آدرس فروشگاه کتابهای موفقیت و ثروت IDPay.ir/ketab1401/file

عواقب کاهش ۶۹ درصدی معاملات مسکن در سال 97 از منظر استاد گرامی محمدحسین ادیب

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

🔹داده های ذیل نشان می دهد تعداد معاملات مسکن در تهران شش ماه است که ماهانه رو به کاهش است

🔹معاملات مسکن بیش از ۶٩ درصد در آبان نسبت به اردیبهشت کاهش داشته است

🔹تعداد معاملات مسکن در شهر تهران در سال ٩٧:

اردیبهشت : ١٩۴۴٢
خرداد: ١۵٢٠٩
تیر : ١٣٧٩۶
مرداد : ١٣١٢٠
شهریور :١٠۵٣۵
مهر ٩٧: ٩۵۶١
آبان ٩٧: ۵٩۴١

🔹در مسکن یک قاعده وجود دارد ابتدا معاملات مسکن کاهش می یابد و در گام دوم ، قیمت کاهش پیدا می کنند ، اما در تهران طی شش ماه گذشته ، ماه به ماه معاملات مسکن کاهش یافته و به جای کاهش قیمت ، ماهانه قیمت مسکن رو به افزایش بوده است

🔹داده های ذیل افزایش ماهانه قیمت مسکن در تهران طی ٧ ماه گذشته را نشان می دهد

🔹داده های ذیل گواه ۵٣ درصد افزایش قیمت مسکن از اردیبهشت تا آبان است :

اردیبهشت ٩٧ : ۵٩٨٠ هزار تومان
خرداد ٩٧: ۶۵١٠ هزار تومان
تیر ٩٧: ۶٩٧٠ هزار تومان
مرداد ٩٧ : ٧۴٠٠ هزار تومان
شهریور ٩٧ : ٨١٠٠ هزار تومان
مهر ٩٧: ٨۶١٠ هزار تومان
آبان ٩٧ : ٩١٨٠ هزار تومان

🔹در تهران ٣.۵ میلیون واحد مسکونی وجود دارد از این تعداد کمتر از ۶ هزار واحد در آبان فروش رفته است

اما همه واحد های مسکونی فروش رفته ارادی نبوده است پنج دسته معاملات ، باید از معاملات فوق کسر شود :

✅انحصار وراثت
✅تملک به سبب مهریه
✅تملک بوسیله بانک به سبب عدم پرداخت وام
✅تملک با رای دادگاه
✅انتقال از مالک به سازنده

اما اگر فرض شود :
🔹در تهران هیچ کس فوت نمی کند
🔹هیچ زنی مهریه اش را به اجرا نمی گذارد
🔹همه وام شان را پرداخت می کنند و هیچ بانکی به سبب نکول ، خانه‌ای را تملک نمی کند
🔹هیچ کس علیه دیگری به دادگاه شکایت نمی کند تا با حکم دادگاه خانه ای به تملک درآید
🔹هیچکس دیگر ، مشارکت در ساخت نمی کند

✅اگر چنین وضعی باشد کل معاملات کمتر از ۶ هزار است یعنی تقریبا هیچ

✅قیمت مسکن ویژه قشر ضعیف و متوسط بسیار بیش از قدرت خرید این دو قشر افزایش یافت و این به کاهش معاملات مسکن انجامید

⬅️در ترکیب سبد دارایی ، ضریب نقدشوندگی بسیار مهم است

🗝فعال اقتصادی موفق کسی است که همواره ، ٧٠ درصد سبد دارایی اش ، نقدشوندگی بالا داشته باشد

🗝شمایی که این مقاله را می خوانید قلم و کاغذ بدست گیرید و محاسبه کنید چند در صد سبد دارایی تان ، ضریب نقدشوندگی بالا دارد

⬅️⬅️کسانی که ضریب نقد شوندگی دارایی شان پایین باشد نمی توانند از فرصت های پیش رو در بازار پس از ریختن بازار ها استفاده کنند!!

