ابزارهای پیادهسازی مارکتینگ پلن (طرح بازاریابی) ِ تان، باید بدانید که شبکهسازی دقیقاً چه کمکی به طرح شما میکند؟
هدفتان از شبکهسازی چیست؟ موفقیتتان را در شبکهسازی چطور اندازهگیریمیکنید؟
۴ – قانون طلایی ارتباطات: امتیاز بدهید تا امتیاز بگیرید.
یک شبکه ساز موفق میداند که شبکهسازی فقط به گرفتن امتیاز از دیگران ختم نمیشود. بلکه آنچه او در این رابطه خرج میکند، تعیینکننده این است که این رابطه فقط وقت تلف کردن است و یا یک رابطهی ماندگار؟
همهی هدف شبکهسازی، خلق رابطهای ماندگار و قابلاعتماد است که طرفین را درگیر این ارتباط کند. خیلی مهم است که طرز فکری داشته باشید که به شما اجازه دهد به همان اندازه که انتظار دارید از این رابطه سود ببرید، به طرف مقابل هم سود برسانید.
نکته مهم: قانون عمل و عکسالعمل را در رابطه با ارتباطات هم میتوانید به کار ببرید.
پرسش هایی که به ارتباطات جدید منجر می شود
۵ – برای توسعه و نگهداری رابطهی برنده –برندهتان، بدون وقفه پیگیری کنید.
اگر قصد ندارید که رابطههایی که برقرار کردید را پیگیری کنید، همان بهتر است که در خانه بمانید و زمان خودتان و دیگران را هدر ندهید.
کل هدف شبکهسازی این است که یک رابطهی واقعی ِ برنده – برنده را شکل دهیم و در هر رابطهی خوبی، مهم، شناختن و اعتماد به طرف مقابل است. برنده کسی نیست که کارت ویزیتهای بیشتری را جمع کرده باشد، کسی است که رابطههای ماندنیتری را ایجاد کرده باشد.
نکته مهم: فقط این مهم نیست که شما قرار است چه چیزی نصیبتان شود. به طرف مقابل هم اجازه بدهید که بداند شما میخواهید پشتیبان او برای رسیدن به هدفش باشید.
یک سؤال کلیدی برای این منظور این است: من چطور میتوانم به شما کمک کنم تا موفق شوید؟
میخواهم دوباره تکرار کنم. اگر نمیخواهید برای بلندمدت شبکهسازی کنید، در خانهتان بمانید. شبکهسازیای که باعث رشد کسبوکارتان میشود، زمانبر است و باید بر پایهی اعتماد و احترام بنا شود.
وقتتان را برای شبکهسازی هدر ندهید، مگر اینکه بخواهید بر پایهی ارتباطات کاری، کار کنید.
و به خاطر داشته باشید : همانطور که بعضی ارتباطات سریع شکل می گیرند و توسعه پیدا می کنند، بعضی دیگر هم در طولانیمدت توسعه می یابند.
به یاد میآورم وقتی که دانشآموز دبستان بودم (کلاس سوم یا چهارم بودم) در زمانِ ما رسم بر این بود که بچههایی که بیادب بودند یا کار نادرستی انجام میدادند (یا به عبارتِ امروزیِ من) در قالب نمیگنجیدند، تنبیه میشدند! متأسفانه یکی از تنبیهها، فلک کردن بود که خودِ من هم یک بار فلک شدم!
خاطرم است در کلاس، معلممان یک بچهی بیگناه و بیچارهای را آورد و گفت تو باید فردا ترکه بخوری. در همین زمان که مشغول شرح دادن بود که: این بچه باید ترکه بخورد (شاید هم خیلی جدی نمیگفت) بچههای کلاس یکی یکی دست بالا میبردند و رقابت میکردند که کدامشان ترکه بیاورند!
ترکه بیاورند که چه بشود؟ که همکلاسیشان را تنبیه کنند.
مثلا میگفتند: ترکهای که ما بیاوریم، ترکهی آلبالو است و خیلی بهتر است.
و من از خودم میپرسیدم یعنی چی؟ این همکلاسیِ ماست و ما هرروز در کنار هم هستیم. معلممان سال آینده تغییر میکند ولی ما حداقل تا ۶ سال، همدیگر را خواهیم دید! در آن زمان متوجه نشدم که چرا ما رقابت میکنیم که همکلاسیمان کتک بخورد؟! چرا ما تسهیلاتی فراهم میکنیم که او بیشتر درد بکشد. چرا ما تسهیلاتی فراهم میکنیم که بیشتر تحقیر شود؟! او الان نیاز به محبت و توجه و وساطت دارد.
باید وساطت کنیم تا او را ببخشد و قول بدهیم که دفعهی بعد این کار را نمیکند. نه این که رقابت کنیم برای این که او را بیشتر رنج بدهیم.
الان که به آن دوران غمانگیز برمیگردم و نگاه میکنم، فکرمیکنم شاید بچهها از ترسشان این کار را میکردند که جایی در قلبِ معلم پیدا کنند تا بعداً کتک نخورند! اما به چه قیمتی؟! به قیمت لِه شدنِ همکلاسیشان!
مثلِ گلادیاتورها که باید همدیگر را بکشند تا قیصر خوشش بیاید و او زنده بماند.
سیستمِ اسفناکی است.
در حال حاضر خوشبختانه در مدارس، به خاطر رشد فرهنگی و آگاهیِ مردم و آگاهی و آموزشِ معلمین، ترکه نمیزنند. ولی ترکههایی هست که دردش کمتر از ترکهی آلبالو نیست! دردش کمتر از ترکهی خیسِ آلبالو نیست و آن «تحقیر» و «مقایسه» است.
