تجارت ابریشم در ایران دوره صفوی/ بهرام پیشگیر کارشناس ارشد از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
Email=pishgir.bahram@Yahoo.Com
چکیده
در تاریخ ایران پس از اسلام هیچ خاندان و سلسله ای به اندازه صفویان در تاریخ ایران اثر گذار نبوده است ، به عبارتی تشکیل دولت صفویه نقطه عطفی است درتاریخ و سرنوشت ایران ؛ زیرا که پس از قرنها ، ایران توانست با دستیابی مجدد به هویت ملی ، به کشوری قدرتمند و مستقل در دنیای اسلام تبدیل شود. این کشور به رقابتی نزدیک به امپراطوری عثمانی برمی خیزد و دایره سروری و خلافت عثمانیان را بر ممالک اسلامی رد می کند. حکومتی که صفویان در اوایل قرن دهم هجری برپا کردند یک حکومت مذهبی و بر پایه تشیع بود، این دوره نزدیک به دو قرن و اندی طول کشید. با تأسیس این حکومت مقطع جدیدی در تاریخ ایران گشوده شد . زمانه ای که ایرانیان برای کسب هویت خود به تکاپو پرداختند، و لذا این دوران از اهمیت خاصی برخوردار شد . با توجه به تأثیر طولانی مدت دستاورهای صفویان تا عصر حاضر، می توان گفت که آنها در حل و فصل مشکلات برخاسته از امور نظامی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی تا حدود قابل ملاحظه ای موفق بودند . در این دوره ، نعمت و فراوانی حاصل شد، امنیت بر راهها سایر گسترد، تجارت و بازرگانی به شکوفایی رسید؛ اقلیتها محل تساهل و تسامح مذهبی قرار گرفتند؛ دشمنان خارجی عقب زده شدند؛ هنرها و صنایع در حد قابل اعتنایی شکوفا گردیدند و دانشمندان بزرگی در عرصه فلسفه پدیدار شدند. سلسله هایی که پس از صفویان بر سر کار آمدند در پیدا کردن راه حل برای مشکلات موجود جامعه به اندازه صفویان موفق نبودند. نظام صفویان به رغم فشارهای داخلی و خارجی به مدت دویست و بیست و پنج سال در ایران دوام آورد و هرچند با سقوط دولت صفویه ظاهرا از صحنه روزگار بر افتادند ولی آثار فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی آنان تا این زمان تداوم یافته و خواهد یافت.
واژگان کلیدی: ابریشم/ تجارت/ صفویان/ اقتصاد
اهمیت تجارت ابریشم در ایران دوره صفوی
از روزگاران کهن مساله ابریشم و رمز و راز کشف آن و نحوه جهانی شدن آن در کتب بسیار منعکس شده است برخی منشاء اصلی ابریشم را سرزمین چین می دادند که بعدها به غرب آسیا و سپس اروپا منتقل شد. منشاء ابریشم هرچه باشد مهم نیست مهم اینست که این کالای گرانبها و با ارزش در سرنوشت اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مردم ایران اعم از اشکانیان ، ساسانیان و حکومتهای که بعد از اسلام بر سرزمین ایران حکومت می راندند ، تاثیر شگرفی داشته است .یکی از این حکومتهای که ابریشم نقش بسیار مهمی در تحولات سیاسی ، اقتصادی آن داشته است ، صفویان هستند ، صفویان بتدریج به اهمیت و جایگاه این کالای ارزشمند در حیات اقتصادی و سیاسی خود پی برند .