حراج پائیزیه پوشاک

با سلام به مناسبت پاییز برخی از فروشگاهها محصولات پوشاک خود را به حراج گذاشته اند که با لینک های زیر می توانید از قیمتهای آن اطلاع پیدا کنید که اگر مناسب بود تهیه فرمایید شما دوستان عزیز علاوه بر امکان بازید از قیمتها می توانید گام کوچکی در حمایت از این سایت بردارد.

http://ktab.eshopfa.net/

http://marsh.eshopfa.net/

http://mino.eshopfa.net/

http://sorosh.eshopfa.net/

http://tahran.eshopfa.net/

http://bahram.eshopfa.net/

۸ عادت کسانی که بسیار پربازده هستند

آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید که چطور برخی نوابغ محیط کار یا کارآفریننان موفق در یک ساعت قادر به انجام آن مقدار کاری هستند که دیگران در یک روز انجام می دهند؟خوشبختانه، بسیاری از عادات این افراد پربازده با تمرین کافی قابل یادگیری است.

۱٫آن ها در جلسات خود دقیقاً مطابق با برنامه ریزی پیش می روند

چند بار تا به حال در جلسه ای بوده اید و با خودتان فکر کرده اید که چقدر بی فایده است؟ اینکه چرا محتوای آن با ایمیل ارسال نشده؟ چرا همه از برنامه جلسه سرپیچی کرده و در رابطه با مسائلی کاملاً نامرتبط صحبت می کنند؟ افرادی که از کاری که باید در جلسه انجام شود عدول نمی کنند کار بیشتری انجام می دهند.

بنابراین چه شما رئیس باشید و چه یکی از اعضای تیم، مطمئن شوید که جلسه از مسیر خود منحرف نمی شود. از دستور جلسه عدول نکنید، مطالبتان را روشن تر بیان کنید، و اگر کسی شروع به صحبت در رابطه با مسئله ای نامرتبط کرد سریعاً آن را در نطفه خفه کنید.

"زمانی که نتوانید آمادگی لازم را کسب کنید، در واقع در حال آماده شدن برای شکست هستید." – بنجامین فرانکلین

آن ها برای روزشان همچون جلساتشان برنامه ریزی می کنند

بنابراین، شما وارد جلسه ای می شوید در حالی که از آمادگی کامل برخوردارید. شما دستور جلسه دارید، دقیقاً می دانید چه سؤالاتی ذهن تان را به خودش مشغول کرده، و کاملاً آگاهید که باید چه بگویید تا کارتان انجام شود. پس چرا برای وقایع دیگر زندگی تان همین طور آماده نمی شوید؟

افرادی که روزشان را برنامه ریزی می کنند، پربازده تر هستند. اگر شما فقط پنج دقیقه زمان صرف نوشتن فهرستی از سه کار مهمی که در روز می خواهید انجام دهید بکنید، به احتمال زیاد کارتان به سرانجام خواهد رسید. و فراموش نکنید که هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی شود در عمل ۱۰ برابر از هدر رفت زمانتان جلوگیری شده است.

آن ها از مشکل فاصله می گیرند

افرادی که خودشان را از کاری که در حال انجام است جدا نمی کنند یا خودشان را از آن موقعیت دور نمی کنند، بیش از حد به مسئله نزدیک می شوند. بنابراین، راه حل را سخت تر پیدا می کنند. پس به خودتان استراحتی بدهید، اما نه آنکه از آن به عنوان بهانه ای برای وقت تلف کردن استفاده کنید. ما همه تفاوت این دو را می دانیم.

آن ها فقط حرف نمی زنند، بلکه عمل می کنند

یکی از دوستانم در دانشگاه می گفت "فقط حرفش را نزن، عمل کن." منظور او زمانی بود که من حرف های مبهمی می زدم همچون "می خواهم این را امتحان کنم" یا "می خواهم آنجا بروم" و او می گفت "نمی خواهد حرف از امتحان کردنش بزنی، واقعاً امتحان کن یا "نگو دوست داری جایی را ببینی، برو و ببین". اگر ایمیلی دریافت کنید چه می کنید؟ به آن پاسخ می دهید. اجازه ندهید فقط در صندوق دریافتی تان باقی بماند. این کار زمان بیشتری را هدر می دهد. یا کاری را عملی کنید یا آن را به کس دیگری بسپارید.

یاد بگیرید بگویید نه

بزرگترین مشکل بر سر راه دست یابی به اهداف این است که افراد بیش از حد توانشان می خواهند کار انجام دهند. چه این مسئله زمانی باشد که بر سر کار هستید یا در خانه، فداکاری به این معنا مخرب ترین عامل علیه پربازده بودن است. بهترین مهارتی که می توانید بیاموزید این است که بدانید چه زمانی نه بگویید.

گاهی نه گفتن به دیگران به این معنا نیست که شما انسان بد یا تنبلی هستید، فقط به این معناست که آنچه دیگری از شما تقاضای انجامش را دارد سبب نمی شود شما آدم بهتری بشوید. بهترین وجه شخصیت شما باید زمان داشته باشد بر پروژه هایی تمرکز کند که قبلاً به آن ها بله گفته است.

بهترین نسخه از شخصیت شما برای آن حمامی که همیشه منتظرش بوده و یا برای بردن بچه ها به تمرین فوتبال وقت صرف می کند. با اینکه گاهی ممکن است یک انسان بله گو بودن فکر خوبی باشد، اما افراد پربازده می دانند که مشغولیت بیش از حد شما را به هیچ جا نمی رساند.

اگر شما از خودتان مراقبت نکنید چگونه می خواهید این کار را برای دیگران انجام دهید؟ با اینکه ما فکر می کنیم با کمتر خوابیدن کارهای بیشتری انجام می دهیم، (زیرا این کار ساعات بیشتری در اختیار ما می گذارد)، اما پژوهش ها گویای آن هستند که زمانی که شما کمبود خواب دارید، ایده هایتان چندان خوب نیستند، مغزتان کمتر هوشیار است، و در کل بازدهی کمتری دارید. افراد پربازده مراقب خودشان هستند و مطمئن می شوند محیط خواب ایده آلی برای خود فراهم کرده اند.

اهداف بلند مدتتان را تبدیل به اهداف کوتاه مدت کنید

زمانی که برای خود اهداف بلند مدت مبهم تعیین می کنید، رسیدن به آن ها برایتان سخت تر می شود. زیرا گفتن اینکه می خواهید مدیرعامل شرکتتان شوید یا اینکه می خواهید قرارداد ضبط یک آهنگ را ببندید جزئیات چندانی ندارد. به عنوان یک شخص این به شما مهلت تسلیم شدن می دهد.

برخورداری از اهداف کوتاه مدت که واقعاً قابل به دست آوردن باشند شما را به سوی هدف بلند مدتتان پیش می برد زیرا اهداف کوتاه مدت ساده تر بوده و احساس رضایتی که حاصل رسیدن به آن هاست نه تنها سبب می شود به نتایج بیشتری دست یابید بلکه در انتهای مسیرتان به هدف بلند مدتتان نیز جامهء عمل بپوشانید.