رقابتهای ناسالم است. برای مثال:
من میروم از همکارم و همکلاسیام بدگویی میکنم. برای چه؟ برای این که در دلِ معلم و رئیس یا همسرم جایی باز کنم. که چه بشود؟ که روزی من تنبیه نشوم. این که زندگی نیست، عشق نیست. ما برای این کار خلق نشدهایم. چرا باید اصلا اجازهی وجود چنین سیستمی را بدهیم که بقای من در تحقیر و خردشدنِ دوست و عزیزم باشد. کسی که چشم در چشم او هستم.
چرا همسرِ ما، همشهری ما، هموطنمان و نوع بشر باید آزار ببیند؟
و من این را تصریح میکنم که دانسته و ندانسته؛ حتماً مقداری از آن بابت جهل یا ترس یا سیستمی است که در آن زندگی میکنیم،همچون: مدرسه، دانشگاه، شرکت و غیره.
میخواهم از شما خواهش کنم که لحظهای سکوت کنید و ببینید کجا ترکه میبرید، کجا ترکه را خیس میکنید و میبرید.
یک لحظه فکرکنید:
چه کسانی برای شما ترکه خیس کرده آوردند و به معلم یا رئیستان دادند؟ چه حالی به شما دست داد؟
کمی فکرکنید…
دردناک است. چه خودمان مورد تهاجم واقع شویم و چه موجبِ تهاجم به عزیزانمان و نوع بشر یا حیوانات و یا طبیعت شویم.
باید از خودمان سوال کنیم، چرا؟ نباید بیتفاوت بگذریم.
اگر خوشبخت نیستیم، اگر میبینیم کلِ سیستممان انسجام ندارد، شادنیستیم، دلیلی دارد.
دلیلش در نوعِ نگاهِ ماست. در نوعِ تفکرِ ما و در برخوردها و رفتارهایی است که داریم. و من و شما مؤثریم…
چه معلم باشیم، چه شاگردی باشیم که باید تنبیه شود و چه شاگردی که ترکه میآورد یا شاگردی که ایستاده و غصه میخورد و گیج است که چه باید کرد.
ممکن است متوجه نباشیم اما خیلی از این کارها انجام میدهیم و چون جزء برنامه روتین زندگی ما است، فکر میکنیم که نه، من چنین چیزی سراغ ندارم.
اما خبرِ بدتر!
دوست نداشتم این خبر را به شما بدهم ولی ناچارم! چون اگر نگویم، عوارضش بدتر خواهدبود.
خبرِ بدتر این است که:
یک معلمِ بداخلاق و بیرحم وجود دارد و شاگردی است که باید تنبیه شود و شاگردی هم است که میخواهد ترکه آلبالوی خیسکرده بیاورد و شاگردی هم است که نظاره میکند. و همهی این شخصیتها در درونِ تکتکِ من و شماست.
خودت صبح تا شب خودت را بیرحمانه تنبیه میکنی. خودت بدترین وسایل شکنجه را برای تنبیه خودت به دستِ خودت فراهم میکنی.
از یک طرف دلت میسوزد، دلت به رحم میآید و میخواهی خودت را نجات دهی. از یک طرف معلمِ بداخلاق و شاید کمی نادان، تصمیم گرفته که تو را تنبیه کند. چرا که مثلِ فلانی نیستی! چرا که این شرایط را فراهم نکردهای! چرا که بیعرضهای! چرا که موفق نیستی! چرا که درس را نخواندهای! چرا که نمیتوانی با همسرت به تفاهم برسی و دائم به خودت ترکه میزنی.
خودت معلمی، خودت شاگردی، خودت ترکه میآوری، خودت نظارهگری! و آن چیزی که از بین میرود، خودت هستی!
بیاییم چشمهایمان را بشوییم و جورِ دیگر نگاه کنیم…
بیاییم با خودمان مهربان باشیم.
آن معلمِ بداخلاق و بیرحم، با خودش بیرحم بود که با بچهها بیرحم بود. در کودکی تحقیرشدهبود که در بزرگسالی، دیگران را تحقیر میکرد. دستِ محبتی به سرش نبوده که دستِ محبتی بکشد.
ما الان متوجه این شرایط میشویم و چون آگاه میشویم، مسئولیم.
بیاییم به کمکِ همدیگر به نجاتِ همدیگر برویم. بیاییم به نجاتِ نوع بشر برویم. یکی از آن اشخاص خودت هستی، فرزند و همسرت هستند.
بیاییم به خودمان کمک کنیم.
بیاییم چشمهایمان را بشوییم.
بیاییم آموزشهای جدید را یاد بگیریم.
کتابهای متفاوت بخوانیم.
از این روتین بودن و روزمرگی خارج شویم. روتین بودن نتیجهاش چیزیست که درحال حاضر هستیم. اگر خوب است، ادامه دهید و اگر بد است، لطفاً توقف کنید.
دعوا نکنید!
اینقدر خودتان را دعوا نکنید، خودتان را مجازات نکنید. ممکن است بپرسید: آدم چگونه خودش را دعوا و یا مجازات میکند؟!
ممکن است سیگار بکشی، یا مشروب بخوری یا مواد اعتیادآور مصرف کنی، کم بخوابی، پیش پزشک نروی، دارویت را نخوری، غذایی را که برایت خوب نیست بخوری و غذایی را که برایت خوب است، نخوری. ممکن است برنامهای را که برایت خوب نیست نگاه کنی و برنامهای را که برایت خوب هست نگاه نکنی. کتابی را که برایت مفید است، نخوانی و یا اصلا کتاب نخوانی. دوستانت را انتخاب نکنی. برای خودت احترام قائل نشوی. فرزند و همسرت را آزار بدهی(چه خانم و چه آقا). مهر نورزی. نگویی که به من توجه کنید. باید بگویی. باید بگویی «من دوست دارم به من توجه کنید. برای مثال:
خانمها و آقایان چند دقیقه به من فرصت دهید. میخواهم برای شما جوک بگویم. من نیاز دارم به من توجه کنید».
