آدرس فروشگاه کتابهای موفقیت و ثروت IDPay.ir/ketab1401/file

village yakhab

This area is the center of the old village yakhab, the whole area is known by this name. The hilltop village center could vault the communication status of its own. Colonel beautiful mountain village located near the ice water that was famous rhubarb growing area. We know that rhubarb is a vegetable Iran from the Parthians, about more than two thousand years has been known for its history and perhaps even beyond. This plant is used to Iranians food, pharmaceutical and ... there. and the centrality of the hilltop village has its own vault. Ice water and warm hospitable people, and although markets are not the cause but the few are willing to divide between themselves and guests. The village dates back to the famous tree that has been especially close to beautiful mountain colonel there, remains and historical importance, is tourism and anthropology.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

چگونه می توانیم یک میلیاردر شویم؟

. “کسب یک میلیارد اول آسان است—اگر این ۵ کار را انجام بدهید.”

۱. اطراف‌تان را از آدم‌هایی پر کنید که ذهن‌تان را باز می‌کنند

از زمانی که رایان یک پسربچه بود، رویای مالکیت کلیولند ایندینز را داشت. و حالا در دهه‌ی دوم زندگی‌اش، فهمیده است که برای تبدیل این رویا به واقعیت باید تقریبا ۵۰۰ میلیارد پول در بیاورد. برای بیشتر مردم، فکر داشتن ۵۰۰ میلیارد پول نقد و خرید یک تیم ورزشی چیزی ورای امکان و تصور است. برای رایان هم همین‌گونه بود—تا زمانی که اطراف‌اش را با آدم‌هایی پر کرد که تازگی به آن سطح درآمدی رسیده بودند.

او توضیح می‌داد که، “با داشتن آدم‌هایی در آن سطح به عنوان مشاورتان می‌توانید تصور کنید رسیدن به چنان هدفی مستلزم چه چیزهایی است، آنها می‌توانند به شما بگویند دقیقا چه‌کار باید بکنید. این ممکن است فقط یک تغییر جزئی در بخشی از کسب‌وکارتان باشد، ولی ناگهان می‌بینید چیزی که فکر می‌کردید به طور بالقوه ناممکن باشد رنگ واقعیت به خود گرفته است.”

این ابهام‌زدایی از مفهوم “ناممکن” بود که او را ترغیب کرد رویدادی زنده را میزبانی کند و آدم‌هایی را گرد هم بیاورد تا همه باهم او را برای رسیدن به هدفش که کمک به نسل بعدی کارآفرینان بود یاری دهند.

رویای شما چیست؟ همان رویایی که آنقدر بزرگ است که فکر تحقق آن ناممکن به نظر می‌رسد—و حتی ممکن است شما را بترساند؟ آیا فکر می‌کنید اگر گروهی از مشاوران در کنارتان بودند که به تازگی به سطح هدف شما رسیده اند، احتمال تحقق آن هدف راحت‌تر می‌شد؟ اگر چنین است، برای ارتباط برقرار کردن با آنها اقدامی بکنید، و بگذارید باقی راه را راهنمای شما باشند.

۲. ناممکن را از نو تعریف کنید.

همین که اطراف‌تان را با آدم‌های درست پر می‌کنید، لازم خواهد شد که روی به‌روز کردن طرز فکرتان هم کار کنید. بخشی از آن شما را ملزم می‌کند باورهای محدودکننده‌ی‌تان را بشناسید و آن افکار را از نو تعریف کنید. رایان می‌گفت، “وقتی فکر می‌کنید چیزی ناممکن به نظر می‌رسد، بدانید قصه‌ای که شما برای خودتان سر هم کرده‌اید باعث می‌شود آن را ناممکن قلمداد کنید و نه خود عمل. پس موضوع فقط بازنویسی قصه‌ است.

برای بازنویسی قصه‌ی‌تان، از خودتان بپرسید، “چه چیزهایی در زندگی من هست که مرا می‌ترساند و جلوی اقدام مرا می‌گیرد؟ آیا این اقدام کردن است که واقعا مرا می‌ترساند، یا تنها درک اشتباه است که مرا باز می‌دارد؟ به‌رغم وجود آن ترس چگونه می‌توانم اقدام کنم و پیش بروم؟”

۳. ارزش‌های غیرمنتظره بیافرینید.

درِ توانایی شما در افزایش درآمدتان بر پاشنه‌ی توانایی‌تان در آفرینش ارزش‌های غیرمنتظره می‌چرخد. بیشتر آدم‌ها فکر می‌کنند تنها راهی که می‌توانند بر ارزش دارایی‌شان بیفزایند سخت‌تر کارکردن و تبادل پول است. این طرز فکری کوتاه بینانه است. شما از طریق ارتباطاتی که می‌توانید تشکیل ‌دهید، زمانی که می‌توانید تخصیص دهید و مشکلاتی که می‌توانید رفع کنید، ارزش غیرمنتظره ارائه می‌دهید.