"تمام مردان و زنان موفق رویا پردازان بزرگی هستند. آن ها تصور می کنند آینده شان چگونه می تواند باشد، از هر لحاظ ایده آل، و سپس هر روز برای رسیدن به آن خیال دور، آن هدف یا مقصد کار می کنند." – برایان تریسی

آن ها برای شام خود را به خانه می رسانند

ما بیشتر از کارمان و فراتر از اهدافمان هستیم. ما پدر، پسر، خواهر، ورزشکار، و همسر هستیم. افرادی که این را فراموش می کنند، هرگز موفق نمی شوند. بنابراین این ممکن است هر معنایی برای شما داشته باشد، از وقت گذرانی با گربه تان گرفته تا تلفن کردن به مادرتان، که همه چیزهایی هستند که روح ما را برای ادامه راه تشویق می کنند.

و باور کنید زمانی که هیچ چیز ندارید که شما را به جلو براند برایتان ساده تر این است که وقت تلف کنید و برای بهتر کردن خود وقت صرف نکنید.

چند پیشنهاد ساده برای زندگی ثروتمندانه

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

-1 قانون علت و معلول را بپذیرید. به زندگی کسی که به نظرتان آدم خوش اقبالی می آید و

همیشه بخت در خانه اش را می زند، نظری دوباره بیفکنید، چیزی به عنوان بخت و اقبال

در آن نخواهید یافت. آنچه او را به هدف رسانده و سعادت را نصیبش کرده ویژگیهایی از

قبیل : آمادگی قبلی، برنامه ریزی و تفکر مثبت و سازنده بوده است. حال به آن که به

نظرتان آدم بداقبالی است و بخت از او رو برگردانده است نظری دوباره بیفکنید، چه

می بینید؟ علت اصلی و اساسی را آقای خوش اقبال وقتی که در کاری شکست می خورد

و مجبور به عقب نشینی می شود، از شکستن درس می گیرد. اما آقای بدشانس، وقتی که

با شکست مواجه شد از آن پند نمیگیرد و تجربه ای نمی اندوزد.

90 فقط / -2 مسئولیت زندگی خود را بپذیرید و جشن بلوغ خود را بگیرید. طبق قانون 10

10 % از زندگی آن چیزی است که برای ما اتفاق می افتد و 90 % از زندگی را خود شما

با واکنش هایتان به امور تعیین می کنید. این یعنی ما واقعا بر 10 % از اتفاقاتی که

برایمان می افتد هیچ کنترلی نداریم. ما بر این 10 % هیچ کنترلی نداریم. اما، 90 % دیگر،

فرق دارند. 90 % بقیه را شما تعیین می کنید. چگونه؟ با عکس العملهایتان. اگر کسی،

علیه شما چیزی گفت، مانع نشوید. اجازه بدهید آتش حملاتش خاموش شود.

شما نباید اجازه بدهید که نظرات منفی روی شما تاثیر بگذارد. و بهترین عکس العمل

را انجام دهید تا روزتان خراب نشود. یک عکس العمل اشتباه، ممکن است منجر به

ازدست دادن یک دوست، اخراج شدن، یا به شدت عصبی شدن شود.

-3 در رؤیا به سر نبرید و واقع بین باشید. مغزتان را بیهوده خسته نکنید و نگویید ای کاش

می توانستم بدون دردسر و زحمت به آرزوها و خواسته هایم دست یابم. ساده اندیشی

است اگر تصور کنید، توفیق نصیب کسی می شود که خوش اقبال باشد. توفیق منحصراً از

راه کار و پیروی از اصول و قواعد به دست می آید. برای کسب پیروزی و کامیابی هیچ

وقت در زندگی به بخت تکیه نکنید. بخت و اقبال تضمین کنندة رویدادهای خوش

زندگی شما نیست. شما می توانید فقط به ارزشها و استعداد های خودتان امیدوار باشید.

 

-4 حرکت کنید، قدمی بردارید، اقدام به کار دشمن ترس است. ترس را به کناری بگذارید و

خیلی جدی دست به عمل زنید. اگر همچنان دست روی دست بگذارید و هیچ

اقدامی جدی و عملی انجام ندهید، ترس و واهمه تان بیشتر و اعتماد به نفستان کمتر

می شود.

-5 سعی کنید تا جایی که ممکن است نکات مثبت را به بایگانی مغزتان بسپارید. تا اگر در

ذهنتان افکار منفی خواست قد علم کند، خیلی محکم در مقابل آن بایستید. البته کار

سختی نیست، کافی است که افکار ناخوشایند گذشته را به خاطر نیاورید و نخواهید که

از آنها برای خود هیولایی بسازید.

-6 نسبت به مردم دید درستی داشته باشید. یادتان باشد مردم بیش از آنکه باهم تفاوت

داشته باشند، به هم شبیه اند. به هنگام ارزیابی، دیگران را درست ارزیابی کنید، نه بیشتر

و نه کمتر. به خاطر داشته باشید که آنان هم آدمهایی هستند درست مثل من و شما.

روحیة مردم را درک کنید و به هنگام پرخاشگری از آنان نترسید، سگی که بیشتر پارس

می کند کمتر گاز می گیرد.

-7 به ندای درونتان گوش فرا دهید و چنانچه به کاری مهر تأیید زد، آن را انجام دهید. به

این ترتیب احساس گناه نخواهید کرد. درست اندیشی و نیک کرداری یعنی تضمین

کامیابی.

-8 اعتماد به نفس را بخود تلقین کنید. هر روز به خودتان بگویید من اعتماد به نفسی بسیار

قوی دارم. در ضمن پیشنهادهای سازنده زیر را به کار ببندید:

-1-8 در اجتماعات همیشه در ردیف جلو بنشینید.

-2-8 راست و مستقیم به چشم طرف مقابل نگاه کنید.

-3-8 هنگام راه رفتن بیست و پنج درصد بر سرعت گامهایتان بیفزایید.

-4-8 در جمع سخن بگویید.

-5-8 بخندید.

-9 خودتان را دست کم نگیرید. چنانچه احساس حقارت و یا احساس گناه به شما دست

داد، با تمام قدرت با آن بجنگید و آن را در هم بشکنید و بر آن مسلط شوید.

-10 به هنگام گفت و شنود از جملات محکم و واژه های خوشایند و امیدوار کننده

استفاده کنید. سخنان شما بایستی پیام آور شادی و امید به پیروزی باشد. از به کار بردن

جملات یأس اور که مجسم کنندة تأسف و ناامیدی است، بپرهیزید.

-11 بر وسعت دیدتان بیفزایید. به وضع موجود اهمیت ندهید و آیندة درخشان را در نظر

مجسم کنید . ب ه ارزش ه ر چ ه ک ه د ر اطراف شماست و نی ز ب ه ارزش خو د و دیگران

بیفزایید.

-12 شغلتان، هرچه که هست، باید در نظرتان مهم باشد. واقعا فکر کنید که شغلتان

دارای ارزش و اهمیت است، چون حرکت بعدیتان به چگونگی نگرش شما از شغلتان

بستگی دارد.