نگویید چه اهمیتی دارد! چون خیلی اهمیت دارد.
من نیاز دارم شما توجه کنید. که از این مقاله استفاده کنید. اگر توجه و استفاده نکنید، کارِ من بیهوده خواهدبود. باید مطالعه کنم، مطلب جمع کنم، شاهد مثال پیدا کنم، کاری کنم مطلبم جذاب و گویا شود، شما که وقت صرف شنیدن یا دیدنِ این برنامه میکنید، استفاده کنید، لذت ببرید، آدمهای بهتر و مفیدتر و مؤثرتری شوید، برای خودتان،خانوادهتان،شهرتان، دنیا، طبیعت، حیوانات و… و به دردِ همه بخورید.
ما وقتی «زدن» را ترک میکنیم، تنبیه و تحقیرِ دیگران را ترک میکنیم که با خودمان آشتی کنیم.
وقتی دیگران را تمجید میکنیم و از موفقیتشان لذت میبریم، وقتی از خوشحالی دیگران خوشحال و از اندوهشان اندوهگین میشویم که با خودمان آشتی باشیم و خودمان را دوست داشتهباشیم. با خودمان قهر نباشیم و وقتی با خودمان قهر نباشیم، با طبیعت و با دیگران هم قهر نخواهیمبود.
این کار شدنی و ساده است.
اولین قدم این است که:
توقف کنید! و کارهایی را که انجام میدهید، دیگر انجام ندهید. این خودش موفقیت بزرگی است.
همسرمان اگر غذایی میپزد، از او تشکرکنیم. اگر شور شده، بگویید:
«خانم این غذا مثلِ خودت بانمک شده».
اصلاً خودش میداند که شور شده و گفتن ندارد.
نتوانسته غذا بپزد؟ اشکال ندارد. میرویم بیرون غذا میخوریم.
ما باید از کنار هم بودن لذت ببریم. اینقدر سخت نگیریم.
وقتی سخت نمیگیری که با خودت آشتی باشی و به خودت سخت نگیری.
وقتی با دیگران مهربانی که با خودت مهربان باشی. به همین سادگی و به همین زیبایی و به همین مؤثری.
بسیاری از اوقات در گفتوگو با مشتریها، پرسشها و صحبتهایی پیش کشیده میشود که فروشندگان معمولی، پاسخهایی کلیشهای و اغلب نچسب به آنها میدهند. اما فروشندگان نابغه چگونه به این پرسشها پاسخ میدهند؟
به ۱۵جملهی شگفتانگیز آنها توجه کنید:
۱
فروشندگان معمولی میگویند: «نمیدانم».
فروشندگان نابغه میگویند: «متشکرم، پرسش خوبی است. اجازه بدهید پاسخ آن را برای شما پیدا کنم.»
۲
فروشندگان معمولی میگویند: «جنس فروختهشده پس گرفته نمیشود.»
فروشندگان نابغه میگویند: «اجازه بدهید ببینیم اگر مطابق میل شما نیست، چطور میتوانیم رضایت شما را جلب کنیم.»
۳
فروشندگان معمولی میگویند: «خونسرد باشید.»
فروشندگان نابغه میگویند: «من از شما عذرخواهی میکنم.»
۴
فروشندگان معمولی میگویند: «این که تمام شده؛ چرا این یکی را نمیبرید؟»
فروشندگان نابغه میگویند: «شاید از این جنس هنوز در انبار داشته باشیم، اجازه بدهید نگاهی بکنم. اگر نبود، پیشنهادهای دیگری هم برایتان دارم.»
۵
فروشندگان معمولی میگویند: «ساعت کار ما تمام شده.»
فروشندگان نابغه میگویند: «تعطیلی فروشگاه ساعت… و شروع به کار آن ساعت… است. آیا کاری هست که بتوانم خیلی سریع برای شما انجام بدهم؟»
۶
فروشندگان معمولی میگویند: «خرید شما همین است؟»
فروشندگان نابغه میگویند: «آیا این محصول را هم دیدهاید که همراه با کالایی که شما خریدهاید استفاده میشود؟» یا: «آیا تا به حال از فلان کالای ما استفاده کردهاید؟»
۷
فروشندگان معمولی میگویند: «چیزی که میخواهید آن طرف است.»
فروشندگان نابغه میگویند: «لطفا با من بیایید؛ به شما نشان میدهم که کجاست.»
۸
فروشندگان معمولی میگویند: «من نمیتوانم این کار را انجام بدهم.»
فروشندگان نابغه میگویند: «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که…»
۹
فروشندگان معمولی میگویند: «این بخش به من مربوط نمیشود.»
فروشندگان نابغه میگویند: «من با کمال میل شما را پیش کسی می برم که بیشتر از من در مورد این بخش اطلاعات دارد.»
۱۰
فروشندگان معمولی میگویند: «ما الان این کالا را تمام کردهایم.»
فروشندگان نابغه میگویند: «الان از این کالا در فروشگاه نداریم، اما … روز دیگر خواهیم داشت. ممکن است لطفا نام و شماره تلفن خود را به من بدهید تا با شما تماس بگیریم و اطلاع دهیم؟»
۱۱
فروشندگان معمولی میگویند: «این برخلاف سیاست فروشگاه ماست.»
فروشندگان نابغه میگویند: «سیاست مغازه ما این است؛ اما قصد داریم آن را تصحیح کنیم. من میتوانم در حال حاضر این کار را برای شما انجام دهم که…»
۱۲
فروشندگان معمولی میگویند: «من اینجا تازهکار هستم.»
فروشندگان نابغه میگویند: «لطفا مرا تحمل کنید، برای کمکی که نیاز دارید در خدمت شما هستم.»