در زمان شاه اسماعیل بویژه شاه عباس اول و جانشینان او ابریشم یکی از بهترین و گرانبهاترین محصولات بازرگانی ایران بود، و در کشورهای اروپایی خریداران فراوان داشت. شاه اسماعیل که دارای دوراندیشی و قریحه سیاسی سرشاری بود ، به خوبی نقش بازرگانان را در دورنمای سیاسی و اقتصادی حکومت تازه تاسیس خود درک می کرد . پس از مدتی حکومت صفوی در زمینه سیاسی و اقتصادی در خاور نزدیک و قفقاز تبدیل به رقیب اصلی عثمانی گردید. حکومت صفوی ارمنستان را در سال 1507 میلادی و بغداد و عراق را در سال 1508 میلادی متصرف شد. توام با پیروزیهای نظامی صفویان ، شاه صفوی درصدد بر آمد تا رقیب خود ( دولت عثمانی ) را در زمینه های تجارت نیز به تنگ آورد ، وی شخضا تمایل خاصی به داد و ستد داشت و نتها خود بازرگانی خبره بود ، بلکه تجارت را در حکومت خود ترغیب و تشویق می کرد. شاه اسماعیل اول درصدد بود بر مراکز استراتژیک آسیای غربی و جاده های تجاری میان هندوستان و آسیای میانه و بنادر شرقی مدیترانه مسلط شود. ( بایبوردیان ، واهان ، ص22 ) شاه طهماسب نیز با علم و اهمیت تجارت در تقویت بنیه اقتصادی ، سیاسی و نطامی حکومت ، تلاش می کرد و تسهیلاتی برای توسعه و رونق تجارت ایجاد نمود. او دستور داد تا کاروانسراها بر سر راههای تجاری ایجاد و چاههای آب حفر نمایند و با اشرار و راهزنان بشدت بخورد می کرد. ( بایبوردیان ، واهان ، ص23 ) محصول ابریشم بیشتر از ولایت گیلان و مازندران و گرگان و اردبیل و شروان و شماخی و خراسان بدست میآمد. مجموع حاصل ابریشم ایران در سال نزدیک بیست هزار عدل بوده و هر عدل ابریشم در آن زمان در حدود سی و شش من وزن داشته است و هر من را تقریبا سه کیلو میگیرند. البته ابریشم تولیدی بیشتر به خارج صادر میشد و مصرف داخلی کمتری داشته است چنانچه به گفته اولئاریوس مصرف سالانه ابریشم در ایران در زمان شاه عباس تنها یک هزار عدل بوده است.( اولئاریوس ، آدام ، ص280 )
توسعه تجارت بستگی به روابط مناسب با کشورهای خارجی بویژه اروپائیان داشت و اقدام اصلی شاه عباس در توسعه تجارت ، ایجاد روابط بازرگانی با کشورهای خارجی بود تا کالای ایران ، چین و هند را که از ایران
می گذشت در کمال امنیت به آن کشورها برسانند. (باستانی پاریزی ، ص 114 )
انحصار تجارت ابریشم و علل اتخاذ سیاست انحصار ابریشم
شاه عباس دریافت که کلید سعادت و فروانی اقتصادی ایران در ابریشم نهفته است بنابراین صدور آن را تشویق کرد و آن را تحت نظارت مستقیم خود در آورد .( سیوری ، راجر ص232 ) وی علاوه بر ابریشم خرید و فروش بسیاری از محصولات و کالاهای گرانبها و مرغوب ایران را ، که در کشورهای اروپایی خریدار زیادی داشت، در اختیار خویش گرفت و از آن جمله معاملات ابریشم در تمام دوران سلطنتش در انحصار وی بودو فروش ابریشم در حکم انحصار دولتی بود. بفرمان شاه عباس تولید کنندگان ابریشم تمام محصول سالانه خویش را بوسیله وزیر مخصوصی که مامور مراقبت در امور تجاری بود به شخص وی میفروختند . شاه عباس در سراسر دوران پادشاهی خویش پیوسته میکوشید تا آنجا که میسر باشد با افزودن بر صادرات و کاستن از واردات ، بر ثروت مملکت بیفزاید. به همین سبب در امور بازرگانی نیز مداخله و اعمال نفوذ میکرد و خرید و فروش محصولات خارجی و داخلی را تحت کنترل خود در میآورد. شاه عباس تا جایی به کار تجارت مشغول میشد که حتی بعضی از ماموران سیاسی کشورهای خارجی او را از اینکه به کار تجارت مشغول است ملامت و سرزنش میکردند.