◾️کسانی که در سبد دارایی فقط به بازدهی می اندیشند بدون ضریب نقدشوندگی ، به گمانم طرحی برای آینده ندارند و نمی دانند بعدا چه می خواهند انجام دهند

🔗✏️عده ای بیزینس را یک رمان می دانند و عده ای یک داستان کوتاه

⚫️بزرگترین هراس آدمها نادیده گرفته شدن است ، دارایی با ضریب نقدشوندگی پایین ، در لحظات دشوار زندگی ، مالک اش را نادیده می گیرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

جمع بندی شرایط روز از نگاه استاد بزرگوار محمدحسین ادیب


🔹در حوزه کالائی ، فعلا سود در نفروحتن است ، فروشنده نیست اما خریدار هست

🔹در حوزه مسکن ، فروشنده نیست ؛خریدار نیز نیست ( در فروردین در کل کشور ٢٨ میلیون واحد مسکونی وجود دارد اما فقط ٣٠ هزار واحد به فروش رفته است )

سه ماه بعد :

🔹در حوزه کالائی ، فروشنده هست اما خریدار در خصوص کالاهای با منشاء ارزی فقط ١٠ درصد سال ٩۶ خواهد بود ( از نظر مقداری و نه ریالی )

🔹رکود سنگین که در هفتاد سال گذشته نظیر نداشته بیزینس «خارجی فروش »را احاطه می کند
🔹سه ماه دیگر ٨٠ درصد از «خارجی فروش ها » زیادی هستند البته در اقتصاد به کسی نمی گویند که زیادی است

🔹سه ماه دیگر در حوزه مسکن فروشنده هست؛ اما خریدار فقط در سطح ١٠ درصد سال ٩۶ خواهد بود

در حوزه کالا و خدمات ریال محور سه ماه دیگر :

🔐هشتاد درصد مصرف به ٩ گروه کالا و خدماتی ذیل محدود میشود :

۱️⃣بیزینس مرتبط با غذا ، درمان ، نیازهای سوپری خانواده ها و انرژی ( مثل بنزین ، برق ، گاز ) چهار بیزینس فعال مرتبط با ٨٠ درصد فروش خواهند بود

۲️⃣بیزینس مرتبط با بیمه ، اجاره داری ، آموزش ، ارتباطات ( مثل حمل و نقل ، خدمات دیجیتالی ) ، تعمیر و نگهداری ؛ پنج بیزینس مرتبط با ٨٠ درصد فروش در بخش خدمات را در اختیار گرفته است

حرف آخر :

٨٠ درصد کسب و کارهائی که مرتبط با ٩ بیزینس فوق نیستند باید یا ارزان تر از ٨٠ درصد رقبا بفروشند یا کاندید اخراج از بازارند

فعالین اقتصادی که گران اداره میشوند اگر برای گران اداره شدن فکری نکنند بازار آنها را حذف می کند


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

کاهش ٧٠ درصدی فروش ( به استثنای ١۵ مورد ) از منظر استاد گرانقدر محمدحسین ادیب




با افزایش قیمت ارز مصرف کالا در کشور به استثنای موارد ذیل ٧٠ درصد کاهش یافته است :

۱️⃣غذا

۲️⃣دارو و درمان

۳️⃣کفش و پوشاک

۴️⃣نیازهای سوپری خانواده ها

۵️⃣تعمیر و نگهداری

۶️⃣انرژی سوبسید دار مثل بنزین ، برق ، گاز

۷️⃣ارتباطات : مثل حمل و نقل ، خدمات مخابراتی ، خدمات اینترنتی

در بخش های غیر کالایی نیز ، مردم نسبت به سال قبل جز در ۵ مورد ذیل پرداختی را ٧٠ درصد کاهش داده اند :

۱️⃣آموزش

۲️⃣اجاره

۳️⃣پرداخت های بیمه ای

۴️⃣پرداخت های مالیاتی

۵️⃣پرداخت اقساط وام های بانکی کمتر از ٣٠٠میلیون تومان

نتیجه گیری :