۱۳
(هنگام مکالمهی تلفنی) فروشندگان معمولی میگویند: «گوشی…»
فروشندگان نابغه میگویند: «ممکن است خواهش کنم چند لحظه پشت خط منتظر باشید.»
۱۴
فروشندگان معمولی میگویند: «الان سرم شلوغ است.»
فروشندگان نابغه میگویند: «خوشحال میشوم بتوانم به شما کمک کنم.» یا: «هماکنون چه کمکی میتوانم به شما بکنم؟»
۱۵
فروشندگان معمولی میگویند: «شما اشتباه میکنید.»
فروشندگان نابغه میگویند: «فکر میکنم سوء تفاهمی پیش آمده است. اجازه بدهید در موردش صحبت کنیم و حلش کنیم.»
راهنمای خرید: با نزدیک شدن به فصل گرما، افراد به سراغ تهیه لوازم سرمایشی می روند که این لوازم می توانند از یک پنکه ی ساده گرفته و تا کولر آبی و حتی کولر گازی نیز ادامه پیدا کنند. طبیعتا برای تهیه و راه اندازی هر کدام از این سیستم های سرمایشی باید اطلاعاتی در رابطه با راهنمای خرید آنها داشته باشیم.
Ihome.ir تصمیم دارد که در این مطلب به سراغ راهنمای خرید کولر گازی برود و شما را با هر آنچه لازم است پیش از خرید و حتی در حین خرید کولر گازی بدانید آشنا کند. پس اگر می خواهید تابستانی خنک را با یک انتخاب درست شروع کنید حتما این مطلب را مطالعه نمایید.
قبل از هرچیز لازم است بدانید که کولر گازی اصولا به چند دسته تقسیم می شود؟ در جواب این سوال باید بگوییم که ما 4 نوع کلی کولر گازی داریم که بیشتر از سایر انواع مورد استفاده افراد قرار می گیرند و شامل کولر اسپلیت، کولر پنجره ای و همچنین کولرهای ایستاده می شوند. باید کولر گازی پرتابل هم به این دسته بندی اشاره کرد. با این حال ما سه مورد اصلی را مورد بررسی قرار می دهیم.
این نوع کولرگازی ها قیمت نسبتا زیادی نسبت به سایر انواع کولر گازی دارند اما با این حال مصرف برق کمتری را هم به دنبال دارند و همین مسئله هم باعث می شود تا در مدت طولانی و با مرور زمان از نظر اقتصادی، منافعی را برای اعضای خانواده به دنبال داشته باشد.
چیزی که در رابطه با کولر اسپلیت باید بدانید این است که این کولرها از دو تکه ی داخلی و بیرونی تشکیل شده اند که هر کدام را یک یونیت می نامند. این یونیت ها باید به یکدیگر متصل شوند که این اتصال توسط لوله های مسی انتقال حرارت اتفاق می افتد. از آنجایی که بسیاری افراد ترجیح می دهند که یونیت داخلی، زیبایی خود را حفظ نمایند و به همین دلیل هم سعی می کنند لوله های مسی را به گونه ای بپوشانند. برای پوشاندن لوله های مسی هم در درون دیوار حفره هایی شکل می دهند تا آنها را ز درون حفره رد کرده و از دید دور نمایید. شاید بتوان گفت که همین مسائل و سختی ای که به دنبال خود دارند باعث می شود که معمولا توصیه نمایند که کارهای نصب کولر اسپلیت را به یک متخصص بسپارید.
معمولا سازندگان کولر اسپلیت فاصله ی مناسب میان پنل و موتور را مشخص می کنند. در همین راستا هم باید بگوییم که توجه کنید اگر نمی توانید موتور را در فاصله ی حدود 5 تا 10 متری پنل قرار دهید باید به فکر چاره ی دیگری باشید! یا باید کلا از خیر نصب کولر اسپلیت بگذرید و یا کولری بخرید که در ساختمان و آپارتمان شما پاسخگو باشد!
این نوع از کولر گازی ها به برق کشی جداگانه ای نیاز ندارند و فقط می توان آنها را با اتصال کابل برق با یک پریز به کار انداخت. باید گفت که بدنه ی این نوع کولر گازی می تواند به خوبی درون پنجره جا خورده و با سرعت بالایی هم شروع به کار کند. قیمت این نوع کولر گازی ها پایین بوده و درصد خنک کنندگی زیادی هم دارد. در کنار اینها هم باید اضافه کنیم که این نوع کولرها وزن نسبتا زیادی داشته و تا حدودی هم سر و صدای زیادی دارد!
این نوع کولرهای گازی معمولا در مصارف صنعتی و یا مارف خانگی خیلی خاص دیده می شود. کولر گازی ایستاده بیشتر مناسب کسانی است که در خانه ی استیجاری زندگی کرده و یا امکان نصب کولر پنجره ای را ندارند.
از برندهای مشهوری که در زمینه تولید کولر گازی فعالیت می کنند می توان به گودمن، اجنرال، هیتاچی، ال جی، سامسونگ، مایدیا، دایکین، کرال، زیرووات، هیوندای و… اشاره کرد.
علاوه بر فروش اینترنتی هایی که راه شما را برای رسیدن به یک کولر گازی مناسب هموار کرده اند شما می توانید به بورس فروش کولر گازی نیز سری بزنید که پیشنهاد ihome.ir برایتان سه راه امین حضور است.
برای تهیه ی یک کولر گازی خوب باید آپن های آن را در نظر گرفت و بعد با توجه به قیمتی که برای آن در نظر گرفته اید دست به خرید بزنید. در این بخش، جدول قیمت کولر گازی را برایتان آورده ایم که می تواند کمک خوبی در راه خرید کولر گازی به شما بکند.