-13 به مسائل کوچک خیلی اهمیت ندهید. فکرتان را روی مسائل بزرگ و اساسی

متمرکز کنید. پیش از اینکه مسئلة کوچکی بخواهد آرمش فکریتان را بر هم زند، از

خودتان بپرسید، آیا واقعاً ارزش آن را دارد؟

-14 به طور قطع، هر کاری که ما انجام می دهیم، بخشیدن، صحبت کردن، یا حتی فکر

کردن، مانند بومرنگ هستند. آنها به سوی ما بازمی گردند... اگر میخواهیم چیزی دریافت

کنیم، می بایست اول یاد بگیریم که ببخشیم...

-15 ممکن است با دستان خالی از دنیا برویم، اما قلب ما از عشق لبریز خواهد بود... و

کسانی که عاشق زندگی هستند نیز، این احساس در قلبشان حک شده است.

اهمیت ذهن در موفقیت

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

بعد از بررسی  زندگینامه ۱۰۰ فرد موفق ایرانی و خارجی نتایج بدست آمده شگفت انگیز بود !

 

ما متوجه شدیم، تنها دلیل موفقیت هر انسان در حوزه‌های مختلف زندگی فقط یک چیز است :‌

 

قابلیت استفاده از ظرفیت نامحدود ذهن !

 

آنچه که انیشتین در قالب جمله معروفش گفته : «علم شما را از نقطهA به نقطه B میبرد، اما تخیل شما را به هرکجا که بخواهید میبرد»

 

و موضوع زمانی جالب‌تر شد که ما پی بردیم ذهن، همواره درحال ارتعاش است و امواجی به دنیای اطراف‌تان ساطع میکند که اگر بتوانید بر ارسال این امواج کنترل داشته باشید میتوانید همواره :

 

امواج ثروت و فراوانی

امواج موفقیت در هر حوزه از زندگی

امواج سلامتی و تندرسی

امواج روابط عاطفی سالم و لذتبخش

امواج خوشبختی و احساس خوب در زندگی

ارسال کنید و آنچه را که میخواهید خلق کنید؛

 

اگر بخواهیم ثروتمند بشویم در ابتدا چه اقداماتی باید انجام دهیم؟

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

 

کیفیت زندگی انسان و اتفاقاتی که در طول عمر خود آنها را تجربه

می کند هرگز از قبل برایش تعیین نشده است بلکه طبق اثبات علوم

فیزیک کوانتوم همه ی اتفاقات خوب و بد از جمله ثروت و فقر به

فرکانس هایی برمی گردد که از ذهن شخص به مجموعه کائنات

ارسال می شود و قانون دقیق هستی هم جنس آن فرکانس را در

قالب ایده ها – شرایط – اتفاقات و افراد به سوی او برمی گرداند

مثلا شخص اندیشه های ضد پول تولید میکند مانند بیکاری در

جامعه اوج گرفته و قیمت محصولات هر روز افزایش می یابد

 

کاملا مشخص است که این اندیشه همراه با حس ترس – نا امیدی

افسردگی – و غم همراه است و با سرعتی بالاتر از سرعت نور در

کیهان پخش میشود و دقیقا هم جنس همین احساسات را در قالب

اتفاقات زندگی به او برمیگرداند یعنی شرایطی برایش پیش خواهد

که او را بیکار می کند و اتفاقاتی رقم می خورد که توانایی خرید

مایحتاج زندگی خود را نخواهد داشت و عصبی – غمگین – و نا

امید می شود و مطمئن باشید این پروسه دقیقا پروسه ساز و کار

جهان هستی است و هیچ ربطی به تقدیر – شانس – و اقبال ندارد.

 

دوستان هر یک از ما انسانها با توجه به اندیشه هایی که در طول

شبانه روز در مغزمان تولید می کنیم در حال خلق اتفاقات زندگی

خودمان هستیم در بدن هر یک از ما برق وجود دارد که می تواند

یک لامپ کوچک را روشن کند لذا دقیقا اندیشه ها توسط مغز ما

دارای یک ارتعاش الکترومغناطیسی هستند که با سرعت فوق

سرعت نور به کیهان ارسال می شوند و یقین داشته باشید جای

هیچ شک و گمانی نیست که اتفاقات زندگی خودتان را خود شما

به سوی خوتان دعوت می کنید و در مدار آن اتفاقات و شرایط

می چرخید به همین جهت است می بینیم بیش از 97 درصد مردم

جهان تا آخر عمر کیفیت زندگی خود را نمی توانند بالا ببرند و

همان اتفاقات گذشته برایشان تکرار می شود چون جنس اندیشه

خود را تغییر نداده اند لذا همان فرکانس های قبلی را تولید می کند

و در مدار همان شرایط گذشته می چرخد.

اصول فرکانس ها و ارتعاشات

بیائید در مورد ارتعاشات جهان هستی و فرکانس هایی که ما در

هر لحظه به کیهان ارسال می کنیم صحبت کنیم . دوستان عزیز

ما انسان ها تنها موجوداتی هستیم که با کل خلقت خدا فرق داریم

ما به مانند حیوانات یا به مانند چوب و گیاه و فلز نیستیم که هیچ

تغییری برای زندگی خودشان نمی توانند به وجود بیاورند ما در

واقع موجوداتی هستیم که هر لحظه و ثانیه از مغز خودمان به

کائنات سیگنال هایی را ارسال می کنیم و کائنات هم در جواب آن

فرکانس هایی که از ما گرفته به ما پاسخ می دهد و اتفاقات و

شرایط زندگی ما را خلق می کند این قائده و اصول این جهان است

و دقیقا سیستم جهان هستی برای انسان به این شکل کار می کند

که بنا بر فرکانس هایی که از مغز خودش ارسال می کند می تواند

کیفیت زندگی خودش را به صورت نامحدود انتخاب کند با همین

ارتعاشات ذهنی است یک شخص می تواند میلیاردها دلار وارد

زندگی خودش کند یا به مانند بسیاری از مردم جهان همیشه مسائل

مالی زندگی او را تلخ کند لذا ما انسان ها دقیقا خودمان انتخاب

می کنیم چگونه زندگی کنیم و با ارسال فرکانس ها و ارتعاشات

کیفیت این انتخاب مشخص می شود .

مراحل تولید فرکانس ها:

اما چگونه فرکانس ها در ذهن ما تولید می شوند و چکار کنیم که

فرکانس هایی مناسب ارسال کنیم و فقط در رابطه با ثروت، شادی

سلامتی و نشاط زندگی کنیم و اتفاقاتی دیگر را تجربه نکنیم ؟

ارتعاشات و فرکانس های ذهن ما به این شکل تولید می شوند که

ما در طول شبانه روز یک سری اطلاعات را به عنوان ورودی به

مغزمان می دهیم و مغز ما دقیقا به مانند یک کامپیوتر اطلاعات را

می گیرد و پردازش می کند و یک سری خروجی را متناسب با آن

ورودی ها در قالب فرکانس یا ارتعاش ذهنی به ما تحویل می دهد

در طول شبانه روز بیش از 60 هزار رشته فکری از مغز انسان

به کیهان ارسال می شود و همین اطلاعات دقیقا زندگی ما را خلق

می کند . ورودی هایی که ما در طول شبانه روز به مغز خودمان

می دهیم اطلاعاتی هستند که در محیط زندگی خودمان آنها را از

خانواده – دوستان – مردم – رسانه ها – معلمان و دولت دریافت

می کنیم یعنی هر آنچه را می بینیم ، می شنویم ، لمس می کنیم،

خاطراتی که در گذشته داشتیم و به یاد می آوریم یا تخیلاتی که در

 

مورد آینده داریم همه و همه به عنوان یک ورودی به مغز ما داده

می شود و جهان هستی یک سری اتفاقات – ایده ها – شرایط و

افرادی را وارد زندگی ما می کند که هماهنگ باشد با آنچه از ما

بعنوان فرکانس دریافت کرده است بنابراین اگر ورودی هایی که

به مغزتان می دهید نامناسب باشد خروجی نامناسبی خواهید داشت

و اتفاقاتی که تجربه خواهید کرد نامناسب است چون قوانین کائنات

به حدی دقیق است که فقط اتفاقات همجنس با خروجی مغزتان به

شما می دهد پس همه چیز زندگی شما به ورودی هایتان بستگی

دارد اطلاعات ورودی شما حاکم زندگی دیروز ، امروز و فردای

شما است خیلی مواظب باشید چه اطلاعاتی از محیط زندگی خود

دریافت می کنید.

ممکن است خانواده شما یک سری باور نادرست در مورد پول

داشته باشند و از کودکی هزاران بار این باور را در گوش و چشم

شما جلوه داده باشند دقیقا با هر بار شنیدن این مسائل نامطلوب در

مورد پول ورودی نامناسبی در رابطه با پول به مغز شما می رود

و به دنبال آن خروجی مغز شما در قالب یک فرکانس قدرتمند در

رابطه با اینکه پول بد است – پول سخت به دست می آید یا پول

مایه فتنه و بدبختی و گناه است به کائنات می رود و یقینا اتفاقاتی

برای شما رقم خواهد خورد که نقش پول در زندگی شما به حداقل

ممکن می رسد و هیچ تفاوتی هم نمی کند چه شغلی داشته باشید

یا چه میزان تلاشی را برای کسب پول صرف کنید با این ورودی

که به مغزتان داده اید ثرتمند نخواهید شد و فرکانس مغز شما با

فرکانسی که پول در آن قرار گرفته خیلی تفاوت و فاصله دارد.

جادوگران پنهان

کاری که شما باید انجام دهید این است که به شدت روی ورودی

مغزتان کار کنید تا خروجی مناسبی داشته باشید یعنی از این پس

هر حرفی را نشنوید به هر تصویری نگاه نکنید و یا هر تخیل و

تصور نامناسبی در ذهنتان انجام ندهید در این قدم مهم من برای

شما دو آموزش را پیشنهاد می کنم اول اینکه تا حد امکان افرادی

را که در محیط زندگی شما هستند و فرکانس مخرب تولید می کنند

با نهایت احترام و ارزش به خودتان حذف کنید و نگذارید با شما

ارتباط داشته باشند در قدم دوم دوستان باید تعهد بدید که حتما این

ساحر مخرب زندگی یعنی تلویزیون و رسانه های دیگر مانند

ماهواره – رادیو و ... را از منزل خودتان اخراج کنید و هرگز این

ساحران باورهای انسان را به خانه خودتان راه ندهید اگر به آینده

مالی خودتان و فرزندانتان اهمیت می دهید باید حتما این کار را

انجام دهید چون رسانه هایی مانند ماهواره و تلویزیون به شدت

روی ناخودآگاه ما تاثیر دارد و همیشه همراه ما هستند بیش از

95 درصد سریال – اخبار- فیلم و مستند آنها در جهت فقر ، کمبود

بدبختی و کشتار انسان ها است هیچ وقت ما ندیده ایم تلویزیون

بگوید یک انسان شاد و ثروت مند روی زمین راه می رود یا یک

زوج جوان در نهایت رفاه و خوشبختی در گوشه ای از جهان با

هم زندگی می کنند لذا باید همت کنید برای همیشه این ساحران

باورها و افکار خودتان را اخراج کنید چون شرط نیست ساحر

و جادوگر فقط در افسانه ها و قصه ها باشند .

امت ما فرزندان علماء – بزرگان – فاتحان و رهبران بزرگ دنیا

هستند و لذا می توانند با تدبر قانون جذب کنترل کامل زندگی خود

را داشته باشند بنابراین یکی از مهم ترین موضوع در قانون جذب

آگاهی است که ما باید آگاه باشیم و بدانیم ساز و کار جهان هستی

چیست و جهان برای ثروت و فقر چه مکانیزم و عملکردی دارد

آیا شانسی و اتفاقی افراد ثروتمند یا فقیر می شوند یا قانون ریز و

هوشمندانه ای در عالم وضع شده است که 97 درصد مردم جهان

از آن غافل هستند و به همین جهت است بیش از 7 میلیارد انسان

در فقر – بیماری – افسردگی و غم زندگی می کننند.

دوستان در هر برهه ای از زمان باورهای انسان ها به اشکال های

مختلفی شکل گرفته اند اما همیشه یک ارزش و یک ابزار بسیار

مهم وجود داشته است که بیش از 95 درصد باورهای انسان را

شکل داده است این ابزار با توجه به شرایط زمان و مکان همیشه

در حال تغییر و پیشرفت است مثلا در زمان صدر اسلام این ارزش

و ابزار قدرتمند تشکیل دهنده باورها اشعار شاعران بوده است که

شعر به شدت روی ناخودآگاه مردم تاثیر داشته و سبب شکل گیری

و تقویت نظام باورهای انسان ها شده است به همین جهت پیامبر

در جنگ بدر به شاعران مسلمان می گوید شعر بخوانید که شعر

شما از شمشیر آنها تیزتر و برنده تر است و قرآن هم یک سوره

کامل را به نام شعر و شاعران کرده است .

اگر نگاهی اجمالی و غیر کلاسیک به داستان پیامبران الوالعزم خدا

داشته باشیم بسیاری از موانع سختی که بر سر راه دسترسی به

ثروت و استقلال مالی را داریم می توانیم کنترل کنیم.

پیام موسی مبارزه با ساحران و بطلان سحر:

موسی زمانی به میان قوم بنی اسرائیل رفت و ادعای نبوت خود را

مطرح کرد که مشکل اساسی ملت حضور جادوگران و ساحران در

جامعه بود کسانی که با سحر کردن چشمان مردم سبب می شدند

که مردم نتوانند حقیقت ها را ببینند به دلیل اینکه مقوله سحر در

زمانی ایجاد می شود که اصل موضوع نمی تواند تغییر کند و فقط

جلوی چشم مردم تغییر در اشیاء صورت می گیرد به همین جهت

می بینیم ساحران با دیدن عصای موسی و تبدیل شدن آن به اژدها

بلافاصله به سجده می افتند و به او ایمان می آورند چون ساحران

با روئیت عصا فهمیدند کار موسی سحر نیست و تغییر به وجود

آمده در اصل موضوع است و عصای موسی به طور طبیعی و

واقعی تغییر شکل داده است و خداوند او را به اژدها تبدیل کرده

است .

چنانچه می دانیم مهم ترین وسیله برای جلب افکار عمومی مردم

در قرن 21 همان رسانه ها و وسایل ارتباطی هستند که روزانه

 

اخبار کل دنیا را برای ما منعکس می کنند در حالی که تنها 5 مرکز

در کل جهان برای انتشار اخبار وجود دارد و تنها 5 آژانس خبر

روزانه تصمیم می گیرند کدام اخبار به اطلاع مردم برسد و کدام

یک را نباید مردم بدانند ومتوجه شوند آیا معقول است تمام اتفاقات

دنیا همان باشد که رسانه ها میگویند؟

آیا اتفاق جدیدی از موضوعات سیاسی – اقتصادی – علمی و ...

امروز در سراسر دنیا رخ نداده است؟ لذا پیام موسی در قرن 21

برای ثروتمند شدن این است که به هیچ عنوان ما نباید به اخبار و

اطلاعات رسانه ها و صحت آنها بسنده کنیم بلکه با نگاهی ژرف

و عمیق نگذاریم ورودی های نامناسب رسانه ها باورهای ما را

شکل بدهند و به مانند قوم بنی اسرائیل چشم و گوش ما تحت تاثیر

سحر رسانه ها قرار نگیرد لذا شما با اخراج ماهواره و تلویزیون

بیش از 50 درصد راه موفقیت در کنترل فرکانسهای مغز خودتان

را رفته اید و بقیه هم به خانواده و محیط کار شما در طول شبانه

روز بستگی دارد که چگونه در معرض ارتعاشات منفی یا مثبت

قرار می گیرید.

10 قانون موفقیت از ناپلئون هیل

 

 

۱- یک هدف مشخص داشته باشید

برای بدست آوردن موفقیت شما باید دقیقا بدانید که چه چیزی می خواهید و سپس باید تنها روی آن تمرکز کنید. به محض اینکه متوجه شدید که هدف شما چیست، شما به یک نقشه نیاز دارید تا بتوانید آن را عملی کنید و به هدف خود دست یابید.

فکر نکنید که نقشه شما باید حتما بی نقص باشد تا شروع به اجرا کردن آن کنید. در طی مسیر می توانید آن را عوض کنید و طبق نقشه بهتری پیش بروید. مهم اجرایی بودن نقشه است.

 

۲- با دیگران در صلح باشید

انرژی شما بسیار باارزش است. نباید با شرکت کردن در بحثی که اهمیتی ندارد، هدر دهید. آدم های بزرگ همیشه از بحث ها و وقایعی که هیچ اهمیتی ندارد، دوری می کنند. انرژی خود را در رسیدن به چیزی که می خواهید استفاده کنید.

سعی کنید بهترین خودتان باشید و روابط بدون تنشی را با دیگران برقرار کنید و یاد بگیرید خودتان را با وضعیت و مشکلات ذهنی مردم تطبیق دهید تا با آنها در صلح باشید.

 

۳- باور داشته باشید

خودتان را باور داشته باشید. به هدف و نقشه ای که کشیده اید، باور داشته باشید.

باید به ذهن خودتان به دفعات مختلف دستور بدهید که چه چیزی را می خواهید و از این کار دست نکشید.

همیشه این جمله اسرارآمیز را با خود تکرار کنید: «من هرروز بهتر و بهتر می شوم». یادتان باشد هنگام بیان این جمله کمی احساس و شور و باور به آن اضافه کنید تا به آن برسید.

وقتی چیزی را بیان می کنید با فوت کردن در هوا فرقی نمی کند، مگر اینکه یک احساسی به آن اضافه شود تا آن را باور داشته باشید.

 

۴- تنها محدودیت شما خودتان هستید

شما به یک دفترچه جیبی احتیاج دارید. در صفحه اول در مورد آرزوی خودتان در زندگی بنویسید. قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید یادتان باشد که تنها محدودیت های شما همان چیزهایی هست که خودتان در ذهن تان درست کردید. چون شما در واقع هیچ محدودیتی ندارید و به هر چیزی که بخواهید می توانید دست پیدا کنید.

در صفحه دوم دفترچه تان بهایی که حاضرید به ازای آرزویی که در صفحه اول نوشتید را بدهید، یادداشت کنید و بنویسید که الان در چه موقعیتی هستید و چقدر با آرزوی تان فاصله دارید.

مرحله سوم این است که هر دو صفحه را به خاطر داشته باشید و چندین بار در طول روز برای خود مرور کنید:

۱- چه آرزوهایی دارید.

۲- چه بهایی حاضرید به خاطر آنها بپردازید.

 

 

۵- اقدام کنید

تنها داشتن یک «هدف» کافی نیست. تنها داشتن «ایمان و باور به هدف تان» کافی نیست. چیزی که تکمیل کننده این دو موضوع است، «اقدام» است. اقدام کردن در جهت هدف تان می تواند موفقیت را نصیب شما کند. این اقدام هم نباید یک روز در هفته یا ماه صورت گیرد بلکه باید به صورت مستمر باشد و تبدیل به یک عادت روزانه شود.

 

۶- شخصیت تان را بهبود بخشید

هیچکس دوست ندارد تنها باشد. شخصیت شما تعیین می کند که مردم به سوی شما جذب شوند یا از شما دور شوند. شخصیت شما تنها چیزی است که شما را از دیگران متمایز می کند. شخصیت شما موفقیت یا شکست شما را مشخص می کند. برای همین باید شخصیت خود را از زاویه دید دیگران هم ببینید. به این شکل شما می توانید درارتباط با دیگران در مواقع مورد نیاز آن را بهبود بخشید.

اگر دیگران از شخصیت شما خوششان نیاید چطور می خواهید انتظار داشته باشید که به ایده های شما گوش کنند؟

 

۷- فرصت ها را خلق کنید

وقت را تلف نکنید. کمتر تلویزیون ببینید. کمتر اهمال کاری کنید. اگر از وقت تان به صورت مؤثر استفاده کنید فرصت هایی که در زندگی تان اتفاق می افتد را می بینید و به خواسته تان می رسید. به جای گذراندن وقت تان در فیسبوک، کتاب بخوانید و در سمینارها شرکت کنید. اینگونه می توانید فرصت ها را ببینید و اگر فرصت ها سر راه شما سبز نشدند، پس خودتان باید آنها را بسازید.

 

۸- موفقیت تان را برنامه ریزی کنید

موفقیت چیزی است که به برنامه ریزی احتیاج دارد. نباید آن را به شانس بسپارید. بدانید که شانس چیزی است که خودتان می توانید به وجود آورید. موفقیت داشتن دانشی است که هر آنچه که از زندگی می خواهید را بدست آورید.

 

 

۹- با انگیزه و اراده حرکت کنید

همان دقیقه ای که تصمیم به انجام کاری می گیرید تمام ترس هایی که شما را آزار می دادند از شما دور می شوند. یک ذهن متمرکز نمی تواند جایی برای ترس در خود داشته باشد. شما باید با شجاعت، ایمان، انگیزه و اطمینان حرکت کنید.

 

۱۰- تصور کنید، باور داشته باشید، بدست بیاورید

تحصیلات نمی تواند ضامن موفقیت باشد. حتی موقعیت اجتماعی، وضعیت مالی و مذهبی تان هم نمی تواند.

هر چیزی که ذهن تصور کند و به آن باور داشته باشد، می توان به آن دست پیدا کرد.

 در این زمینه توماس ادیسون را مثال می زنم که تبدیل شدن به یک مخترع را در ذهنش باور کرد و توانست بزرگترین دانشمند دنیا شود در صورتی که تنها سه ماه در مدرسه تحصیل کرده بود.

 او این کار را اینگونه انجام داد:

• با تصور ایده ی بزرگترین مخترع جهان شدن شروع کرد
• سپس باور کرد که می تواند به آن تبدیل شود
• در نهایت اقدام کرد و به چیزی که می خواست دست پیدا کرد.

۵ علت که پولدار نمی شوید

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

چرا مردم پولدار نمی‌شوند؟ در کشوری مثل کشور ما، با فرصت‌هایی که پیش رویمان است، چرا فقط تعداد کمی از افراد هستند که با استقلال مالی بازنشسته می‌شوند؟ اخیراً پاسخ این سوال را پیدا کرده‌ام. به نظر من اینها ۵ دلیل اصلی است که جلوی پولدار شدن افراد را می‌گیرد. مهمترین این دلایل، این است که هیچوقت برایشان اتفاق نمی‌افتد. فرد متوسط در خانواده‌ای بزرگ شده است که هیچوقت کسی که پولدار باشد را نمی‌شناخته و ندیده است. به مدرسه می‌رود و با آدمهایی معاشرت می‌کند که پولدار نیستند. با آدم‌هایی کار می‌کند که پولدار نیستند. هیچ الگوی پولداری روبروی خود ندارد. اگر این برای شما هم پیش ‌آمده است، البته تا سن بیست سالگی، می‌توانید به یک فرد بالغ و کامل در جامعه تبدیل شوید اما هیچوقت برایتان پیش نیامده که بفهمید شما هم می‌توانید یکی از افراد ثروتمند جامعه شوید.

به همین دلیل است که کسانیکه در خانواده‌هایی که والدینشان پولدار هستند به دنیا می‌آیند، احتمال اینکه در بزرگسالی افرادی ثروتمند شوند بسیار بیشتر است. بنابراین اولین دلیل اینکه چرا بیشتر ما پولدار نمی‌شویم این است که هیچوقت برایمان اتفاق نمی‌افتد. و البته، اگر هیچوقت برایمان اتفاق نیفتد، آنوقت هیچکدام از قدم‌های لازم برای به واقعیت تبدیل کردن آن را برنخواهیم داشت. دلیل اصلی عدم موفقیت و شکست این است که اکثریت آدم‌ها برای موفق شدن تصمیم نمی‌گیرند. هیچوقت یک تعهد محکم و روشن یا یک تصمیم قطعی برای پولدار شدن نمی‌گیرند. دلشان می‌خواهد و قصدش را دارند و آرزو می‌کنند که یک روز پولدار شوند. دعا می‌کنند و دعا می‌کنند که پول زیاد به دست بیاورند اما هیچوقت تصمیم نمی‌گیرند که، «من می‌خواهم که پولدار بشم!» این تصمیم قدم مهمی برای رسیدن به استقلال مالی است. برای به تعویق انداختن کارها همیشه دلیل هست. درنتیجه، ماه به ماه و سال به سال این کار را عقب می‌اندازند تا جاییکه دیگر دیر می‌شود. حتی اگر برای یک نفر اتفاق بیفتد که بتواند پولدار شود، تصمیمش را هم بگیرد اما برای وارد عمل شدن امروز و فردا کند، همه برنامه‌هایش آینده روشنی نخواهند داشت.

مغازه

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

 

 

 

 

راهنمای انتخاب یک مغازه مناسب در نقطه طلایی پاساژ

 

مهمترین نکاتی که باید برای داشتن یک واحد تجاری در نظر گرفت، یکی موقعیت قرار گرفتن مغازه در پاساژ و دیگری ویژگی های بیرونی فروشگاه است که بسته به نوع مجتمع تجاری باید این دو فاکتور را در نظر گرفت.

کسب و کار: یکی از مهمترین دغدغه ها برای کسی که می خواهد داخل پاساژ صاحب مغازه شود، این است که این مغازه کجای پاساژ باشد تا بتواند مشتری بیشتری جلب کند و فروش مناسبی داشته باشد. یعنی به اصطلاح دخل و خرجش به هم بخورد و برایش صرف داشته باشد. مهمترین نکاتی که باید برای داشتن یک واحد تجاری در نظر گرفت، یکی موقعیت قرار گرفتن مغازه در پاساژ و دیگری ویژگی های بیرونی فروشگاه است که بسته به نوع مجتمع تجاری باید این دو فاکتور را در نظر گرفت. 

همین دو نکته در دل خود نکات ریز دیگری دارد که برای تکمیل گزارش و به دست آوردن اطلاعات تکمیلی با مهندس فرشته خود و عده ای از کسبه در پاساژهای مختلف گفت و گو کردیم تا بتوانیم راهنمای کوچکی برای داشتن یک مغازه ایده آل در پاساژ را در اختیار خواننده های کسب و کار قرار دهیم.
 

 

اول به جیب تان نگاه کنید

اگر تصمیم به خرید یا اجاره یک مغازه برای شروع کسب درآمد خود دارید، مهمترین نکته ای که باید به آن توجه کنید جیب تان است. ببینید چقدر پول دارید و می خواهید چه کار و کاسبی راه بیندازید، بعد از آن می توانید به این فکر کنید که در کجا مغازه داشته باشید و این مغازه باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا برای شما سودآور و مشتری پسند هم باشد. 

بعد از اینکه دیدید چقدر می خواهید بابت مغازه دار شدن خود هزینه کنید باید ببینید قرار است چه چیزی را برای فروش در واحد تجاری خود قرار دهید تا تصمیم بگیرید قرار است مغازه تان چقدر مساحت داشته باشد. اگر جنس شما از نوع اجناس کوچک باشد مثل موبایل، پس نیاز ندارید که مغازه ای با مساحت بزرگ داشته باشید. شما با 10 متر مغازه شاید هم کمتر می توانید کار خود را شروع و مغازه را از جنس پر کنید اما اگر می خواهید اجناس بزرگ مثل مبل را در مغازه خود جای دهید، لازم است مغازه ای داشته باشید با مساحت بالا؛ مثلا 200 متر تا بتوانید چند دست مبل با چیدمان چشمگیر و مناسب در آن قرار دهید و مشتری را برای چرخیدن در مغازه، جذب کنید. 

طلافروشی هم علاوه بر اینکه نیاز به مغازه ای با مساحت بزرگ ندارد، هر چقدر در جایی قرار بگیرد که دسترسی و راه در روی آن کمتر باشد مسلما به نفع شما خواهد بود. نگران نباشید جایی قرار بگیرید که مشتری شما را پیدا نکند. کسی که بخواهد طلا بخرد به سراغ شما هم خواهد آمد. امنیت خود شما و مغازه از در دسترس بودن مهمتر است.
 

---

مغازه هر چقدر دید بهتری داشته باشد، پاخورتر است

وقتی به طور دقیق مشخص کردید که می خواهید مغازه خود را با چه نوع جنسی پر کنید، وارد مرحله بعد که فضای فروشگاه است می شوید. فضای فروشگاه از مهمترین عواملی است که می تواند روی کسب و کار صاحب مغازه تاثیر بگذارد. طبیعی است که مغازه یک نبش با مغازه ای که دو نبش است از نظر دید مشتری و نوع دکوراسیون مغازه می تواند بسیار تاثیرگذار باشد. 

اگر بتوانید مغازه ای دو نبش در یک پاساژ برای خود دست و پا کنید مطمئن باشید گام نخست را با موفقیت برداشته اید. مغازه هر چقدر در دید باشد، برای جلب مشتری موفق تر خواهد بود اما وقتی از دید مغازه مطمئن شدید تنها این نکته کافی نیست. نکته بعدی درخصوص نوع چیدمان و دکوراسیونی است که شما به عنوان مغازه دار باید آن را منطبق بر نوع مغازه طراحی کنید. 

هر چقدر در این خصوص موفق تر و حرفه ای تر عمل کنید، مطمئن باشید مشتری ها خواه ناخواه نگاهشان به سمت مغازه شما جلب می شود و نمی توانند از ندیدن مغازه شما بگذرند. دید از جمله نکاتی است که هنگام تهیه مغازه باید به آن توجه کنید. 

هر چقدر دید یک مغازه در نگاه اولی که وارد پاساژ می شوید، بیشتر باشد قیمت آن بالاتر می رود و مغازه دارها برای داشتنآن سر و دست می شکنند چون به هر حال مشتری ها در هنگام خرید، عقلشان به چشمشان است و آنچه زودتر به چشمشان بیاید به سراغش می روند.
 

---

از آسانسور و راه پله غافل نشوید

اگر موفق به داشتن مغازه دو نبش نشدید نگران نباشید. جای دیگری که می تواند در جلب مشتری کمک کند این است که محل قرار گرفتن مغازه کنار آسانسور، پله برقی، راه پله یا درهای ورودی پاساژ باشد. در اینجا مشتری هایی که وارد پاساژ می شوند چه بخواهند چه نخواهند نگاهشان به مغازه شما می افتد و اگر موارد دیگر مثل نوع دکوراسیون مغازه قوی و دلچسب باشد مشتری پا به مغازه شما خواهد گذاشت چون واحد تجاری وقتی در این نقاط قرار می گیرند به اصطلاح می گویند این محل ها پاخور و در چشم هستند.

علاوه بر اینکه مغازه کجای پاساژ و در کدام طبقه باشد هم در قیمت آن تاثیر می گذارد. کسی که برای خرید می آید معمولا دلش می خواهد وارد مغازه ای شود که از همه مغازه ها دسترسی به آن راحت تر است. پس چه بهتر که آن مغازه در طبقه همکف باشد؛ بدون اینکه لازم باشد به سمت پله و آسانسور برود. برای همین قیمت مغازه های همکف معمولا از مغازه های سایر طبقات گرانتر است چون جذابیت و پاخوری آنها بالاتر است. 
 

 

دنج بودن تنها برای مغازه هایی خوب است که دنجی را می طلبد. مثلا کافی شاپ هایی که داخل پاساژها قرار دارد چه بهتر که در محیطی آرام و دنج قرار بگیرد تا مشتری ها فارغ از خرید و همهمه ای که در آن بودند برای دقایقی به آرامش برسند. پس مغازه ای که برای کافی شاپ در نظر گرفته می شود کمی هم در گوشه و کنار باشد و طبقات بالا را به خود اختصاص دهد بهتر است و مشتری ها بیشتر می پسندند.
 

---

مغازه های کوچک تر زودتر فروخته و اجاره داده می شود

مغازه هم مانند میوه، جنس مرغوب و نامرغوب دارد. معمولا مغازه های کوچک مشتری بیشتری دارند و زودتر خرید و فروش، رهن و اجاره می شوند اما برای مبلمان و پوشاک، مغازه هر چقدر بزرگتر باشد جذابیت آن هم بیشتر خواهد بود. 

فراموش نکنید مهمترین نکته برای داشتن یک مغازه، هماهنگی مساحت آن با نوع کسب و کاری است که می خواهید در آنجا راه بیندازید. بعد از آن نکاتی مثل دکوراسیون، نبش، طبقه، دسترسی آسان، دید و ... همخوانی جنس و مساحت مغازه می تواند در جلب مشتری تاثیر داشته باشد.
 

---

قیمت مغازه های سر به فلک کشیده و رونق مغازه های زیرپله ای

برای اینکه از قیمت مغازه های واقع در پاساژها مطلع شویم سری به تعدادی از پاساژهای معروف تهران که حسابی گل کرده اند زده ایم تا از کسبه آنجا درباره قیمت و نحوه خرید و فروش سوال کنیم. روز به روز به قیمت مسکن و املاک تجاری افزوده می شود و صعود چشمگیر به گونه ای است که در برخی از مناطق پایتخت قیمت تعدادی از مغازه ها تا بیش از هر متر 100 میلیون تومان هم می رسد. 

املاک تجاری آنقدر گران شده که وقتی با تعدادی از کسبه صحبت می کنیم، می گویند مجبور هستند برای جبران کسری  نقدینگی خود به سمت مغازه های زیرپله ای که متراژ کمتری دارند، بروند. وقتی علت تغییر قیمت ها را جویا می شویم دلایلی مثل قیمت گذاری از طرف شهرداری، جو روانی در بازار و همچنین تورم و بیکاری را نام می برند.

از طرف دیگر به قول صاحبان مغازه در املاک تجاری موقعیت مکانی و به اصطلاح پاخور بودن ملک نقش تعیین کننده ای در قیمت ملک دارند. به عنوان مثال مغازه کوچکی که در محدوده بازار بزرگ تهران قرار دارد شاید قیمت هر متر آن از 200 میلیون تومان هم تجاوز کند یا حتی ممکن است فروشگاهی در منطقه ای فرعی باشد اما به دلیل شهرتی که برای خود دست و پا کرده مشتریان زیادی را به خود جلب کرده و برای همین قیمت آنجا هم بالا می رود. بیشتر املاک تجاری متراژی بیشتر از 70 متر دارند و املاک تجاری بالای 120 متر جزو بهترین ها محسوب می شوند.
 

---

از این قیمت تا آن قیمت

قیمت برخی از املاک تجاری موجود در سطح شهر به این قرار است؛ به عنوان مثال در منطقه سعادت آباد تهران یک ملک تجاری 240 متری که طراحی مناسبی برای رستوران دارد با قیمت کلی در حدود 5 میلیارد و 100 میلیون تومان یعنی از قرار هر متر 15 میلیون تومان به فروش رفته است. همچنین ملکی تجاری 75 متری در میدان تجریش با جواز سفره خانه سنتی به قیمت هر متر 30 میلیون تومان برای فروش گذاشته شده است.

 مغازه 15 متری در منطقه ستارخان با حدود 10 سال سن به قیمت کلی 225 میلیون تومان یعنی هر متر 15 میلیون تومان فروخته شده است. جالب است بدانید مغازه های زیر 15 متر که در اصطلاح به آن زیرپله ای گفته می شود در حال حاضر با استقبال چشمگیری همراه است به گونه ای که اینگونه املاک نه تنها سریع تر به فروش می روند بلکه قیمت آنها در مقایسه با دیگر واحدهای منطقه که متراژ بالاتری دارند نیز بیشتر است. 
 

به طور مثال مغازه 12 متری نوساز در فلکه دوم تهرانپارس که دارای 6 متر انباری و همچنین مغازه ای 6 متری در منطقه امیرآباد شمالی با جواز کسب میوه فروشی که دارای 6 متر زیرزمین است در حدود 300 میلیون تومان یعنی متری 50 میلیون تومان قیمت گذارتی شده است.

 اگر از قیمت مغازه های سطح شهر که بسته به هر منطقه متفاوت است، بگذریم، قیمت ها در برخی مجتمع های تجاری واقعا حیرت انگیز است. به طور مثال قیمت ها در مجتمع تجاری دنیای نور که در منطقه شهرک غرب یکی از معروف ترین پاساژهای تهران محسوب می شود، از متری 55 تا 60 میلیون تومان طبقه بندی می شود. البته این قیمت ها مربوط به طبقات اول و دوم است که معمولا فروشگاه پوشاک هستند. 

این را هم بدانید که باید خیلی خوش شانس باشید تا بتوانید یکی از واحدهای طبقه اول این مجتمع را بخرید چون می گویند مالکان اینقدر از سودشان راضی هستند که نزدیک دو سال است هی چ واحدی در این طبقه خرید و فروش نشده است. در طبقه منفی یک این پاساژ قیمت ها بین 30 تا 40 میلیون تومان است. 

متراژ واحدهای تجاری این مجتمع هم از 20 تا 40 متر متغیر است. مجتمع تندیس تجریش یکی از رقبای میلاد نور محسوب می شود که قیمت واحدهای آن در موقعیت مناسب به متری 50 میلیون تومان هم می رسد. از چند سال پیش پاساژ دیگری مشابه میلاد نور در شرق تهران با نام دنیای نور شروع به کار کرده است. 

در طبقه منفی یک این مجتمع، واحدهای تجاری متری 36 تا 44 میلیون تومان قیمت دارد. در طبقه اول این پاساژ هم تعداد محدودی واحد باقی مانده که آن را متری 57 میلیون تومان قیمت می دهند. یکی از پاساژهای تازته تاسیس تهران، مجتمع تفریحی – تجاری کوروش واقع در بزرگراه ستاری تهران است. 

مالکان این مجتمع در حال فروش واحدهای تجاری هستند و برای آن متری 23 تا 33 میلیون تومان قیمت گذاری کردهاند. در پایان لازم است به این نکته اشاره کنیم که این قیمت ها زمانی گرفته شده که گزارش را تهیه می کردیم. اگر آنچه که الان می خوانید با آنچه که خودتان می روید قیمت می کنید، تفاوت دارد، باور کنید قیمت های ما مشکل ندارد. حکایت همان روند رو به رشد قیمت هاست که تحقیقات ما را هم زیر سوال می برد.
 

---

چکیده

اگر تصمیم به خرید یا اجاره یک مغازه برای شروع کسب درآمد خود دارید مهمترین نکته ای که باید به آن توجه کنید جیبتان است. ببینید چقدر پول دارید و می خواهید چه کار و کاسبی راه بیندازید. بعد از آن می توانید به این فکر کنید که در کجا مغازه داشته باشید و این مغازه چه ویژگی هایی داشته باشد تا برای شما سودآور و مشتری پسند هم باشد.

راهنمای خرید خانه

 

 

 

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

هیچ وقت خانه قولنامه ای نخرید.

در این دوره بدون آسانسور نخرید.

متراژ خانه را با توجه به اندازه خانواده های شهر خود بسنجید و همچنین جیب ایشان،تا در آینده مشکل فروش نداشته باشید.

• به عنوان مثال : متراژ در مشهد الآن بین ۸۵ تا ۱۱۰ متر است.

از نماهای عجیب و غریب و همچنین تازه مُد شده دوری کنید به عنوان مثال یک زمانی نمای کامپوزیت مُد شد و الان بد جوری از سکه افتاده!

• توصیه: نما سنگ به جز سنگ های خیلی قدیمی.

از خرید طبقه اول به خصوص در خانه هایی که متعلق به قبل از سال ۹۲ هستند خودداری کنید.

به محله خانه توجه کنید که کوچه چند متری است؟ کنار مدرسه و‌… نباشد؟

حتی المقدور سعی کنید در مجتمع هایی خرید کنید که همه مالک باشند.

توجه

به حرف بنگاه خیلی توجه نکنید و تعریف های او را تقسیم بر 5 کنید.

به سال ساخت واقعی خانه توجه کنید،

• به عنوان مثال اگر امروز شما خانه ای بخرید 10 سال ساخت ، 4 سال دیگر فروشش بسیار سخت خواهد شد،
• توصیه این است که 2 , 3 یا 4 سال ساخت بگیرید که اصطلاحا اُفت قیمت خانه هم اتفاق افتاده باشد.

به سالمی و تمیز و مرتب بودن مُشاعات خانه توجه کنید چون ️ مشت نمونه خَروار است، بعضی از مجتمع ها مدیریت خاصی ندارند و براساس قانون جنگل مدیریت می شوند.

از خرید خانه های قناس و واحد پشتی و امثالهم جدا خودداری کنید چون صاحب اول و آخرش خودتان خواهید بود.

بدست آوردن پول را راحت بدان و مقداری از آن را ببخش

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

"من با این جمله بزرگ شدم که «واسه اینکه پول در بیاری باید سخت

کار کنی. » برای همین هم آن را با این جمله جایگزین کردم: «پول، راحت بهدست می یاد و همیشه همین طوره. » اوایل کار این جمله به نظرت دروغ می آید.باشد، چه عیبی دارد؟ بخشی از ذهنت می گوید: «دروغگو! اصاً این طورنیست، پول درآوردن سخته. » باید حواست باشد که مدتی ذهنت با این دوایدهبازی می کند و بلاتکلیف است که کدام درست است. "»

بخشیدن پول کار بسیار قدرتمندی برای جذب پول بیشتر است زیرا وقتی به کسیپولی می دهی، در واقع می گویی «من خیلی پول دارم. »