به ١۲مورد فوق میشود ۳ مورد دیگر را نیز اضافه کرد ، بیزینس هایی که مرتبط با ١۵ بیزینس نیستند که ١٢ مورد آن در لیست بالا آمد با کاهش فروش به میزان ٧٠ درصد نسبت به سال 96 مواجه اند

تقاضا برای ارز در بیزینس های غیر مرتبط با ١۵ بیزینس فوق ، ٧٠ درصد کاهش یافته است

اقتصاد جز در مورد ١۵ قلم کالا و خدمات ، ٧٠ درصد نسبت به سال 96 کوچک شده است

بخش بازرگانی ، خدماتی و سرمایه ای غیر مرتبط با ١۵ بیزینس باید به شدت کوچک شود ، ایران این قدر مغازه و شرکت در امور غیر مرتبط با ١۵ بخش احتیاج ندارد

اما چه مغازه و شرکت‌هایی می مانند و چه مغازه و شرکت‌هایی حذف میشوند ؟ در بیزینس های خرد و متوسط ٢٠ درصدی که بهره وری بالاتر دارند می مانند و بقیه حذف میشوند اما در بیزینس های بزرگ ( بیزینس های دارای فروش بیش از ۵٠٠ میلیارد تومان در سال ) رانت و رابطه ، حاکم است اینها می توانند ، این کلاه آن کلاه کنند و با شرایط جدید مدارا کنند ، بیزینس های بزرگ هم ضرر می دهند اما می توانند یکی را پیدا کنند که ضرر خود را به او منتقل کنند !؟( بیچاره شخص حقیقی و حقوقی که زیان بیزنس بزرگ به او منتقل میشود مثل بانکها که با پرداخت وام به اینگونه شرکتها در عمل زیان شرکتهای بزرگ را می خرند )

بانکها پول استقراض می کنند تا زیان شرکتهای بزرگ را بخرند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

پنج اتفاق جدید در اقتصاد ایران از منظر استاد ارجمند محمدحسین ادیب


۱- ارتقاء سطح بهره وری

به نسبتی که هزینه تمام شده افزایش می یابد فعال اقتصادی نمی تواند قیمت کالا و خدمات خود را افزایش دهد و اختلاف باید با ارتقاء سطح بهره وری خنثی شود ، این به معنای آن است که ارتقاء سطح بهره وری باید به اولین الویت فعال اقتصادی تبدیل شود

۲- کاهش فروش

رشد قیمتها بیش از رشد قدرت خرید مردم است در نتیجه ، مصرف رو به کاهش است ، کاهش مصرف به معنی کاهش فروش فعال اقتصادی است

۳- کاهش عایدی

به نسبتی که فروش شرکتها و فعال اقتصادی کاهش یافته ، هزینه کاهش نیافته و این به معنای کاهش عایدی یا کاهش سود خالص ، فعال اقتصادی است ، این به نوعی به ارتقاء سطح بهره وری مربوط نمی شود اما طرح مجدد آن از منظر ، کاهش عایدی است

۴- تغییر نوع خرج کردن

با کاهش قدرت خرید مردم نوع خرج کردن خود را تغییر داده اند و بسیاری از کالاها را از سبد مصرف خود حذف کرده اند اما فعالین اقتصادی به همین نسبت کاهش نیافته اند ، در بخش های لوکس و غیر ضروری ، ٧٠ درصد از فعالین اقتصادی نمی توانند هزینه عملیاتی خود را با سود ناشی از فروش تامین کنند

۵- تغییر رفتار مصرف کننده

با کاهش قدرت خرید ، مردم با مطالعه بیشتر دست به خرید می زنند ، در تهران هر کس که مطالعه کند و وقت بگذارد می تواند کالای مورد نیاز خود را ١۵ درصد ارزان تر از مغازه و سوپر محل خود خریداری کند ، تعداد افرادی که دیگر به سادگی حاضر نیستند از مغازه و سوپر محل ١۵ درصد گران تر بخرند به صورت نجومی رو به افزایش است ، معذالک هنوز ۶٠ درصد بدون مطالعه گران تر می خرند این گروه از مصرف کنندگان باعث دوام مغازه داری سنتی شده اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