در هنگام پرداخت پول خانه حتما مطمئن شوید که این پول به حساب شخص فروشنده که سند خانه به نام او هست، واریز شود. اسم و پسوند مالک را خوب نگاه کنید. در برخی موارد تشابه اسمی باعث سوء استفاده میشود. اگر فروشنده بگوید من پسر و یا پدر و یا حتی وکیل صاحب خانه هستم به هیچ وجه وارد معامله نشوید. احتمال تبانی و دودره کردن وجود دارد.
به گزارش مجله خبری ihome.ir به نقل از investopedia، خرید خانه برای اولین بار، هم میتواند دلهره آور بار باشد و هم وسوسه انگیز. این در حالی است که شما قدرت خرید خانه را در محدوده پولی که جمع کرده و یا قرار است وام بگیرید داشته باشید و یا نهایتا مجبور به اجاره نشینی مجدد باشید. ما در این یادداشت به بررسی نکاتی که قبل از خرید خانه باید رعایت شوند، پرداخته و راهنماییهای مفیدی برای زندگی آسانتر در این باره ارائه کردهایم.
ملاحظات قبل از خرید
اولین قدمی که برای خرید خانه باید بردارید این است که اهداف بلند مدتتان برای خرید خانه چیست؟ و چگونه مالکیت خود را بر اساس آن برنامه، سازگار میکنید. این هدف ممکن است به دلیل مقدار زیادی پول باشد که به هدر میرود و یا میخواهید، اجاره بهایی که پرداخت میکنید را جایگزین وام مسکن کنید، در واقع این کار خیلی ملموس است. برخی هدف از صاحبخانه شدن را نشانهای از استقلال خود میبینند و از این که مالک خانه شوند لذت میبرند. کاهش اهداف برای مالک شدن، تصویر بزرگی است که شما را در مسیر درستی قرار میدهد. در اینجا پنج سوال کلیدی برای خودتان مطرح کنید.
۱. کدام نوع خانه مناسب شماست؟
در هنگام خرید ملک مسکونی چندین گزینه برای خرید وجود دارد. به طور مثال؛ یک خانه سنتی تک واحده، یک آپارتمان، یک خانه تک واحدی مدرن و یا یک ساختمان با ۲ الی ۴ واحد و یا یک مجتمع مسکونی بزرگ. هر گزینهای برای خودش معایب و مزایایی دارد. بسته به نوع مالکیتتان این گزینهها هم تغییر میکنند. بنابراین تصمیم بگیرد که کدام گزینه به شما کمک میکند تا به اهداف خود برسید. شما میتوانید قیمت خرید تمام گزینهها را بررسی کرده و با مقدار پولی که قرار است، صرف خرید خانه کنید، مقایسه کنید تا بتوانید برخی از گزینهها را به راحتی یا به اجبار حذف کنید.
۲. کدام خانه، ایدهآل شما خواهد شد؟
در هنگام خرید منزل انعطاف پذیری داشته باشید. چون احتمالا این خرید بزرگترین خرید زندگیتان باشد. در این باره لیستی را برای خود فراهم کنید. شما باید در این لیست تمام نیازهای خود را در نظر داشته باشید. در واقع لیست شما باید شامل خواستههای اولیه شما مانند محل مورد نظر، متراژ خانه، دسترسی به بازار و یا ایستگاهای حمل و نقل عمومی، به خصوص در کلان شهرها باشد. توجه به جزئیات مثل نوع مصالح ساخت، سن و نمای خانه، نوع کف پوش و حتی طرح حمام و آشپزخانه و دیگر چیزهای ریز و درشت در مرحله بعدی قرار دارد.
۳. به چه مقدار میتوانید وام مسکن تهیه کنید؟
قبل از خرید مسکن، مهم است بدانید که وام دهندگان مسکن به چه میزان وام با چه شرایطی در اختیارتان قرار میدهند. شاید شما به فکر یک خانه ۲۰۰۰۰۰ میلیونی باشید، اما وامی که در اختیار شما قرار میگیرد ۱۰۰۰۰۰ میلیون تومان باشد. با این شرایط شما باید ۱۰۰۰۰۰ میلیون باقی ماند را خودتان از قبل تهیه کرده باشید. باید بهفکر پس دادن وام مسکن بهصورت ماهانه باشید، با توجه به بدهیهایی که دارید آیا میتوانید اقساط چنین وامی را پرداخت کنید؟ بدون آنکه به زحمت بیافتید و یا از دیگران قرض کنید؟ درآمد ماهانه خود را با اقساطی که قرار است، پرداخت کنید، مقایسه کنید. این کار به شما کمک میکند که بفهمید آیا تونایی صاحب خانه شدن را دارید یا نه.
۴. چه میزان میتوانید برای خرید خانه هزینه کنید؟
گاهی اوقات بانکها با گرو نگه داشتن سند منزلی که قرار است، خریداری کنید به شما با شرایط خاص وام پرداخت میکنند یا برخی بانکها به شما حواله خرید مسکن اعطا میکنند. البته این حوالهها سود زیادی دارند. برخی موسسات نیز با شرایط خاص وام در اختیار متقاضیان مسکن قرار میدهند. شما با یک پرس و جوی ساده با کسانی که از این وامها استفاده کردهاند، میتوانید پی ببرید که کدامشان به صرفهتر است و بار هزینه کمتری روی دوشتان قرار میدهد. حتی با یک سرچ ساده در اینترنت نیز میتوانید به جواب پاسخ خود برسید.
