صبح پنج شنبه 15 تیر  به اتفاق همسرم برای شرکت پسرم ( سروش ) در کنکور سال 1396 عازم خیابان کارگر شمالی ، دانشکده علوم ورزشی دانشگاه تهران شدیم، وقتی به خیابان کارگر رسیدم ترافیک زیادی بود معلوم بود که این بخاطر همین آزمون سراسری است جمعیت زیادی از زن و مرد و داوطبان جوان پشت درهای دانشکده علوم ورزشی دانشگاه تهران منتظر باز شدن درهای دانشکده بودند ، صحنه های جذاب و دیدنی را می شد دید ، عده ای از مادران در حال خواندن دعا از روی مفاتیح و عده ای در حال ذکر و عده ای هم با ظرف کوچک آبی که بقول خودشان دعا بر آن خونده بودند هرچند گاهی آب به سر و صورت فرزندشان می پاشیدند. خلاصه در دانشگده باز شد و داوطلبان جوان بتدریج با بدرقه والدین برای نبرد با آزمون 96 وارد محل آزمون شدند تا شاید سرنوشت خود را در همین جا تعیین کنند. برخی شادان و سرحال و برخی مضطرب و نگران بطوری که اضطراب را در چهره ای نگران آنها می شد دید.

برخی والدین محل درهای دانشکده را ترک و عده ای از جمله ما در کنار درهای دانشکده تا ساعت 12 و نیم ماندیم . آزمون از نظر همه یکسان نبود. 

برخی از دانش آموزان آن رو جدی نگرفته بودند و بعد از دادن آزمون عمومی بیرون آمدند

برخی دیگه تا آخرین لحظات به نبرد پرداختند هرچند شاید ناامیدانه و تلاش خودشون را انجام دادند.

به هر حال هرچند خسته و کوفته شدیم ولی یک خاطره خوب بود و ما علاوه بر همراهی با فرزندانمان دوستانی نیز پیدا کردیم که از آن جمله جناب آقای مهندس معقول عزیز است. امیدواریم خداوند آنچه به صلاح فرزندان است رغم بزند واقعا ما نمی دانیم چه به صلاح است و چه نیست ، مهم تلاشی است که اونها انجام می دهند و بقیه آن با خداوند است.

آزمون بعدی سروش مربوط به زبانهای خارجی بود که  بعدظهر روز جمعه ساعت 3 در محل دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد و تا ساعت 6 و نیم بعداز ظهر ادامه داشت در اینجا نیز والدین با شور و شوق فرزندان خود را بدرقهمی کردند و در آفتاب سوزان بعدظهر جمعه تا ساعتهای پایانی منتظر ماندند انشالله که خداوند آنچه به صلاح است نصیب نماید. در اینجا نیز با جناب آقای زارعی عزیز پدر یکی از والدین آشنا شدیم که این نیز یکی از ثمرات آزمون 96 است.