مغازه داران در شرایط جدید به چه مسائلی باید توجه کنند؟


در ٨٠ درصد موارد دو چیز در خرده فروشی غیر ممکن شده است :

۱️⃣انتقال هزینه اجاره املاک تجاری به مشتری

۲️⃣انتقال هزینه مالی و به زبان ساده انتقال بهره پرداختی به بانک و بازار به مشتری

🔹به بیان صریح تر مغازه دارانی که سرمایه در گردش نداشته باشند اگر بخواهند سرمایه در گردش را از بانک یا بازار استقراض کنند امکان باقی ماندن در بازار را ندارند

🔹به گونه دیگر ، کسانی که سرمایه در گردش نداشته اند و با یک دسته چک به بازار آمده اند از بازار اخراج شده اند

🔹اجاره املاک تجاری بسیار بالاست و با این نرخ های اجاره در ٨٠ درصد موارد نمی توان کاسبی کرد

نتیجه گیری :

کسانی که دو ویژگی دارند در بازار می مانند:

۱️⃣ کسانی که مغازه از آن خودشان است و کسانی که بدهکار نیستند

کسانی که دو ویژگی دارند از بازار اخراج میشوند :

۲️⃣ کسانی که سرمایه در گردش ندارند یا می خواهند بیش از ٣٠ درصد سرمایه در گردش را استقراض کنند

✅موارد خلاف قابل مشاهده است اما فقط ٢٠ درصد کسبه را شامل میشود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

در سبد دارایی چه نکاتی را رعایت کنیم


در سبد دارایی بر دو چیز تمرکز کنید :

۱️⃣همیشه پنج منبع درآمد داشته باشید

🔹یکی از پنج منبع درآمد شغل شماست

۲️⃣ همیشه یکی از منابع درآمد پنج گانه علاوه بر شغل شما ، بر اساس دیدگاههای بلند مدت پنج تا ده ساله باشد

🔹در دیدگاه پنج تا ده ساله ، چیزی را بخرید که نسبت به ١۵ سال قبل کمترین میزان افزایش را داشته است

🔹همیشه ٢٠ درصد از سبد دارایی شما بر اساس دیدگاههای بلند مدت باشد

🔹همیشه حداقل ٢٠ درصد از سود سالانه خود را از بخشی که در آن کار می کنید خارج و وارد حوزه سرمایه‌گذاری های بلند مدت کنید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

کف بازار چه خبر است ؟ دیدگاه محمدحسین ادیب از کف بازار سال 1397


هزینه وارد کننده برای واردات کالا ٣٠ درصد از طریق گمرکات است

در ۵ مشاوره طی هفته گذشته سود وارد کننده با دلار نیمایی ، بطور متوسط ۴ درصد بود

کالای وارداتی از طریق قانونی با ٣٠ درصد هزینه و ۴ در صد سود در اختیار عمده فروش قرار می گیرد

دلار نیمایی حدود ٧٧٠٠ تومان و با احتساب ٣۵ درصد هزینه و سود وارد کننده ، دلار کالا حدود ١٠٣٩۵ تومان است ،بازار کشش و ظرفیت بیش از ١٠٣٩۵ تومان را در نقطه موجود ندارد

اما اگر فعال اقتصادی با دلار بازار آزاد حدود ١١ هزار تومان ( و نه دلار نیمایی که ٧٧٠٠ تومان است ) خرید کند و بخواهد با این نرخ کالای خود را بفروشد با مشکل دیگری مواجه میشود

اگر کالاهای وارداتی با هزینه ٣٠ درصد وارد و با سود ۴ درصد فروخته شود دلار ١١ هزار تومان پس از تبدیل به کالا میشود حدود ١۴۶٠٠تومان