۵. برای خرید خانه از چه کسانی کمک بگیرید؟
شما میتوانید با پرسش از املاکیها، خانهای را که نیاز دارید را با توجه به هزینهای که برای آن در نظر گرفتهاید، پیدا کنید. البته (توجه داشته باشید که در اینگونه موارد به سخنان یک بنگاهی بسنده نکنید، حتی میتوانید از مردم کوچه و بازار مخصوصا مغازه داران دراین باره پرسش کنید تا رنج قیمت واقعی را به دست آورید. جستجو در اینترنت هم میتواند بر معلوماتتان بیفزاید) بعد از این مرحله میتوانید خانهای را که قرار است خریداری کنید را مشاهده کنید. البته متخصصینی در این امر وجود دارند که شما با کمک گرفتن از آنها میتوانید سوالات متداولی که از بنا و یا مقدار وامی که به آن تعلق گرفته است، سوال کنید. اگر چنین افرادی را پیدا نکردید، میتوانید از صاحب خانه و اسنادی که در اختیارتان قرار میدهد، به صحت و سقم بنا پی ببرید. در این گونه مواقع حتما با اشخاصی که اطلاعاتی در مورد نحوهٔ خرید و فروش مسکن دارند مشورت بگیرید.
فرایند خرید منزل
اکنون که برای خرید منزل مصمم شدهاید، بیایید آنچه را که از فرایند خرید منزل میتوان انتظار داشت را بررسی کنیم. این درست زمانی است که از تصمیمات هیجانی و پر تنش فاصله بگیرید. حتما نیازی نیست که برای خرید خانه دست به قلم شوید و تمامی نکات را یاداشت کنید. البته این کار روشی درست برای بررسی اهداف شماست. شما میتوانید با کمک گرفتن از مغزتان به این مهم دست یابید. با توجه به مطالبی که عنوان شد، میتوان از شما انتظار داشت از مراحلی که در ادامه به آنها میپردازیم، پیروی کنید.
۱. خانهای را برای خرید پیدا کنید
اطمینان حاصل کنید که از تمام گزینههای موجود برای پیدا کردن خانه در بازار استفاده کردهاید، از جمله استفاده از نماینده املاک و مستغلات، جستجوی آنلاین و حتی رانندگی در اطراف محلههایی که قرار است از آن مکانها خانه بخرید. همچنین با دوستان و دوست دوستانتان در ارتباط باشید. شما هرگز نمیدانید کدام یک از این منابعی که عنوان شد، ممکن است خانه موردنظرتان را پیدا کنند. پس پیگیر باشید.
۲. گزینههای مختلف تامین مالی برای خرید منزلتان را در نظر بگیرید
خانه اولیها گزینههای متنوعی برای خرید منزل پیش روی خود دارند. از جمله وامهایی که دولت با شرایط خاص توسط بانکهای ذی ربط در اختیارشان قرار میدهد. البته برخی خانهها برای خودشان وام نیز دارند. توجه داشته باشید دولت کشورمان وام با سود ۹ الی ۱۱ درصدی در اختیار خانه اولیها قرار میدهد. البته ممکن است به مرور زمان میزان و شرایط وام تغییر کند. سعی کنید از آخرین طرح دولت برای خانه اولیها اطلاعات جامعی کسب کنید. در غیر اینصورت در کشورمان وام گرفتن به ضررتان تمام خواهد شد. حتی اگر باز پرداخت بلند مدت نیز داشته باشد. مهم این است که شما توانایی پرداخت اقساط ماهانه را داشته باشید.
۳. در موقع خرید پیشنهاد ارائه دهید
نماینده املاک به شما کمک میکند تا از میزان هزینهای که قرار است، برای خرید منزل انجام دهید، مطلع شوید و حتی شرایط فروشنده را نیز برای شما عنوان میکند. در چنین مواقعی شما میتوانید هزینه کمتری برای خرید منزل ارائه کنید یا فروشند می پذیرد و یا به شما جواب رد میدهد. در چنین مواردی این شما هستید که دوست دارید خانه را خریداری کنید و یا از خریدش صرفه نظر کنید. به هیچ وجه خودتان را مشتاق خرید خانه نشان ندهید. یادتان باشد فشاری که برای خرید این منزل به روی شما هست را فروشنده نیز احساس میکند. او هم میخواهد خانهاش را بفروشد هر چه گرانتر بهتر.
۴. خانه را قبل از خرید خوب بازرسی کنید
حتی اگر مشخصات خانهای را که شما قصد خرید آن را دارید کاملا بیعیب و نقص قید شده باشد. به هیچ وجه نباید شما را از بازرسی آن منصرف کند. سعی کنید خودتان به همراه یک کارشناس خبره به بازرسی خانه بپردازید، تا از هر گونه عیب نهانی و آشکار آن باخبر شوید. توجه داشته باشید هر گونه عیبی میتواند مبلغ پرداختی به فروشنده را کاهش دهد. اگر خانه دارای عیب جدی باشد، میتوانید بدون هیچ گونه ضرری این معامله را فسخ کنید. البته در این باره میتوانید با فروشند مشورت کنید. شاید با تخفیفی که به شما میدهد، ارزش خرید کردن را داشته باشد. در مواردی عیبی از خانه مشاهده میشود که ممکن است فروشنده تصمیم بگیرد، عیب را برطرف کند و بعد خانه را دراختیارتان قرار دهد و یا سر قیمت شما را راضی کند. در هنگام خرید خانه عجله نکنید، چون ممکن است به ضررتان تمام شود. معامله که جوش داده شد، دیگر نمیتوان کاری کرد.
۵. دقت در پرداخت پول به فروشنده
اگر شما قادر به انجام معامله با فروشنده هستید و یا در بازرسی مشکلی جدی وجود نداشت، باید خودتان را برای کاغذ بازی اداری آماده کنید البته این کار زیاد زمان بر نیست. این در حالی است که شما دعا میکنید تا لحظه آخر در این معامله هیچ مشکلی پیش نیاید. «در هنگام پرداخت پول خانه حتما مطمئن شوید که این پول به حساب شخص فروشنده که سند خانه به نام او هست، واریز شود. اسم و پسوند مالک را خوب نگاه کنید. در برخی موارد تشابه اسمی باعث سوء استفاده میشود. اگر فروشنده بگوید من پسر و یا پدر و یا حتی وکیل صاحب خانه هستم به هیچ وجه وارد معامله نشوید. احتمال تبانی و دودره کردن وجود دارد. به یاد داشته باشید، بنگاه مذکور حتما مجوز از صنف مربوطه برای کار را داشته باشد. تاریخ و زمان گواهینامه اشتغال به کار بنگاه را مشاهده کنید که قدیمی و یا مخدوش نباشد»
نکاتی برای کسانی که صاحب خانه شدهاند
درست است که شما اسناد رسمی را امضاء کرده و با پرداخت پول، صاحب خانه شدهاید. اما برخی نکات نیز هستند که وقتی صاحب خانه شدید، باید رعایت کنید. در ادامه این مطلب به این نکات می پرازیم.
۱. صرفه جویی
وقتی وارد منزل جدید شدید، برای خود یک صندوق اضطراری تشکیل دهید. در برخی مواقع هزینههای غیر منتظره پیش میآید. مثلا ترکیدگی لولهها، نم دادن سقف و غیره… در چنین مواردی باید از قبل پول کنار گذاشته باشید، با توجه به پرداخت قسط ماهانه وام منزل.
۲. تعمیرات منظم را انجام دهید
خانهای را که خریداری کردهاید، هر چقدر تازه ساخت باشد، باز هم نیاز به مراقبت و تعمیرات دارد. با تعمیر و نگهداری منزل میتواند از ایجاد هزینههای زیاد در آینده در امان باشید. در پارهای از اوقات مشکلات کوچک به مرور زمان به مشکلات خیلی بزرگ تبدیل میشوند. شما با مراقبت و تعمیرات، میتوانید این مشکلات کوچک را برطرف کنید.
۳. آمار از بازار مسکن
مهم نیست خانهای که خریدهاید در چه زمانهایی چقدر ارزش دارد. مهم لحظه فروش آن است. سعی کنید اگر در آینده خانه بهتر با امکانات بهتر برای خرید پیدا کردید و وضعیت فروش منزل کنونی شما خوب بود، یک لحظه غفلت نکنید. شاید در آینده مجبور به جابه جا شدن منزل خود به خاطر شرایط شغلی و نیاز به پول باشید. شما میتوانید با این کار سرمایه خوبی را برای خود ذخیره کنید. در زندگیتان چنین فرصتهایی را از دست ندهید.
نتیجه
این مطالب مروری مختصر برای خرید خانه بود تا به شما کمک کند، مسیر و روش درستی را برای خرید خانه در پیش بگیرد. شما با خواندن این مطلب بدون آنکه خود را درگیر خرید منزل کنید، میتوانید به نکات مهمی در اینباره پی ببرید که در آینده دچار استرس و مشکل نشوید و با رضایت کامل از خریدتان لذت ببرید.
همانطور که میدانید دنیای کارآفرینی بهطورکلی متحول شده و ایده های پولسازی وجود دارند حتی با سرمایه کم و کار در منزل افراد زیادی ثروت آفرین میشوند. در این مقاله 7 ایده پولساز کار در منزل با سرمایه کم برای شما آماده کردیم که بهراحتی بتوانید از همین امروز وارد دنیای کارآفرینی شوید.
نداشتن سرمایه یکی از موانعی است که باعث میشود بسیاری از علاقهمندان به کارآفرینی، هیچوقت به فکر راهاندازی یک کسبوکار نیافتند. اما این محدودیت به این معنی نیست که برای شروع کارآفرینی فقط سرمایه مهم است! اگر شما ترکیبی مناسب از مهارت، اخلاق و دانش بازاریابی داشته باشید، کارآفرینی با سرمایه کم نیز امکانپذیر است.
در کتاب استارتاپ 100 دلاری نوشته کریس گیلیبو (Chris Guillebeau)، برای موفق شدن در یک پروژهی کارآفرینی، بهخصوص پروژهای که برای راهاندازی آن ذوق و شوق دارید، فکر کردن دقیق به آن دسته از مهارتهایتان که میتواند برای حل مشکلی از دیگران مفید باشند، بهویژه فکر کردن برای یافتن راهی جهت ترکیب آن مهارتها، اهمیت زیادی دارد.
اگر به کارآفرینی و کار در منزل علاقهمندید و برای شروع کسبوکار شخصی خودتان اشتیاق دارید ولی احساس میکنید که سرمایه کافی ندارید، این 7 ایده پولساز را از دست ندهید
خب تا اینجای کار که خبری از درآمد نبود. درآمدزایی در منزل از آنجایی محقق می شود که پس از مدتی تعداد فالوورهایتان که زیاد شد می توانید با پذیرش تبلیغات برای خود درآمدزایی کنید. هر چه تعداد فالوورهایتان بیشتر باشد، درآمدتان نیز بیشتر می شود.
بامزه و خنده دار معمولا چیزهایی هستند که مردم دوست دارندمحتوای سرگرم کننده راحت ترین گزینه هستند.
پس از اینکه محتوا تولید کردید، آنرا به صورت زمانبندی برای اعضای کانال تون در کانال قرار میدید و پس از افزایش اعضای کانال، از کانال های دیگه پول میگیرید تا براشون توی کانال خودتون تبلیغ کنید. خب، بیایید محاسبه کنیم درآمد احتمالی شما چقدر میتونه باشه؟
شما اگر روزی 3 تبلیغ به مبلغ هر تبلیغ 35 هزار تومان در کانال تون قرار بدید، ماهیانه بیش از 3 میلیون تومان درآمد خواهید داشت… برای یک شغل پاره (و … خیلی پاره) وقت خوب نیست؟ عالیه !
اگر در ساختن عروسک، مجسمه، لوازم تزیینی و دکوری، اپلیکیشن و هر چیز دیگری مهارت دارید گزینهی مناسب برای شما استفاده از این مهارتتان برای کارآفرینی با سرمایه کم است. بله، ساختن هر چیزی هزینههای اولیهای در بر خواهد داشت، اما معمولاً این هزینهها را میتوان با سرمایه کم نیز تقبل کرد و آنقدر هنگفت نیست که نیاز به سرمایهی خیلی زیادی داشته باشد.
از طرفی، میتوانید اینگونه محصولات یا خدمات را بهعنوان کار در منزل انجام دهید و نیازی به اجارهی دفتر کار ندارید، هزینهی فرآیند تولید خیلی زیاد نخواهد شد و درواقع بخش زیادی از درآمد شما از فروش محصولاتتان سود خالص خواهد بود. تصمیم اینکه چه چیزی بسازید بر عهدهی خودتان است، اما برای فروش محصولات راههای زیادی در اختیارتان هست.
اگر مایل به فروش فیزیکی محصولات باشید میتوانید به سراغ مغازهها و فروشگاههای محله یا شهر خود بروید و محصولاتتان را مستقیماً به آنها بفروشید یا قفسهای از آن فروشگاه را اجاره کنید و محصولات خود را در آن قرار دهید و یا محصولات خود را در فروشگاهها عرضه کنید و درصد مشخصی از فروش محصولات را به صاحب فروشگاه بدهید.
به لطف اینترنت این روزها فروش محصولات راحتتر از قبل شده و میتوانید محصولات ساخته دست خودتان را بهصورت آنلاین نیز برای نمایش به مشتریانتان قرار دهید.
مکانهای زیادی برای فروش آنلاین کالای دستساز شما وجود دارد:
بسیاری از کارآفرینان در منزل محصولات خود را در سایتهای مختلفی برای فروش میگذارند تا به بهترین شکل در معرض دید قرار بگیرند. مهم این است که حواستان بهروز بودن تعداد باقیمانده محصولاتتان در سایتهای مختلف باشید تا فروش بهتر و بیشتری داشته باشید.
1 فری لنسینگ چیست؟ تعریف عام آن میشود سایت هایی که کارمند و کارفرما را به هم لینک میکند؛البته به صورت آنلاین. مانند نسخه ایرانی اش وبسایت پونیشا
اگر به نوشتن علاقه دارید یا احساس میکنید میتونید از عهده کار های نوشتنی و تایپ کردن (یکی از ساده ترین کارها) برآیید، یا میتونید ترجمه کنید بهتر است یک حساب کاربری برای خودتون در این سایت ها درست کنید و منتظر مشتری تان باشید.
البته این تمام ماجرا نیست !
شما حتی میتونید پا فراتر بزارید و سایت خودتون رو بزنید و برای خودتون بنویسید و کسب درآمد کنید از طریق تبلیغاتی که به شما میشه… یک وبلاگ شخصی داشته باشید و یا در زمینه ای خاص شروع به نوشتن کنید… به همین سادگی !
10 همه ی مردم لباس میپوشند و به تعداد افراد کره زمین سلیقه وجود دارد.
شما میتوانید از تو خونه لباس هایی طراحی کنید، بدوزید و بفروشید ! یا حتی کیف، چمدان و … روش کار بدین صورت است ابتدا مشتری جذب کنید، سپس لباسی را که سفارش داده است بدوزید و به او تحویل دهید.
آشپزی هم یکی از راه های کسب درامد برای خانم ها خانه دار است
یک خانم آشپز خوب براحتی می تواند مشتریان فراوان برای مهمانی ها پیدا کند. همچنین می توانید با پختن شیرینی های خانگی که به مراتب جالب تر و خوشمزه تر از نمونه های موجود در بازار هستند، کسب درآمد کنید. در کنار آن آماده کردن ترشی، شور، مربا، رب خانگی و محصولاتی از این قبیل را از یاد نبرید.
اگر از آن دسته از افراد تیزبین باشید و احیاناً اهل خریدوفروش اجناس دستدوم باشید میدانید که اینجور اجناس را کجا میتوانید پیدا کنید. میتوانید در فروشگاههای دستدومفروشی، عتیقهفروشیها، سمساریها، بازارهای دستدومفروشی و حراجهای خانگی محصولات جالبی و بدرد بخوری را پیدا کنید و آنها را باقیمت بیشتری ازآنچه خریدهاید در فروشگاه اینترنتی خود بهصورت آنلاین بفروشید. صوفیا آموروسو یک مثال
موفق در این کار مؤسس است. آموروسو شروع به خرید و باز فروش لباسهای قدیمی و در وبسایت eBay کرد، و شرکتش تا حدی رشد کرد که بیستوچهار میلیون دلار در سال 2011 درآمد داشت و بیش از 200 کارمند
استخدام کرد. کتاب او “دختر رئیس”، نگاهی الهامبخش به شروع کار او دارد.
اکثر شرکت های بزرگ یا تازه تاسیس در روزنامه های نیازمندی ها بدنبال بازاریاب های تلفنی هستند. بازاریاب های تلفنی، همان افرادی هستند که باید به لیستی از مشتری های احتمالی زنگ بزنند و محصول شرکت را جهت خرید به آنها پیشنهاد دهند.
بعضی از شرکت ها میخواهند شما از خود شرکت این کار را انجام دهید اما اگر بتوانید متقاعدشان کنید که این کار را به خانه ببرید ! عالی میشود…
تو خونه خودتون میشینید و فقط زنگ میزنید و تلفنی محصولات شرکت را میفروشید و از محصولاتی که اصلا خودتون تولید نکردید، فقط فروختید، سود می برید !
این کار حتی میتواند شغل دوم شما هم باشد !
یعنی زمانی که از سرکار به منزل می آیید میتوانید به مدت 2 ساعت هم از طریق فروش تلفنی کسب درآمد کنید.