مثلا اجازه بدین همین شرایط پولی و اقتصادی را در نظر بگیریم.

در زندگی همه ما یک زمستون اقتصادی وجود داره که اتفاقا شاید ارتباطی با زمستون اقتصاد مملکت نداشته باشه

زمستان چیزی هست که اجتناب ناپذیره

شرایطی که پول طبق انتظار ما به دست نمیاد

یا اصلا پول میاد ولی حال ما خوب نیست

در همین پاییز 97، ممکنه شرایط برای خیلی ها زمستان باشه و برای خیلی های دیگه هم پاییز (منظورم فصل برداشت محصول هست)

****

یک خبر خیلی خوب در این زمینه وجود داره

بعد از زمستان بهار میاد

همیشه اومده و همیشه خواهد اومد

ولی بهار به این معنی نیست که شرایط گل و بلبل میشه

به این معنی هست که فرصت ها ایجاد می شوند

فرصت هایی که عمری کوتاه به اندازه گلهای بهاری دارند. ولی این فرصت ها یهو نمی پرن در آغوش ما و ما را خوشبخت کنند

فرصت ها مثل دانه هایی هستند که باید کاشته شوند

***

نکته مهم دیگه اینه که زمستان من با شما متفاوت هست. 

حتی زمستان خود شما هم با سری قبل متفاوت هست. ممکن یک بار 10 روز باشه و دفعه بعد، 3 ماه طول بکشه

به نظر خودم این موضوعی که اینجا مطرح کردم را همه ما باید با آب طلا بنویسیم و روی دیوار اتاقمون نصب کنیم

شما هم می تونین همین کار را بکنید

اگر من الان از شما بپرسم در چه فصلی هستید آیا می تونین بگین

  • تابستان هستم و فصل مراقبت از کاشته ها
  • پاییز هستم و فصل درو
  • زمستان هستم و افسردگی گرفتم
  • یا بهار هستم و فصل کاشتن بذرها

***

اگر دوست دارین که در زمستان آینده، نگرانی پولی نداشته باشین از بهار باید به فکر اون باشین

و اگر می خواین دونه و بذر ثروت بکارید