تقاضا برای این قبیل کالاها در داخل ١٠ درصد سال ٩۶ است

اپل در بازار اکنون با دلار ١١ هزار قیمت گذاری میشود و فروش مغازه دار ها ١٠ درصد سال ٩۶ است

فروش کسبه ای که با دلار آزاد کار می کنند ١٠ درصد سال ٩۶ است به عبارت دیگر ٩٠ درصد از کسبه باید بازار را ترک کنند

اگر فعالین اقتصادی در تهران بخواهند با دلار ١١ هزار بخرند و بفروشند ، کیک اقتصاد ، ٩٠ درصد کوچک میشود

در صورتی که دلار همچنان گران تر شود بازار به همین طریق کوچک تر میشود

فروش فعالین اقتصادی من بعد نسبت به افزایش نرخ دلار واکنش فوری و درجا نشان می دهد ، دلار گران تر به معنای فروش کمتر است

کسبه ای که فروش شان ده درصد سال قبل است باید نگاهی تازه به بیزینس داشته باشند

نسیه فروختن به کسبه ای که ده درصد سال قبل فروش دارند ، خودکشی مالی است

بانکها به بازاریانی که ده درصد سال قبل فروش دارند اگر وام پرداخت کنند پول سپرده گذار را آتش زده اند و چنین حقی ندارند اما اینگونه عمل می کنند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

پایان افزایش نجومی قیمتها از منظر استاد ارجمند محمدحسین ادیب


?عامل اصلی رشد قیمت دلار ، رشد نقدینگی است و عامل رشد نقدینگی ، سود بالای سپرده است ، اما رشد نقدینگی و سود بالای سپرده همچنان ادامه دارد ، هیچ اقدامی برای مهار عامل اصلی ایجاد این وضعیت وجود ندارد

?حتی اگر تحریم اتفاق نیافتاده بود دیر یا زود ریال به همین میزان سقوط می کرد تحریم فقط زمان آن را تسریع کرد

?عامل اصلی افزایش نرخ ارز ، سپرده گذار است و انگیزه سپرده گذار از تبدیل سپرده به دلار ، حفظ ارزش دارایی است

?بانک مرکزی فاقد اقتدار لازم برای مهار نقدینگی است و بازی پرداخت سود بالا به سپرده تا زمانی که بانکها در عمل بتوانند بازی را ادامه دهند ، ادامه می یابد

?سود سپرده گذار از محل زیان بانک و وام گیرنده پرداخت میشود این بازی تا آنجا ادامه می یابد که بانک و وام گیرنده بتوانند زیان را پرداخت کنند ، بازی تا آخرین رمق وام گیرنده و بانکها ادامه می یابد ، بر بانکها قوه عاقله ای حاکم نیست و مدیریت پذیر هم نیستند

?فعلا هم بهانه خوبی پیدا کرده اند و این گرانی را به تحریم نسبت می دهند ، بانکها پشت تحریم پنهان شده اند تا ناکارآمدی خود را مخفی کنند

?بانکها رها هستند و تا آنجا می روند که انرژی شان تمام شود

?پس از اتمام انرژی ، همه چیز درست میشود ، سپرده گذار از بازی حذف میشود و مصرف کننده واقعی به میدان می آید و مصرف کننده است که قیمت همه چیز را تعیین می کند و آن روزی است که همه حباب های قیمتی سقوط می کند

?حباب ها می ترکد به دست همان که ایجادش کرده بود

?سپرده گذار با تبدیل سپرده به دلار ، طبقه متوسط را از اقتصاد حذف کرد و سپس خودش هم حذف میشود

?بازنده این بازی مردم نیستند سپرده گذار است ولی کدام سپرده گذار ؟

?هفتاد و چهار درصد سپرده گذاران فقط دو درصد جمعیت هستند ، ٧۴ درصد سپرده گذاران حذف میشوند و نه کل سپرده گذاران

?۶٠ درصد وام های بانکی را هم به ۵ هزار شرکت بزرگ داده اند که نه اصل وام را پرداخت می کنند و نه فرع آن را ، فقط وام را تمدید می کنند و تمدید می کنند چون قصد بازپرداخت ندارند

?اصلا جای نگرانی مردم نیست بازی اصلا به مردم ارتباطی ندارد ، پول ٧۴ درصد سپرده گذاران را ۵ هزار شرکت بزرگ خورده اند

?راه حل چیست ؟ باید سهام ۵ هزار شرکت را به ازای طلب ٧۴ درصد سپرده گذاران به آنها داد ، همین !؟

و این کار از عوض کردن یک کدخدا هم آسان تر است

?بازی بین ۵٠٠٠ شرکت و دو درصد جمعیت است که بخش زیادی از این جمعیت دو درصدی در ایران هم نیستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

در سال 1397در مخارج خانه به چه نکاتی را باید از منظر استاد گرانقدر محمدحسین ادیب رعایت کرد


🔹دلار به شدت گران شده اما افزایش نرخ ارز چه تاثیری بر عایدی ناشی از کسب و کار داشته است ؟

🔹عایدی ناشی از کسب و کار به طور متوسط ٣٠ درصد سال ٩۶ است

🔹وقتی عایدی یک سوم شد هزینه خانواده ها باید چقدر کاهش یابد ؟

🔹خانواده ها با چه الگویی باید هزینه را کاهش دهند ؟

🔹آیا مناسک ازدواج نیز به همین نسبت کاهش یافته است ؟

🔹بسیار از هزینه ها حذف شده است ، نمیشود عایدی ٣٠ درصد سال ٩۶ باشد و هزینه ها تغییر نکند اما شمار زیادی از هزینه ها هست که با شرایط جدید نمی خواند اما تعییر هم نکرده است

🔹بسیاری از خانواده ها بسیار بیش از درآمد خود زندگی می کنند و اختلاف را از طریق استقراض یا استفاده از پس انداز ، جبران می کنند ، این وضع قابل دوام نیست

خانواده‌ها باید در مدیریت هزینه چه بکنند ؟

🗝 خانواده ها الگوی مصرف را باید به شدت تغییر دهند، مصرف کالا و خدمات ضروری باید ١٠ درصد و کالا و خدمات غیر ضروری ٨٠ درصد کاهش یابد

تغییر در نحوه اداره بیزینس :

فعالین اقتصادی برای انطباق با کاهش ۶٠ درصدی فروش باید در ساختار هزینه شرکت یا مغازه خود دو تغییر ایجاد کنند :

۱️⃣ فعالین اقتصادی باید هزینه پرسنلی خود را نصف کنند در غیر این صورت نمی توانند این هزینه را به قیمت کالا اضافه کرده از مشتری دریافت کنند

۲️⃣ فعالین اقتصادی نیز باید هزینه های غیر پرسنلی را هم حداقل ٣٠ درصد کاهش دهند

نتیجه گیری :

برای انطباق با دلار گران چهار اقدام ضروری است :

کاهش مصرف کالا و خدمات ضروری به میزان ١٠ درصد ( فقط شامل قشر متوسط و ضعیف )

کاهش مصرف کالا و خدمات غیر ضروری به میزان ٨٠ درصد ؛ ٨٠ درصد هزینه های ازدواج قابل صرفه جویی است ؛ ( فقط شامل قشر متوسط و ضعیف )

هزینه های پرسنلی باید نصف شود ( شامل همه بیزینس ها )

هزینه های غیر پرسنلی باید ٣٠ درصد کاهش یابد ( شامل همه بیزینس ها)

فعالین اقتصادی و مردمی که با ۴ اصل فوق ، خود را تطبیق ندهند باید از محل استقراض یا پس انداز ، هزینه صرفه جویی نشده را پرداخت کنند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

رمز شکست سرمایه های کمتر از یک میلیارد تومان در سال 1397


🔹سیستم مغازه داری ایران استوار است بر فروش اندک و سود بسیار

🔹فروش اندک ، زمانی هزینه اداره مغازه را پوشش می دهد که فروش با ٣٠ درصد سود همراه باشد ( اختلاف بین خرید با فروش در سطح خرده فروشی باید ٣٠ درصد باشد تا هزینه اجاره و …) پوشش داده شود

🔹در تهران به سادگی خانواده ها می توانند با برنامه ریزی و صرف وقت ، هر کالایی را ٢٠ درصد ارزان تر خریداری کنند ، به این طریق مغازه داری به شکل سنتی ، تضعیف شده است

🔹افزایش نرخ ارز ، باعث شده خانواده ها در خرید به سمت خرید از واحدهایی سوق پیدا کنند که به جای ٣٠ درصد سود در سطح خرده فروشی با ١٠ درصد سود ، کالا را به دست مصرف کننده می رسانند

🔹تورم با کاهش قدرت خرید ، خانواده ها را به سمت خرید از واحدهایی که ارزان تر می فروشند سوق داده است

🔹عده ای فقط می توانند کالا بخرند و با ٣٠ درصد سود بفروشند و کار دیگری بلد نیستند

🔹عده ای کمتر از یک میلیارد تومان سرمایه دارند و غیر از فروش با ٣٠ درصد سود ، مهارت دیگری ندارند

🔹یک میلیارد تومان فعلی معادل ، ٣٣٠ میلیون تومان سال قبل است

🔹کسانی که یک میلیارد تومان دارند ، مغازه هم ندارند نوعا مجبورند ١۵ درصد از فروش ماهانه را ، بابت اجاره پرداخت کنند

🔹با یک میلیارد تومان سرمایه ، مغازه دار مجبور می‌شود کالا را از واسطه بخرد و نه از تولید کننده یا واردکننده اصلی، نهایتا این افراد ، کالا را هم ١٠ درصد گران تر می خرند

🔹خرید کالا ١٠ درصد گران تر از رقبا ( به سبب قلت سرمایه ) و پرداخت ١۵ درصد اجاره ، کالا را ٢۵ درصد گران تر از رقبا به دست مصرف کننده می رساند و این دسته از کسبه به شدت با کاهش فروش مواجه شده اند ٨٠ درصد از مغازه داران با این دو ویژگی ، در اندیشه تغییر شغل اند ، کسب اینها نمی چرخد

🔹اما تغییر شغل نیاز به مهارت های تازه دارد و عمده اینها فاقد مهارت دیگری هستند

🔹شمار زیادی از این قبیل افراد ، حال که نمی توانند کاسبی کنند چون گران اداره میشوند تصور می کنند می توانند با پول ، پول دربیاورند

🔹از ٧ مهر به بعد این گروه ، در همه بازار ها به شدت زیان کردند ، آنهایی که می خواستند با پول ، پول در بیاورند در بورس به شدت زیان کردند ، در بازار ارز ، بخشی از سرمایه خود را از دست دادند و اگر وارد خرید کالا شدند با کاهش قیمت کالا ها از ٧ مهر به بعد به شدت زیان کردند

🔹سرمایه کمتر از یک میلیارد و فاقد مهارت ، وارد حوزه های بسیار پر ریسک شده است، راه حل کسب مهارت های تازه است

🔹طول عمر هر مهارت اکنون پنج سال است ، ایرانیان برای باقی ماندن در بازار ، باید مهارت های تازه یاد بگیرند

🔹عده ای تصور می کنند با حدود یک میلیارد می توانند بدون داشتن مهارت های جدید ، با از این دست خریدن و آن دست فروختن و یا بازی با پول ، زندگی یک خانواده را تامین کنند

🔹آیا در اندیشه کسب مهارت های مورد نیاز بازار هستید ؟ آیا تصور می کنید مهارت شما برای باقی ماندن در بازار کفایت می کند ؟ با کمتر از یک میلیارد باید مهارت های کاری خاصی داشت تا موفق بود ، با کمتر از یک میلیارد ، در ٨٠ درصد موارد سرمایه خرد فاقد مهارت ، در تنگنای سختی قرار گرفته است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر