کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

-1 قانون علت و معلول را بپذیرید. به زندگی کسی که به نظرتان آدم خوش اقبالی می آید و

همیشه بخت در خانه اش را می زند، نظری دوباره بیفکنید، چیزی به عنوان بخت و اقبال

در آن نخواهید یافت. آنچه او را به هدف رسانده و سعادت را نصیبش کرده ویژگیهایی از

قبیل : آمادگی قبلی، برنامه ریزی و تفکر مثبت و سازنده بوده است. حال به آن که به

نظرتان آدم بداقبالی است و بخت از او رو برگردانده است نظری دوباره بیفکنید، چه

می بینید؟ علت اصلی و اساسی را آقای خوش اقبال وقتی که در کاری شکست می خورد

و مجبور به عقب نشینی می شود، از شکستن درس می گیرد. اما آقای بدشانس، وقتی که

با شکست مواجه شد از آن پند نمیگیرد و تجربه ای نمی اندوزد.

90 فقط / -2 مسئولیت زندگی خود را بپذیرید و جشن بلوغ خود را بگیرید. طبق قانون 10

10 % از زندگی آن چیزی است که برای ما اتفاق می افتد و 90 % از زندگی را خود شما

با واکنش هایتان به امور تعیین می کنید. این یعنی ما واقعا بر 10 % از اتفاقاتی که

برایمان می افتد هیچ کنترلی نداریم. ما بر این 10 % هیچ کنترلی نداریم. اما، 90 % دیگر،

فرق دارند. 90 % بقیه را شما تعیین می کنید. چگونه؟ با عکس العملهایتان. اگر کسی،

علیه شما چیزی گفت، مانع نشوید. اجازه بدهید آتش حملاتش خاموش شود.

شما نباید اجازه بدهید که نظرات منفی روی شما تاثیر بگذارد. و بهترین عکس العمل

را انجام دهید تا روزتان خراب نشود. یک عکس العمل اشتباه، ممکن است منجر به

ازدست دادن یک دوست، اخراج شدن، یا به شدت عصبی شدن شود.

-3 در رؤیا به سر نبرید و واقع بین باشید. مغزتان را بیهوده خسته نکنید و نگویید ای کاش

می توانستم بدون دردسر و زحمت به آرزوها و خواسته هایم دست یابم. ساده اندیشی

است اگر تصور کنید، توفیق نصیب کسی می شود که خوش اقبال باشد. توفیق منحصراً از

راه کار و پیروی از اصول و قواعد به دست می آید. برای کسب پیروزی و کامیابی هیچ

وقت در زندگی به بخت تکیه نکنید. بخت و اقبال تضمین کنندة رویدادهای خوش

زندگی شما نیست. شما می توانید فقط به ارزشها و استعداد های خودتان امیدوار باشید.

 

-4 حرکت کنید، قدمی بردارید، اقدام به کار دشمن ترس است. ترس را به کناری بگذارید و

خیلی جدی دست به عمل زنید. اگر همچنان دست روی دست بگذارید و هیچ

اقدامی جدی و عملی انجام ندهید، ترس و واهمه تان بیشتر و اعتماد به نفستان کمتر

می شود.

-5 سعی کنید تا جایی که ممکن است نکات مثبت را به بایگانی مغزتان بسپارید. تا اگر در

ذهنتان افکار منفی خواست قد علم کند، خیلی محکم در مقابل آن بایستید. البته کار

سختی نیست، کافی است که افکار ناخوشایند گذشته را به خاطر نیاورید و نخواهید که

از آنها برای خود هیولایی بسازید.

-6 نسبت به مردم دید درستی داشته باشید. یادتان باشد مردم بیش از آنکه باهم تفاوت

داشته باشند، به هم شبیه اند. به هنگام ارزیابی، دیگران را درست ارزیابی کنید، نه بیشتر

و نه کمتر. به خاطر داشته باشید که آنان هم آدمهایی هستند درست مثل من و شما.

روحیة مردم را درک کنید و به هنگام پرخاشگری از آنان نترسید، سگی که بیشتر پارس

می کند کمتر گاز می گیرد.

-7 به ندای درونتان گوش فرا دهید و چنانچه به کاری مهر تأیید زد، آن را انجام دهید. به

این ترتیب احساس گناه نخواهید کرد. درست اندیشی و نیک کرداری یعنی تضمین

کامیابی.

-8 اعتماد به نفس را بخود تلقین کنید. هر روز به خودتان بگویید من اعتماد به نفسی بسیار

قوی دارم. در ضمن پیشنهادهای سازنده زیر را به کار ببندید:

-1-8 در اجتماعات همیشه در ردیف جلو بنشینید.

-2-8 راست و مستقیم به چشم طرف مقابل نگاه کنید.

-3-8 هنگام راه رفتن بیست و پنج درصد بر سرعت گامهایتان بیفزایید.

-4-8 در جمع سخن بگویید.

-5-8 بخندید.

-9 خودتان را دست کم نگیرید. چنانچه احساس حقارت و یا احساس گناه به شما دست

داد، با تمام قدرت با آن بجنگید و آن را در هم بشکنید و بر آن مسلط شوید.

-10 به هنگام گفت و شنود از جملات محکم و واژه های خوشایند و امیدوار کننده

استفاده کنید. سخنان شما بایستی پیام آور شادی و امید به پیروزی باشد. از به کار بردن

جملات یأس اور که مجسم کنندة تأسف و ناامیدی است، بپرهیزید.

-11 بر وسعت دیدتان بیفزایید. به وضع موجود اهمیت ندهید و آیندة درخشان را در نظر

مجسم کنید . ب ه ارزش ه ر چ ه ک ه د ر اطراف شماست و نی ز ب ه ارزش خو د و دیگران

بیفزایید.

-12 شغلتان، هرچه که هست، باید در نظرتان مهم باشد. واقعا فکر کنید که شغلتان

دارای ارزش و اهمیت است، چون حرکت بعدیتان به چگونگی نگرش شما از شغلتان

بستگی دارد.

-13 به مسائل کوچک خیلی اهمیت ندهید. فکرتان را روی مسائل بزرگ و اساسی

متمرکز کنید. پیش از اینکه مسئلة کوچکی بخواهد آرمش فکریتان را بر هم زند، از

خودتان بپرسید، آیا واقعاً ارزش آن را دارد؟

-14 به طور قطع، هر کاری که ما انجام می دهیم، بخشیدن، صحبت کردن، یا حتی فکر

کردن، مانند بومرنگ هستند. آنها به سوی ما بازمی گردند... اگر میخواهیم چیزی دریافت

کنیم، می بایست اول یاد بگیریم که ببخشیم...

-15 ممکن است با دستان خالی از دنیا برویم، اما قلب ما از عشق لبریز خواهد بود... و

کسانی که عاشق زندگی هستند نیز، این احساس در قلبشان حک شده است.