فرصت‌های بزرگ وقتی به شما رو می‌کنند که با آدم‌های درست رابطه برقرار می‌کنید، وقت‌تان را در موثرترین فعالیت‌ها صرف می‌کنید و کسی هستید که مشکلات را حل می‌کند. آن طرز فکر قدیمی را دور بریزید که باید سخت‌تر کار کنید یا شغل پردرآمدتری پیدا کنید، و عادت به کار بستن این سه چیز را در زندگی روزمره‌ی‌تان توسعه دهید.

۴. مشتریان‌تان را عاقلانه انتخاب کنید.

راحت‌ترین راه برای سریع‌تر پیمودن مسیر دست‌یابی به یک میلیارد اول تغییرات بیش‌تر در محصولات و خدمات‌تان است. ولی وقتی به کسی می‌گویید قیمت‌ها را افزایش بدهد، آنها اغلب پا پس می‌کشند و می‌گویند بازار گنجایش چنین افزایش قیمت‌هایی را ندارد. این همان جایی است که باید مشتری‌تان را عاقلانه انتخاب کنید.

قیمتی که یک مشتری مایل است بپردازد مستقیما به میزان ارزشی بستگی دارد که دریافت می‌کند. اگر خدمات‌تان موجب افزایش فروش ۱۰ درصدی برای شرکتی می‌شود که یک میلیارد عایدات می‌دهد، پس شما ۱۰۰ میلیارد ارزش آفرینی کرده‌اید. اگر همان افزایش ۱۰ درصدی در یک شرکت ۱۰۰ میلیاردی انجام بگیرد ارزش‌تان به صورت اساسی بالاتر می‌رود. آیا شرکت اول به شما ۲۵۰ میلیارد به خاطر خدمات‌تان پرداخت می‌کند؟ ابدا! دومی چطور؟ کاملا امکان‌پذیر است.

بعضی‌وقت‌ها آن‌چه سد راه یک رشد اساسی می‌شود شما یا محصول‌تان نیستید. مشتریانی هستند که هدف خود قرار داده‌اید. رایان با پرداخت بهای زیادی این درس را آموخت. چندسالی مدل کسب‌وکاری‌اش را به آدم‌هایی درس می‌داد که می‌خواستند شرکت‌های خودشان را راه بیندازند و ۱۰ میلیون برای ارائه‌ی این اطلاعات شهریه می‌گرفت. چندسال بعد، یکی از دانشجویان‌اش دقیقا همان مطالب را درس می‌داد ولی گروه متفاوتی را هدف خود قرار داده بود و از آنها ۱۰۰ میلیون شهریه می‌گرفت.

رایان پی برد به‌جای آن‌که خودش را به عنوان یک راه‌حل در معرض ارتباط با بخش نخبه‌ی بازار قرار دهد و قیمت‌های‌اش را مطابق با آنها تنظیم کند، تا آن‌جا که ممکن بوده است برای رسیدن به بازار هدفش به هیچ کس جواب رد نداده است.

و نتیجه؟ او یک گروه منتخب پیدا کرد که حاضر بودند ۵۰ برابر بیش‌تر از نرخ‌های پایه‌ی او پول بپردازند. اگر مشتریان‌تان را عاقلانه انتخاب کنید راه رسیدن به یک میلیارد را بسیار آسان‌تر می‌کنید.

۵. برای بلندمدت سرمایه‌گذاری کنید.

آدم‌های بسیاری به دنبال پیروزی سریع و آسان هستند. هرچند شاید برای عده‌ای این کار جواب بدهد، متوجه خواهید شد که وقتی برای بلندمدت سرمایه‌گذاری می‌کنید نتایج بسیار سریع‌تر حاصل می‌شوند. من فقط راجع‌به سهام و مستغلات صحبت نمی‌کنم. راجع‌به نحوه‌ی صرف وقت‌تان، آدم‌هایی که استخدام می‌کنید، رابطه‌‌هایی که برقرار می‌کنید، محصولاتی که توسعه می‌دهید و ساختار شرکت‌تان صحبت می‌کنم. تمام این‌ها سرمایه‌گذاری هستند. مادامی که رایان سعی می‌کرد کسب‌وکارش را توسعه بدهد، متوجه شد کشمکش‌های‌اش به خاطر تصمیم گیری‌های کوتاه‌مدت است. سپس آگاهانه تصمیم گرفت روی آن‌چه بهترین گزینه برای تمرکز بلندمدت است تمرکز کند. در نتیجه، توانست مشتریان بهتری را جذب کند و توانست عملا خدمات‌دهی کند و بر ارزش واقعی بیفزاید، که به او اجازه داد قیمت‌ها را بالاتر ببرد. در این‌جا بود که از مرز یک میلیارد عبور کرد. به خاطر نداشتن برنامه‌ریزی برای مدت زمان کافی و پایه‌ریزی کوتاه‌مدت موفقیت، چقدر پول از دست می‌دهید؟ این ۵ گام را به کار ببندید و خواهید دید کسب یک میلیارد اول از آن چیزی که اول فکر می‌کردید آسان‌تر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

ضرورت آموزش مسایل مالی و پولی به دانش آموزان و دانشجویان

دانش آموزان و دانشجویان  هرگز

نمیفهمند که پول و سرمایه چه ارزشی دارند و چگونه میتوان در

زندگی از آنها استفاده کرد. اگر مدارس همه چیز را درباره پول

به جوانان یاددهند و آنها را با روشهای کاربردی، جزوات تکمیلی

و برنامه های مالی آشنا کنند، آنها درآینده قادر خواهند بود که

مسائل مالیشان را براحتی حل کنند و از زندگی لذّت بیشتری

ببرند. اکثر مردم هنوز نمیدانند که برنامه ها و قوانین

مربوط به پول و سرمایه به کلیّ تغییر کردهاند و نمیتوانند بفهمند

که برنده هستند یا بازنده. آنها هنوز از تغییرات مسائل اقتصادی

واهمه دارند و آن را یک بحران تلقّی میکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

دلایل فقر از نظر رابرت کیوساکی

دلایل فقر
فقر بیشتر از آنکه راه حل داشته باشد، مشکلات دارد. فقر در حالی
اتفاق میافتد که فرد قادر نیست، مشکلات مالیاش را حل کند.
الکبته تمامی دلایل فقر کمبود پول و سرمایه نیست. به طوری که
ممکن است به واسطۀ اعتیاد، ازدواج نادرست، زندگی در اماکن
نامناسب، نداشتن هیچگونه دانش و حرفه، بیکاری و بیماری به
وجود آید.
بسیاری از مشکلات مالی امروز، مانند بدهیهای زیاد و حقوق و
درآمدهای پایین، شرایطی را بوجود میآورند که شخص از
شناسایی و حل مشکلات خود بازماند.
برای مثال افراد برای گریز از فقر و بیکاری مجبور میشوند که به
کشورهای دیگر مهاجرت کنند تا بتوانند پول مورد نیاز خود را
بدست آورند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

حل مشکلات مالی شما را باهوشتر میکند

حل مشکلات مالی شما را باهوشتر میکند

رابرت کیوساکی می گوید : هنگامی که جوان بودم، پدر پولدارم به من میگفت: اگر بتوانی

مشکلات مالیات را حل کنی، باهوشتر میشوی. البته گفتم اگر

بتوانی................. او در ادامه حرفش میگفت: با حل مشکلات مالی،

هوش مالیات نیز افزایش مییابد. هنگامی که هوش مالیات بالا

رود، ثروتمند میشوی. اما اگر نتوانی مشکلات مالیات را حل کنی،

فقیرتر و نیازمندتر از قبل میشوی و مشکلاتت نیز روز به روز

بزرگتر و خطرناکتر از قبل میشوند. اگر میخواهی مشکلاتت را

حل کنی، باید به یک حلّال تبدیل شوی وگرنه هرگز ثروتمند و

پولدار نخواهی شد.

پدر پولدارم کمبود پول و مشکلات مالی را به دندان درد تشبیه

میکرد. اگر دندان درد را درمان نکنیم، محال است که خود به

خود بهتر شود، بلکه با گذشت زمان بدتر میشود. اگر نتوانی درد

آن را آرام کنی، نمیتوانی در کارهایت موفق باشی و بر آنچه

انجام میدهی تمرکز داشته باشی. در نظر داشته باشید که دندان

پس از مدتی دچار عفونت میشود و بسیاری از اعضای دیگر بدن

را تحت تأثیر خود قرار میدهد. مشکلات مالی هم در زندگی شما

اینگونه هستند. نه تنها شما را دچار دردسر میکنند، بلکه دیگر

اعضای خانواده، شغل و... را تحت تأثیر قرار میدهند و همه چیز را

نابود میکنند. بدون پول شما نمیتوانید خانه ای را برای خود و

خانواده تان اجاره کنید و بیخانمان و بیمار میشوید. افرادی که

اکنون زباله های سطل آشغالهای خیابانها را زیرو رو میکنند تا

غذایی برای خود پیدا کنند، همان افرادی هستند که دندان درد

داشته اند، اما هرگز آن را درمان نکردند.

همین مثالهای پدرم باعث شد که من در سنین پایین با اهمیت

توانایی حل مشکلات مالی آشنا شوم. در آن روزها فهمیدم که

زندگی بازی دومینو است. اگر قطعهای به اشتباه تکان بخورد، تمام

زندگیمان نابود میشود.

بسیاری از افراد هنگامی که با مشکلی روبرو میشوند، به حل آن

فکر نمیکنند و حاضر میشوند که همانند درد دندان آن را نیز

تحمل کنند. آنها خیلی راحت مشکل را در همان مراحل اول نادیده

میگیرند. برای مثال قرضی که خیلی اندک است را نمیپردازند و

پس از مدتی همان قرض آنقدر زیاد میشود که اگر تمامی

موجودی حساب خود را بپردازند، باز هم نمیتوانند آن را به طور

کامل بپردازند. از اینرو مجبور میشوند که به خاطر یک قرض

ناچیز، وام از بانک بگیرند و چند برابر آن به بانک پس بدهند.

احساس نگرانی و پریشانی آنها روزبه روز بیشتر میشود. قرض

و بدهیها باعث شده که آنها نتوانند به یک سفر بروند و اوقات

خوشی را در کنار خانواده شان بگذرانند. بدین ترتیب روزگار آنها

سپری میشود و طولی نمیکشد که یک دندان درد ساده به یک

رماتیسم قلبی تبدیل میشود و افراد مقروض را به ورطۀ

ورشکستگی میکشاند. در حقیقت عدم آشنایی با هوش مالی و

روشهای افزایش آن باعث میشود که افراد از حل مشکلات خود

عاجز شوند.

تمام حرف ما این است که مشکلات مالی اگر حل نشوند، برای

همیشه روی زندگیمان سایه میاندازند و لذت و شادی را از ما

میگیرند. برای نجات از چنین شرایطی باید هوشمالی خود را بالا

ببرید. هرچه میزان آن را بالاتر ببرید، باهوشتر میشوید و

مشکلات بزرگتری را برطرف میکنید. هرچه بیشتر مشکلاتتان را

حل کنید، ثروتمندتر میشوید.

دوست دارم با یک مثال ریاضی اهمیت این موضوع را برایتان

آشکار کنم. بسیاری از مردم از ریاضی متنفر هستند. همانطور که

میدانید، اگر شما تمرینات ریاضیتان را حل نکنید، در آینده

نمیتوانید مشکلات مالیتان را حل کنید. اگر مسائل ریاضی را یاد

نگیرید، نمیتوانید امتحان ریاضیتان را با موفقیت پشت سر

بگذارید و اگر چنین شود، هرگز نمیتوانید وارد دانشگاه شوید و

در آخر مجبور میشوید که به هر کاری تن در بدهید و با کمترین

حقوق مشغول به کار شوید. این مثال نشان میدهد که چگونه یک

مسئله کوچک ریاضی میتواند زندگی آینده شما را تحت تأثیر

قرار دهد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

چه چیزی میتواند مشکلات مالی شما را حل کند؟

چه چیزی میتواند مشکلات مالی شما را حل کند؟

هوش مالی تنها چیزی است که میتواند مشکلات مالی شما را حل

کند. به عبارت ساده، هوش مالی بخشی از هوش شماست که قادر

است موضوعات مربوط به مسائل مالی را شناسایی و سپس رفع

کند. نمونه های ساده ای از مشکلات مالی عبارتند از:

-1 من درآمد کافی ندارم.

-2 بدهیهای زیادی دارم و به افراد زیادی بدهکارم.

-3 قادر نیستم خانه ای برای زندگی بخرم.

-4 ماشینم خراب است، اما هیچ پولی ندارم تا آن را تعمیر کنم.

10/000-5 دلار پول دارم. چگونه باید از آن استفاده کنم؟

-6 فرزندان قصد دارند به دانشگاه بروند، اما من هیچ پولی برای

تحصیل آنها ندارم.

-7 هیچ پولی برای دوران بازنشستگی ام پسانداز نکرده ام.

-8 از شغلم راضی نیستم، اما نمیتوانم آن را رها کنم. چون میدانم

با از دست دادن آن بیکار شوم.

-9 اکنون بازنشسته شده ام، اما هیچ پولی ندارم.

-10 به یک عمل جراحی نیاز دارم، اما هیچ پولی ندارم.