سیاست انحصار تجارت ابریشم که با اهداف اقتصادی ـ سیاسی اتخاذ شده بود، بر افزایش صادرات و گسترش تجارت خارجی تأثیر داشته است. تولید ابریشم در نواحی ابریشم خیز، از دیر باز بخش قابل توجهی از جامعه را به خود مشغول نموده بود که از نظر اقتصادی حائز اهمیت بود. بر این اساس،حتی پیش از انحصاری شدن تجارت ابریشم، این کالا جایگاه مهمی در اقتصاد وبازرگانی خارجی ایران یافته بود. در زمان شاه عباس، قیمت گذاری ابریشم بیشتر توسط وی و بنا به خواست شخصی او انجام می گرفته و او بیشتر به صورت مزایده و رقابت در خرید اقدام می کرده است؛ چنان که پس از مخالفت ارامنه با قرارداد فروش انحصاری ابریشم ایران به عمال شرکت هند شرقی، شاه عباس فرمان داد که نمایندگان اسپانیایی و شرکت انگلیسی و ارمنیان در دیوانخانه گرد آیند و در آنجا ابریشم ایران به مزایده گذاشته شود تا هر کس گران تر خرید، به او بفروشند. در نتیجه، ارمنیان برای اینکه دیگران را از میدان بدر کنند، ابریشم را به بهای هر سی و شش من (یک عدل) به پنجاه تومان خریدند؛ قیمت گزافی که سابقه نداشت و شاه عباس هم تمامی محصول ابریشم آن سال را به آنها فروخت.
صادرکنندگان عمده ابریشم، علاوه بر تجار ارمنی، انگلیسی ها و هلندی ها بودند که رقابت شدیدی با هم داشتند
کمپانی های اروپایی ابتدا همگی تقریبا با دربار معامله می کردند. ابریشم و سایر محصولات ایران شامل پارچه های زربافت، تافته، چرم دباغی نشده، مخمل و غیره از مسیرهای تجاری به کل اروپا صادر می شد و در قبال آن کالاهای اروپایی بویژه ماهوت دریافت می شد . ( باستانی پاریزی ، ص 115 )در قرن های دهم و یازدهم هجری قمری، ایران در تجارت ابریشم که شاه عباس آن را به نحو بسیار موثری به انحصار درآورده بود، مقامی شایان داشت.
از این رو، شاه عباس یکم با آگاهی از چنین جایگاهی، دریافته بود که این کالای استراتژیک میتواند نقش مهمی را در روابط اقتصادی و سیاسی ایران با دول غرب و شرق ایفا نماید و در صدد برآمد تا داد و ستد آن را به انحصار خویش درآورد. اتخاذ سیاست انحصار ابریشم از سوی شاه عباس دلایل متعددی دارد که اهم آن بر اساس آنچه از منابع و ماخذ بدست می آید می توان به شرح ذیل بیان کرد:
نخست این که تا پیش از انحصار ابریشم، بخش عظیمی از این محصول به عثمانی صادر میشد. اما انحصاری کردن خرید و فروش ابریشم میتوانست از صادرات آن به عثمانی جلوگیری نموده و در نتیجه به لحاظ نظامی به اقتصاد جنگی آن کشور، به عنوان یک دشمن دیرینه ضربه زند. دوم این که از دیدگاه اقتصادی، صدور ابریشم به خارج، برای ایجاد موازنۀ تجارت خارجی، برای ایران اهمیت حیاتی داشته است. زیرا موازنۀ تجاری ایران با کشورهای غربی گرچه مثبت بوده است، اما در تجارت با کشورهای شرقی، به ویژه با هندوستان منفی بود. گذشته از این، شاه عباس در نخستین سالهای سلطنت خود دریافته بود که داد و ستد بازرگانی ایران با کشورهای خارجی چندان رونقی ندارد و به سبب افزونی واردات بر صادرات، از ارزش مقدار سرمایههای نقدی کاسته شده است ، از این رو، با افزایش صادرات ابریشم، ایران مقدار زیادی پول مسکوک و فلزات گرانبها وارد مینمود که با آن، هم نظام گردش پولی کشور سر و سامان مییافت و هم بخشی
از نابرابری تجاری ایران ـ به دلیل کمبود معادن نقره و طلا ـ با شرق، به ویژه
با هندوستان جبران میشد . از سویی، با سپری شدن قرن دهم/ شانزدهم، حجم نقرۀ وارده به بازارهای اروپا از جنوب آمریکا افزایش یافته و همراه با عوامل دیگر، قیمتها به طور چشمگیری افزایش یافته بودند. نتیجۀ چنین وضعی، افزایش و فشار تورم و نیاز بیشتر ایران به نقره بود. این عامل نیز بر اهمیت صدور ابریشم و مبادلۀ آن را به پول نقد دو چندان مینمود. به همین سبب بود که ایران در قراردادها و دادوستدهای خارجی خود با کمپانیهای اروپایی، به معاملات نقدی ابریشم اصرار میورزید. همچنین، صدور ابریشم و واردات بیشتر پول و فلزات گرانبها، بر درآمد شاه میافزود و او را در ساماندهی تشکیلات اداری و نظامی و تحقق بخشیدن آرمانهایش یاری میرساند.
سوم این که به لحاظ سیاسی، انحصار ابریشم ابزار مناسبی برای مقابله با یکه تازیهای پرتقالیها در تجارت خلیج فارس، به ویژه در تجارت ابریشم محسوب میشد و شاه عباس با آن میتوانست تا حدی با خودسریهای آنان برخورد نماید.
چهارم تسلط حکومت صفویه بر راه مهم تجارت با اروپا در شمال غرب و ر اههای تجارت زمینی و دریایی با هند در شرق و جنوب از یک طرف و تسلط بر ولایات ثروتمند واقع در این نواحی که از مهمترین مراکز تولید ابریشم نیز بودند از طرف دیگر، باعث شد که نهتنها تجارت ابریشم بلکه تجارت دیگر کالاها نیز به تدریج به انحصار شاه درآید.
از اینرو شاه عباس، هم برای اتخاذ سیاست معقولانه در برابر نفوذ پرتقالیها و هم برای تأثیرگذاری بر روابط خارجی ایران با دیگر کشورها، تجارت ابریشم را به انحصار خویش درآورد.
تجارت خارجی
ایران بهلحاظ موقعیت جغرافیایی از دیر باز از اهمیت بسیار برخوردار بوده و تجارت با فواصل دوردست از دوران کهن جزء زندگی مردم فلات ایران بوده است. ایران با قرارگرفتن درمیانه راه سواحل دریای مدیترانه و شبه قاره هند و آسیای مرکزی همواره بهعنوان مسیر ترانزیت برای حمل و نقل کالاهای بازرگانی بین آسیا و اروپا مورد استفاده قرار می گرفته است . انتقال کالا از طریق راههایی انجام میگرفت که گاه پررونق و زمانی به فراموشی سپرده میشد. اما آنچه که از پیشینه تاریخ تجارت ایران مورد توجه قرار میگیرد، امکانی است که موقعیت جغرافیایی ایران برای ترانزیت کالا فراهم میکرد.
امنیت راهها و رواج بازرگانی در دوره صفویه ، توجه خارجیان را به سرمایه گذاری در ایران جلب کرد و قرار دادهای متعددی ، بویژه در مورد تجارت ابریشم با دول خارجی بسته شد.( باستانی پاریزی ، ص118 ) امنیت راهها در عهد صفوی به حدی بود که ستایش جهانگردی چون آدام اولثاریوس آلمانی را برانگیخته است و او می نویسد در ایران از جاده ها و راهها در شب و روز به شدت مواظبت می شود بطوری که معابر و منازل در برابر دزدان و غارتگران امن و مطمئن است . ( اولئاریوس ، سفرنامه ، ص 297 )شاردن در سفرنامه اش
می نویسد : شاه عباس کبیر سیاستمدار دقیقی بود و میل داشت مورد توجه ملل دیگر خصوصا اروپائیان باشد زیرا صنعت و تجارت آنها را می پسندید و همیشه می خواست توجه آنها را به مملکت خود جلب کند . ( شاردن ،ص 43 )تجارت ایران با دیگر ممالک ، از مشرق بوسیله بازرگانان ترکستان ، هندوستان ، چین ، انگلستان ، اسپانیا و هلند و از مغرب بوسیله تجار ونیزی و ارمنی صورت میگرفت. به گفته اولئاریوس در ایران فقط یک هزار عدل ابریشم استفاده می شد و باقی مانده آن توسط کشتی های هلندی ، انگلیسی به هندوستان ، عثمانی و ایتالیا حمل می گردید. ( اولئاریوس ، سفرنامه ، ص 280 ) از بازرگانان بیگانه ، شاه عباس به اتباع ونیز ، بسبب آنکه در کار تجارت ابریشم کوشش و مهارت بیشتر نشان داده بودند، توجه و علاقه مخصوص داشت و با تجار هندی بدان جهت که در رباخواری و بیرون بردن سرمایههای نقد از ایران افراط میکردند مخالف بود. گویا شاه عباس در ابتدا ابریشم های شاهی را بوسیله یکی دو تن از تجار ایرانی اصفهان برای فروش به اروپا فرستاد ولی چون بازرگانان اصفهانی ابریشم ها را فروخته و پول آن را در ونیز و شهرهای دیگر ، صرف عیاشی خود می کردند و به ایران بازنشگتند ،اعتماد شاه عباس به بازرگانان ایرانی صلب شد و از آن به بعد به تجار خارجی بویژه تجار ارمنی را برای تجارت ابریشم انتخاب کرد.( فلسفی ، ص 209 ) هرچند که باید یادآور شد که تجارت داخلی همچنان در دست بازرگان و تجار داخلی باقی ماند و تجارت خارجی بیشتر به ارمنیان سپرده شد.بازرگانان ارمنی با چنان زبردستی و مهارت کار تجارت را انجام می دادند که انگلیسلیان اجباراً اقرار می کردند که ایجاد اختلال در همکاری تجاری ونیزیان و ارمنیان ناممکن است. ( بایبوردیان ، واهان ، ص27)
تجار ارمنی در به ثمر رساندن تجارت ابریشم در زمان شاه عباس موقعیت فوق العاده ای پیدا کردند بطوری که وقتی بین مسلمانان اصفهان و ارامنه جلفا زد و خوردی در گرفت و آشوبی ایجاد شد ، شاه عباس تا حدودی جانب ارامنه را گرفت. ( باستانی پاریزی ، بررسی های تاریخی ، ص 199 )
کارخانه مصنوعات شاهی
چنانچه از سفر نامههای جهان گردان اروپایی زمان بر میآید، شاه عباس در تمام شهرهای بزرگ کشور کارخانههای مخصوصی برای یافتن مسنوجات پشمین و ابریشمین و پارچههای زر بافت گرانبها در اختیار داشته و تاسیس چنین کارخانهای در آن زمان ، تنها به شخص شاه و اعیان و رجال ثروتمند ایران منحصر بوده است. بزرگترین مرکز کارخانههای پارچه بافی شهر کاشان بود. در این شهر انواع مسنوجات گرانبها از اطلس و مخمل و پارچههای ابریشمین منقّش و زربفت بافته میشد.
چون در کارخانههای پارچه بافی کارگران ماهر کمیاب بود، شاه عباس مامورانی به کشورهای اروپائی خاصه و نیز فرستاده تا کارگرانی را که در بافندگی پارچههای اطلس و ابریشمین مهارت کامل دارند به ایران وارد کنند. به گفته یکی از جهانگردان اروپائی شاه عباس به هنرمندان فرنگی و ساختههای صنعتی کشورهای اروپا توجه خاص داشته و به همین سبب میکوشیده گروهی از ایشان را به ایران دعوت کند.
جمع بندی:
عصر صفوی یکی از مهم ترین دوره های تاریخی ایران است که از لحاظ سیاسی و اقتصادی نسبت به دوره های قبل آن متمایز می باشد. باید گفت که دوره صفوی نقش کارساز و مهمی در حیات اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی ایران به خود اختصاص می دهد و آنقدر نقش آن موثر و پررنگ است که شاید بتوان گفت که بعد از فتح ایران ساسانی توسط اعراب مسلمان بیشترین اثر و نقش را در تاریخ ایران اسلامی بازی کردند ، نقش و اثری که هیچ وقت از بین نرفت و نخواهد رفت. صفویان با برقراری امنیت در داخل خاک خود و ایجاد کاروانسراها و راهها زمینه را برای رشد و رونق تجارت و رونق شهر و شهر نشینی فراهم آورند . حیات شهری رونق گرفت و به مرور زمان رونق اقتصادی و اجتماعی بویژه در دوره پادشاهان بزرگ صفوی مثل شاه طهماسب و شاه عباس اول بر آن افزوده شد .دردهه های آغازین قرن یازدهم قمری(هفدهم میلادی) که مقارن با پادشاهی شاه عباس اول است، اوج رونق و شکوفایی ایران به ویژه از لحاظ اقتصادی می باشد. بسیاری از شهر های ایران در این دوره از لحاظ تجاری رونق قابل ملاحظه ای یافت که این امر به دلیل عبور کاروان های تجاری و رفت و آمد تعداد بی شماری از بازرگانان داخلی و خارجی بوده است. از طرفی توجه خاص شاه به بعضی شهر ها در رونق تجاری آن بی تأثیر نبوده است.
تجارت ایران در عصر صفوی از ویژگیهای خاصی برخوردار بوده است و مشخصههایی نسبت به گذشته دارد، رقابت با بزرگترین دولت اسلامی معاصر و همسایه یعنی عثمانی، از یک سو، توجه بهبازارهای اروپا برای صدور ابریشم و قالی و دیگر تولیدات ایران از سوی دیگر و استفاده از اقلیتهای مذهبی مانند ارامنه برای اداره امور تجاری کشور در ممالک اروپایی از جمله مشخصات تجارت دوره صفوی است.
یکی از ویژگیهای دیگر تجارت عصر صفوی معاصر بودن با انقلاب صنعتی در اروپا و تسهیل تولید و کوشش تجار اروپا برای جذب بازارهای شرقی و در نتیجه تقابل تجار ایرانی با اروپایی است. باید گفت تجارت داخلی و خارجی در عصر صفوی یکی از مسایل مهم حکومتی بود که پادشاهان صفوی عموماً و شاهعباس خصوصا در رابطه با آن فعالیت میکردند و سود سرشاری را نصیب کشور و همچنین انجام اصلاحات اداری و سیاسی حکومت خود کردند.
همچنان که در قبل ذکر شد تا قبل از روی کار آمدن صفویان یکپارچکی و اتحاد در ایران از میان رفته بود. با تشکیل دولت صفوی و رسمی کردن مذهب تشیع توسط شاه اسماعیل بود که حکومتی متمرکز و مستقل در ایران برقرار شد. در نتیجه امنیت و تسهیلاتی که به وسیله شاهان صفوی به ویژه شاه عباس اول در کشور ایجاد شده بود، فعالیت های بازرگانان داخلی و خارجی رونق گرفت و به دنبال آن تجارت (به ویژه داد و ستد ابریشم) شکوفا شد. شهر های ایران همچون اصفهان، تبریز، اردبیل، گیلان و... به عنوان کانون های تجاری توسعه پیدا کردند. کاروان های تجاری مختلفی از این شهر ها عبور می کرد و داد و ستد انواع کالا های تجاری در آنجا صورت در می گرفت. در این میان، اصفهان به عنوان پایتخت صفوی بالاترین جایگاه تجاری را در میان شهر های ایران به خود اختصاص داده بود؛ به ویژه که این شهر در مرکز ایران و در مسیر کاروان های تجاری که به سمت جنوب می رفت، قرار داشت .گزارش هایی که سیاحان اروپایی از اوضاع تجاری و اقتصادی و وضعیت معیشت مردم ایران عصر صفوی ارائه کرده اند، منبع مناسبی است که از طریق آن می توان به مهم ترین کانون های تجاری ایران و چگونگی فعالیت های بازرگانی و اقتصادی در آن مناطق پی برد ، حیات اجتماعی ، اقتصادی جامعه آن روز ایران را بخوبی در ذهن متصور شد ، حیاتی که یکی از تاروپودهای اصلی آن تجارت ابریشم بود.
منابع:
1- باستانی پاریزی ، محمد ابراهیم ، سیاست و اقتصاد عصر صفوی ، (1362 )تهران ، انتشارات صفی علیشاه ، چاپ سوم.
2- شاردن ، ژان ، سفرنامه شاردن ، (1379 ) اصفهان ، ترجمه حسین عریضی ، نشر گلها .
3- فلسفی ، نصرالله ( 1345 )، زندگانی شاه عباس اول ، جلد 3، چاپ و انتشارات دانشگاه تهران. چاپ دوم.
4- بایبوردیان ، واهان( 1375 )، نقش ارامنه ایرانی در تجارت بین المللی تا پایان سده 17 میلادی ، ترجمه ادیک باغداساریان .
5- باستانی پاریزی ، محمد ابراهیم ، داد و ستد در دوره صفوی ، بررسی های تاریخی
6- اولئاریوس ، آدام (1385 ) تهران، سفرنامه ، ترجمه احمد بهپور ، ابتکار نو .
7- سیوری ، راجر ، ایران در عهد صفوی ، ترجمه کامبیز عزیزی ، نشر مرکز .