هوشمالی شما قادر است چنین مشکلاتی را حل کند. متأسفانه، اگر

هوش مالی شما به اندازه کافی بالا نباشد، مشکلات شما همانند

قبل حل نشده باقی میمانند. آنها هرگز از بین نمیروند، بلکه در یک

برهه از زمان کمرنگتر و در زمانی دیگر حادتر میشوند. برای

مثال، بسیاری از افراد هستند که از زمان آغاز جوانیشان تا زمان

بازنشستگیشان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند و

هرگز نمیتوانند آنها را برطرف کنند. در حقیقت پول تنها مسئله ای

است که زندگی شما را در هر لحظه تحت تأثیر قرار میدهد. فرقی

نمیکند که چند ساله هستید و به چه کاری مشغول میباشید. در

واقع همین پول است که باعث میشود شما تصمیم بگیرید که با

اتوبوس به مسافرت بروید یا با هواپیما.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

مشکلات افراد بی پول و پولدار از نظر رابرت کیوساکی

مشکلات افراد بی پول عبارتند از:

1.نداشتن پول کافی.

2.استفاده از پسانداز برای حل کردن مسئله کمبود پول.

3.افزایش مخارج زندگی.

4.پرداخت مالیاتهای بیشتر از میزان درآمد.

5.ترس از فقر.

6.تصمیمات اشتباه در زندگی.

7.نداشتن پول و سرمایهی کافی در زمان بازنشستگی.

 مشکلات افراد پولدار عبارتند از:

1.داشتن ثروت بسیار.

2.نیاز به محافظت از پول و سرمایه.

3.نداشتن ارزش پول و استفاده درست از آن.

4.نیاز به توصیهها و پیشنهادات برای استفاده از پول.

5.پرورش فرزندان بیفکر و پرداخت پولهای زیاد به آنها.

6.برنامه برای نوشتن وصیت و انحصاروراثت.

7.پرداخت مالیاتهای گزاف.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

پول کافی نیست ، سخنان رابرت کیوساکی در مورد علت عدم موفقیت مالی پدرش

پول کافی نیست
پدر بیپول من مشکلات مالی فراوانی در زندگی داشت. مهم نیست
که درآمد ماهیانه او چقدر بوده است، مهم این است که مشکلات

او خیلی بیشتر از آنچه که او درمیآورد، بودند. در واقع عدم
توانایی او در حل مشکلات یکی از دلایلی بود که در زندگی موفق نبود.
او تمام روزهای عمر خود را صرف سخت کارکردن کرد، اما هرگز
نفهمید که اگر میزان اطلاعات خود را بالا ببرد راحتتر میتواند
پول دربیاورد. او برای اداره زندگی تمام تلاش خود را به کار
گرفت، اما هرگز موفق نشد. او پدر دلسوز و شوهر مهربانی بود،
اما هیچ یک از این ویژگیها نتوانستند قرض و بدهیهای او را
بپردازند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

آیا پول شما رو ثروتمند می کند؟


آیا پول شما را ثروتمند میکند؟
پول به تنهایی نمیتواند شما را ثرومتمند کند.

همۀ ما میدانیم افرادی که هر روز خیلی سخت کار
میکنند، پول بیشتری بدست میآورند، اما هرگز ثروتمند نمیشوند.
حتی بسیاری از آنها بیشتر از قبل بدهکار میشوند و مشکلات
مالی بیشتری پیدا میکنند. همۀ ما داستانهایی دربارة برنده شدن
در مسابقات قرعه کشی را شنیده ایم که افراد کاملاً تصادفی
ثروتمند میشوند. برخی دیگر هم با خریدن خانه یا خریداری اماکن
گوناگون در مدت زمان کوتاهی سود میکنند و ثروتمند میشوند.

در مقابل نیز شنیده ایم که افراد با خرید اوراق بهادار و یا خرید
سکه های طلا ضرر میکنند و همه  سود و سرمایه خود را به
یکباره از دست میدهند. حرف ما هیچکدام از چیزهایی که در بالا
گفتیم نیست. ما میخواهیم روشهایی را به شما معرفی کنیم که با
حذف هرگونه ضرر و زیان به میزان سود و سرمایه بالایی
دست پیدا کنید و آن هوش مالی است.

هر زمانی و هرکس با هرمیزان سرمایه میتواند شکست بخورد و تمام

ثروت خود را از دست بدهد.

به عبارت دیگر من متوجه شدم که هرچیزی که بتواند شما را به

سود بیشتر برساند، به همان اندازه میتواند شما را شکست دهد.

در آن موقع ارزش بالای اطلاعات، آگاهی، بصیرت و هوش مالی را

شناختم و فهمیدم که میزان ثروت هرکس به میزان آگاهی و

بصیرت او از مسائل مالی بستگی دارد نه به میزان پولی که در

جیب اوست.

بسیاری از مردم معتقدند که هرچیزی که برای آن پول صرف
شود، تبدیل به سرمایه میشود. شاید این گفته چندان صحیح
نباشد. همیشه به یاد داشته باشید که اگر شما پول و سرمایه تان را
برای چیزی محدود کنید، نه تنها پول بلکه هرآنچه را که دارید، از
دست میدهید. سرانجام، نه سکه های طلا، سهام، اوراق بهادار،
خرید خانه و...... به تنهایی نمیتوانند شما را ثروتمند کنند، بلکه
هوش مالی شماست که شما را به موفقیت میرساند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

آیا پول زیاد یا تحصیلات یا کار خوب مارا ثروتمند می کند؟ یا هوش مالی



همگی مردم دنیا چه فقیر و چه ثروتمند مشکل مالی دارند.بسیاری فکر می کنند اگر پول زیادی داشته باشند مشکلات مالی آنها تمام می شود در حالیکه اینطور نیست و پول بیشتر مسائل مالی بیشتری را به دنبال دارد(نویسنده: به خاطر دارم در مقطعی آنچه که درآمد داشتم فقط به اندازه هزینه هایم بود و پولی برای پس انداز کردن نداشتم ولی از لحاظ فکری راحت زندگی می کردم و مدتی بعد از یکی از کارهائی که قبلا انجام داده بودم پول خوبی بدستم رسید و برای مدتی خواب و خوراک را از من گرفت.چرا؟چون باید تصمیم می گرفتم آن پول را در چه جائی سرمایه گذاری کنم تا ارزش آن کم نشود و بتواند ثروت بیشتری نیز تولید کند و این دغدغه بزرگی برای کسانی که سرمایه دارند می باشد.)

پول به تنهائی مشکلات مالی شما راحل نمی کند.تحصیلات هم مشکلات مالی راحل نمی کند.داشتن یک شغل هم مشکلات مالی را حل نمی کند .پس چه چیزی مشکلات مالی را حل می کند؟ جواب این سئوال ((هوش مالی)) است.

هوش مالی مشکلات مالی را برطرف می کند.هوش مالی بخشی از هوش کلی ماست که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می کنیم.
مشکلات مالی رایج در دنیای امروز ، تطبیق نداشتن درآمدها و هزینه های زندگی،نداشتن خانه شخصی،بدهکاری، هزینه های ماشین،هزینه های بهداشتی و درمانی و…است که با استفاده از هوش مالی می توان آنها را برطرف کرد.

اگر هوش مالی را در خود تقویت نکنیم روز به روز مشکلات وخیم تر می شوند و شرایط روز به روز سخت تر. واقعیت این است که پول تاثیر به سزائی بر سبک زندگی و کیفیت زندگی دارد.پول آسایش می آورد،آزادی زمانی و آزادی انتخاب می آورد. ولی بدست آوردن پول به تنهائی اگر با استفاده از هوش مالی نباشد منجر به ثروتمند شدن نمی شود.

این نکته را باید در نظر داشت که اگر بتوانید مشکلات مالی را حل کنید هوش مالی شما رشد می کند ووقتی هوش مالی رشد کند ثروتمند تر می شوید و اگر مشکلات مالی را حل نکنید روز به روز فقیر تر می شوید.
 
علت فقر
فقر حاصل غرق شدن یک شخص در مسائلی است که نمی تواند آنهارا حل کند.تمام دلایل فقر مشکلات مالی نیستند.اعتیاد،ازدواج با فرد نا مناسب،نداشتن مهارت کاری ومشکلاتی از این دست نیز می تواند دلایل فقر باشد.

برخی از مشکلات مالی امروزه،نظیر بدهی های بیش از حد و دستمزد پائین ناشی از شرایطی است که برطرف نمودن آنهاخارج از توان یک فرد است و معضلاتی است که مربوط به دولت و سیاست گذاریهای ضعیف اقتصادی و رانتهائی که در اقتصاد ها وجود دارد می باشد.

پس باید به گونه ای هوش مالی خود را تقویت کرد تا در مهلکه ای که روز به روز عرصه بر انسانها در کلیه جوامع تنگ تر می شود و فقر و رکود گستره بیشتری می یابد، بتوان به آزادی مالی دست پیدا کرد.

تغییر قوانین پول در دنیای امروز
در سال ۱۹۷۱ ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا، با یک سیاست اقتصادی اشتباه ،پشتوانه طلا را از چاپ پول جدید کنار زد و موجب تغییر در قوانین پول گردید.

این سیاست موجب گردید که پول ارزش خود را از دست بدهد و ارزش آن به در جریان بودن پول وابسته باشد.به عبارت دیگر با توجه به سیاستهای اقتصادی موجود دنیا و تغییر قوانین قدیمی پول ، پس انداز کردن پول منجر به کاهش ارزش پول می شود و لازم است تا هر گونه نقدینگی به جای پس انداز کردن تبدیل به دارائی (ASSET) گردد. در حالیکه در قوانین قدیمی پول ، پس انداز کردن پول جایگاه خاصی در بین مردم داشت و نشان دهنده هوش مالی بود.در حالیکه در قوانین جدید ،دیوانگی مالی محسوب می شود.

در دنیای کنونی تبدیل فوری پول به دارائی و تبدیل یک دارائی به دارائی دیگر نشان دهنده میزان هوش مالی می باشد.

وقتی خانه گران می شود یا قیمت طلا بالا می رود و یا قیمتهای سهام در بازارها رشد می کند معنی آن این است که ارزش پول کاهش پیدا کرده است و درآمد افراد با کاهش ارزش پول کاهش می یابد.

نویسنده: با توجه به شرایط کنونی که بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی در کشورهای مختلف منجمله ایران شرایط مشابهی پیدا کرده اند تبدیل نقدینگی به دارائی پایدار که بتواند درآمد و ارزش افزوده ایجاد کند ، به هوش مالی بالا نیاز دارد که خوشبختانه بدست اوردن هوش مالی بالا می تواند با آموزش به یک مهارت در افراد تبدیل شود.
 
چگونه ثروتمندان روز به روز ثروتمند تر می شوند؟
کلید ثروتمند شدن در این است که تشخیص دهید سیستم تغییر قوانین پول نا عادلانه است.قوانین را یاد بگیرید و از آنها به نفع خود استفاده کنید. 
این کار نیازمند هوش مالی است و هوش مالی را باید با حل کردن مشکلات مالی بدست آورد.ثروتمندان مشکلات مالی را بعنوان فرصتی برای یادگیری می بینند.فرصتی برای رشد،فرصتی برای باهوش شدن و فرصتی برای ثروتمند شدن.

ثروتمندان به جای گریختن،دوری کردن یا تظاهر به اینکه مشکلات مالی اصلا وجود ندارند به مشکلات مالی خوش آمد می گویند چون می دانند در مشکلات مالی فرصتهائی هست که در آن می توانند باهوش تر شوند و در نتیجه ثروتمند تر شوند.

فقرا چگونه با مشکلات مالی برخورد می کنند؟
فقرا مشکلات مالی را تنها بصورت همان مشکل می بینند.بسیاری از آنها احساس می کنند قربانی پول شده اند.بسیاری فکر می کنند تنها شخصی هستند که مشکل مالی دارند.

تنها تعداد کمی از آنها می فهمند که مشکلات مالیشان ناشی از نحوه نگرششان است. ناتوانی آنها در حل مشکلات مالی و یا اجتناب از مقابله با آن باعث شده مشکلات مالی آنها بیشتر و بیشتر شود. و به جای اینکه هوش مالی خود را افزایش دهند مشکلات مالی خود را افزایش می دهند.

نحوه برخورد قشر متوسط با مشکلات مالی
فقرا قربانیان پول هستند و قشر متوسط زندانیان پول.قشر متوسط به جای اینکه مشکلات مالی خود را حل کنند،فکر میکنند می توانند در برابر مشکلات مالی زرنگی به خرج دهند.آنها پول خرج می کنند و به دانشگاه می روند تا بتوانند شغلی مطمئن پیدا کنند.

اکثر آنها اینقدر باهوش هستند که بتوانند پول درآورند و جلوی مشکلات مالیشان یک سد ایجاد کنند.آنها خانه ای می خرند،هر روز به سر کار خود می روند و از طریق سهام یا اوراق مشارکت برای دوران بازنشستگیشان پس انداز می کنند.

اینگونه افراد در سن ۵۰ سالگی کشف می کنند که در دفتر کارخود زندانی هستند.آنها کارمندانی با ارزش و با تجربه هستند.امنیت شغلی دارند و شاید پول کافی به دست می آورند. ولی در عمق درون خود می دانند که از لحاظ مالی به دام افتاده اند و فاقد هوش مالی برای ترک دفتر کار خود هستند.

اکثر این افراد فاقد اطلاعات مالی لازم هستند بنابراین برای امنیت مالی ارزش قایل می شوند و به جای اینکه کارآفرین شوند برای کارآفرینان کار می کنند. به جای اینکه خود سرمایه شان را مدیریت کنند،مدیریت سرمایه شان را به دیگری می سپارند. و به جای افزایش هوش مالیشان، خود را به کار در دفاترشان مشغول می کنند.

نحوه برخورد ثروتمندان با مشکلات مالی
پنج نوع هوش اصلی وجود دارد که یک فرد باید در خود ایجاد کند تا ثروتمند شود که در قسمتهای بعدب به آنها پرداخته می شود.اگر شخصی به این پنج هوش مسلط شده باشد به کمال مالی دست یافته است.

ثروتمندان اگر راه حل مشکلات مالی خود را ندانند درجا نمی زنند و خود را مخفی نمی کنند.آنها به دنبال کارشناسانی می گردند تا بتوانند به آنها کمک کنند تا مشکلاتشان را حل کنند. در این روند آنها هوشمند تر شده و برای مشکل بعدی مجهزتر خواهند شد.ثروتمندان تسلیم نمی شوند بلکه می آموزند و از طریق آموختن ثروتمند تر می شوند.

حل مشکلات مالی
اکثرافراد کار می کنند تا مشکلات مالی دیگر مردمان را حل کننداما چه کسی مشکلات مالی کارگران و کارمندان را حل می کند؟
فقرا و اقشار متوسط برای ثروتمندان کار می کنند ولی از حل مشکلات مالی خود عاجزند.به جای اینکه به مشکلات مالی بعنوان فرصتهائی برای باهوش تر شدن بنگرند به خانه می روند روی صندلی می نشینند شام می خورند،تلویزیون می بینند و صبح روز بعد به محل کار می روند تا فردی را ثروتمند کنند.

متاسفانه تحصیلات و سخت کوشی اگر با استفاده از هوش مالی همراه نباشد نمی تواند موجب تولید ثروت شود.

بازی با پول؟
همه آدمها چه بدانند و چه ندانند در حال انجام بازی با پول هستند.منتها شدت دخالت در بازی فرق می کند.برخی شدید تر بازی می کنند،از قوانین آگاهند و از آنها استفاده می کنند تا بیش از دیگران برای خود کار کنند.

بعضی از مردم برای یادگیری و پیروزی مشتاق ترندو زمان بیشتری را به این کار اختصاص می دهند.اکثر افراد در حال بازی هستند شاید بدون اینکه بدانند دارند بازی می کنند ولی فقط برای این بازی می کنند که نبازند و برای برد بازی نمی کنند.
 
تفاوت هوش مالی با هوش ذهنی(IQ)
هوش مالی تنها بخشی از هوش ذهنی است که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می شود.ممکن است شخصی دارای هوش ذهنی بالائی باشد ولی هوش مالی پائینی داشته باشد و برعکس.

هوش مالی دارای طبقه بندی خاص خود به شرح زیر می باشد.
۱ – کسب درآمد بیشتر: اکثر آدمها درآمد دارند ولی کسی که درآمد بیشتری داشته باشد هوش مالی بالاتری دارد.

۲ – محافظت از پول: محافظت از پول در برابر ادمهائی که ممکن است با ترفند پول شما را بدزدند و یا پرداخت هزینه هائی مانند مالیات که در صورت دانستن قوانین مربوطه ممکن است بتوانید کمتر پرداخت کنید بیانگر هوش مالی است.

۳ – بودجه بندی پول: بودجه بندی پول مثل یک ثروتمند نیازمند هوش مالی بالائی است. اگر کسی بتواند مانند ثروتمندان بودجه بندی برای پول خود داشته باشد می تواند ثروتمند شود.

مثلا اگر یک نفر در سال ۱۰میلیون تومان درآمد داشته باشد و ده میلیون تومان هم هزینه داشته باشد در مقابل کسی که ده میلیون تومان درآمد دارد و هشت میلیون تومان هزینه و دو میلیون تومان از پولهای خود را سرمایه گذاری می کند دارای هوش مالی ضعیفی است.اینکه کسی بتواند فارغ از میزان درآمد خود مبلغی از درآمد خود را پس انداز و سرمایه گذاری کند دارای هوش مالی بالائی است.

۴- تقویت پول خود: بسیاری از افراد نمی دانند پس اندازهای خود را چگونه سرمایه گذاری کنند تا بتوانند پول خود را تقویت کنند.برخی از افراد پول خود را در بانک می گذارند و از حداقل سودی که بانک می دهد استفاده می کنند. در کشور ما غالبا سود پرداخت شده توسط بانکها از نرخ رشد تورم پائین تر است بنابراین پول در مدت زمان مشخص ارزش خود را از دست می دهد. خرید اوراق مشارکت و امثالهم هم همینطور است.اینگونه کارها نیاز به هوش مالی بالائی ندارد .ولی سرمایه گذاری به گونه ای که شما بتوانید با نرخ سودی بیشتر از نرخ تورم و حتی بالاتر پول خود را تقویت کنید نیازمند هوش مالی بالائی است. به عبارت دیگر هرچه سود بالاتری از سرمایه خودتان بتوانید کسب کنید دارای هوش مالی بالاتری هستید.

۵- افزایش اطلاعات مالی خود: واگذاری کار سرمایه گذاری به دیگران مانع افزایش دانش مالی خود تان می شود.بعبارت دیگر اگر شخص دیگری پولتان را مدیریت کند نمی تتوانید هوش مالی خود را افزایش دهید و در اصل شما با پول خودتان به جای خود،به دیگران پاداش می دهید.

اگر این پنج هوش مالی را در خود ایجاد کنید بهتر می توانید مشکلات خود را حل کرده و هوش مالی خود را افزایش دهید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر