امروز 7 مهرماه 1395 مطلع شدیم که متاسفانه استاد "عبدالواحد اسکندری" دبیر بازنشسته دبیرستان ماندگار البرز (پدر هنرمندان خوشنام کشورمان خانم ها سارا، ستاره و لاله اسکندری و آقایان سیامک و روزبه اسکندری؛ بردار زنده یاد استاد "عبدالحسین اسکندری" مجری توانمند رادیو و تلویزیون و دکتر عبدالمجید اسکندری مدیرکل بین الملل دانشگاه تهران به دیدار باقی شتافت.این مرد بزرگ به جامعه فرهنگی و هنری کشور خدمت بزرگی کرد و آن هم تحویل هنرمندانی و فرهیختگانی است که خدمات آنها باعث افتخار کشور و بویژه همشهریان ترشیزی ( کاشمری) است. خداوند روحش را جاودان بدارد و به بازماندگان صبر اعطا نماید.
با صدای سرکار خانم آذیش ( مجری توانمند خبرگزاری جمهوی اسلامی ایران )
روز چهارشبه 7 مهرماه دوست و همشهری عزیزم جناب آقای تقوی شعری از کیوان شاهبداغ را ارسال فرمودند که بسیار جالب و عبرت آموز و آموزنده بود و آمده بود که این شعر را هرشب قبل خواب بخونید♥ به همین خاطر دلم نیامود که این شعر رو در اینجا نیاورم شعر این بود:
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در تابستان
امسال کلاس فلسفه برای دانش آموزان کارکنان برگزار نمود که اقدامی بسیار مثبتی بود و پسرم
سورنا پیشگیر نیز در این کلاس شرکت کرد او که معمولا از کلاس درس خیلی خوشش نمی اومد ولی از این بابت بسیار خوشحال بود و لحظه شماری می کرد که باز زمان برگزاری کلاس فلسفه برسد ، لذا جا
دارد در اینجا از مسئولان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بویژه ریاست
محترم و بخش مالی و اداری آن مجموعه بویژه جناب آقای دکتر ربانی زاده تشکر و قدر
دانی نمایم. جناب آقای دکتر ربانی زاده با مدیریتی که در بخش مالی و اداری انجام داده اند و می دهند منشاء تحولاتی مثبتی شده است که می توان گفت تا کنون سابقه نداشته است.
در اینجا می خواهم به 12 سال پیش برگردم روزی که خواهر گرامی جناب مهندس عباس زکیپور زنگ زد و این بابی شد تا ما راهی استان سیستان و بلوچستان و
شهر زاهدان شویم در فرودگاه زاهدان که هواپیما به زمین نشست و اندکی بعد به منزل مهندس رفتیم . مهندس
و خانوادگی گرامیش نهایت مهمانوازی را بجا آورند و یادم هست که حتی در کنسرت
علیرضا عصار نیز شرکت کردیم و به منطقه تفرجگاهی براسان و چهار راه رفتیم که کلی خاطره برای ما به همراه داشت. بعد از اون زمان ما بیشتر با خانواده جناب مهندس عباس زکی پور آشنا شدیم و در این مدت جز خوبی ،خیرخواهی و کمک در مشکلات زندگی چیزی ندیدیم . یادش بخیر چندین بار راهی امام زاده داود ، سفر به سلمانشهر شمال و منطقه جنگلی آنجا و تله کابین نمک آبرودشدیم در نمک آبرود مورد مهمان نوازی عمو ایرج و خانواده گرامی ایشان واقع شدیم که همه این خاطرات برای ما در کنار خانواده مهندس زکی پور مغتنم بود. خداوند به این دوست خوب و خانواده گرامیش موفقیت و سلامتی اعطا نماید.
روز گذشته 7 شهریور 1395 مراسمی به پاس خدمات جناب آقای دکتر مصدق به تاریخ و فرهنگ ایران زمین در تالار مولوی دانشکده ادبیات علوم انسانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران با حضور شخصیتها ، اساتید ، فرهیختگان حوزه فرهنگ و ادب و دوستداران و شاگردان ایشان برگزار گردید که به دلیل مسایل کاری هرچند نتوانستم در مراسم مذکور شرکت کنم ولی خواستم با قرار دادن تعدادی از تصاویر مراسم مذکور من هم در گرامیداشت آن مراسم سهمی داشته باشم.
20 سال پیش خواهرم بیماری قلبی داشت دکترا گفته بودند باید عمل شود شوهر خواهرم علی مومنی زارع استطاعت مالی نداشت راهی جز کمک از یک شخص نداشتند او شخص در اون زمان نماینده مجلس شورای اسلامی بود اون مرد بزرگوار نامه ای داد به هیات امنای ارزی و خواهرم زهرا پیشگیر را در بیمارستان امام خمینی تهران عمل جراحی قلب کردند بعد از 20 سال جناب آقای دکتر اسکندری در کاشمر متوجه شد که خواهرم نیاز به عمل مجدد قلب دارد خواهرم با معرفی نامه دکتر اسکندری به بیمارستان شهید رجایی مراجعه کرد و دو هفته سرگردان بود گویا پزشک معالج گفته بود که بدلیل دو بار عمل قبلی ریسک عمل بالاست و باید به همان بیمارستان امام خمینی مراجعه کنید، خواهرم که زنگ زد گریه می کرد خیلی ناراحت شدم به هرکجا می دونستم زنگ زدم و پیام دادم همشهریان عزیز دستشون درد نکند آقای منوری عزیز را معرفی کردند که ایشان با کمال صداقت و مهربانی به ما کمک کردند ، اما از برخی دوستان که می توانستند بسیار موثر باشند کمکی نرسید باز به همان فردی که قبلا ذکر خیرش رفت زنگ زدم خودش گوشی را برداشت فکر نمی کردم که جواب همراهش را بدهد چون استاندار سمنان است اما پاسخ داد و موضوع خواهرم را بهشون گفتم گفتند هر کمکی که می توانند می کنند یک نامه ای را فکس کردم دفترشون و آن بزگوار نامه به وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی زدند و در نهایت نامه به بیمارستان شهید رجایی اومد. خداوند به این مرد بزرگ و انسان دوست طول عمر و همراه با سلامتی عطا کند. این فرد کسی نبود جز جناب آقای دکتر محمدرضا خباز استاندار محترم سمنان
نگاهی به دیدگاه اقتصادی و
سیاسی امام علی ( ع )
کارشناس ارشد تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
Email=pishgir.bahram@Yahoo.Com
در روزگارانی خیلی پیش و به نقل مشهور ده سال پیش از بعثت در سرزمین مکه و داخل خانه کعبه کودکی از مادری پاکدامن به نام فاطمه بنت اسد پا به عرصه گیتی نهاد که نام وی را علی گذاشتند. وی فرزند ابوطالب یکی از بزرگانی قبیله قریش بود وی اولین مردی است که به دین اسلام گروید و در راه اسلام و پیامبر از خود فداکاری های فراونی نشان داد، سالها در شعب ابوطالب سختی ها کشید و در کنار پیامبر اسلام زحمات فراوانی به جان خرید ، جانش را به خطر انداخت و در رختخواب پیامبر خوابید تا جان پیامر اسلام را از دست شمشیرهای دشمنان اسلام نجات دهد. زمانی که کافران سعی نمودند که پیامبر و یارانش را مورد هجوم قرار دهند و نابود سازند وی رشیدانه در جنگهای بدر ، احد ، خندق و حنین با کفار جنگید و از پیامبر و اسلام دفاع کرد به این خاطر آثار زخمهای فراوانی بر بدن مبارکش بجای ماند.
وی با فاطمه ( س ) دختر پیامبر ازدواج کرد و از این ازدواج مبارک ، نسل و سلاله پیامبر ( ص ) ادامه یافت ، سلاله ای که ادامه حیات اسلام و رونق آن بدون این سلاله ناممکن بود. بعد از وفات پیامبر ( ص )در زمان خلفای راشدین در مقابل بسیاری از مشکلاتی که خلفای مذکور از حل آن عاجز بودند وی برای دفاع از اسلام نقش کارسازی ایفا کرد. تا اینکه مردم در خانه وی تجمع کردند و وی خواستند که زمام امور خلافت مسلمین را بدست بگیرد ایشان این امر را به شرطی پذیرفتند که در زمان خلافت وی دستورات قرآن و سنت پیامبر اجرا شود.
در زمان خلافات علی ( ع ) وی دو سیاست را در زمینه های اقتصادی و سیاسی در پیش گرفتند که به طور خیلی مختصر می توان به شرح ذیل عنوان کرد:
الف : از منظر اقتصادی
علی (علی ) از نظر اقتصادی اعتقادش بر آن بود که بیت المال باید در خدمت همه مسلمانان اعم از عرب ، عجم و ... باشد و به هیچ عنوان عرب را برعجم در این زمینه برتری نیست و اعراب سهم بیشتری ندارند.
ایشان عقیده داشت که باید تمامی اموال ی که به غیر حق و نامشروع توسط برخی در دوران خلفای قبلی اخذ شده باید به بیت المال برگردد و این موضوع باعث شد که بسیاری از بزرگان عرب در مقابل ایشان قرار بگیرند.
عقیده دیگر ایشان این بود که نباید اموال بین المال را در کارهای شخصی مصرف کرد.
ب ) از منظر سیاسی
علی ( ع ) از منظر سیاسی کسی را شایسته سرپرستی امور مسلمین می دانست که علاوه بر شایستگی های فردی از ایمان و تقوای محکمی برخوردار باشد. همچنین ایشان اعتقاد داشتند که از همان ابتدا باید سیاست کلی خود را به همه بطور واضح و آشکارا اعلام داشت و در راستای همین سیاست بود که ایشان نصایح برخی از مشاوران را که از می خواستند تا در برابر معاویه حاکم شام مماشات نماید تا هنگامی که خلافت وی استحکام یافت معاویه را با آسایش خاطر نابود سازد ف امام علی ( ع ) این امر را نپذیرفت.
نیتجه سیاستهای فوق الذکر را می توان به شرح ذیل بر شمرد:
1- بسیاری از بزرگان عرب از سیاستهای اقتصادی و سیاسی علی ( ع ) ناراضی شدند و هرگز نتوانستند که وی عرب و عجم را با هم یکسان بداند و این سیاست باعث رنجش بسیاری از اعراب حتی برخی از نزدیکان ایشان شد.
2- عدم انتصاب برخی از بزرگان عرب که خود را شایسته حکمرانی می دانستند، سبب شورشهای فراوانی در خطه اسلامی شد زیرا هنگامی که آنها دیدند سهمی در خلافت علی ( ع ) ندارند مخالفان خلافت علی ( ع ) را دور خود گرد آوردند و دست به شورش زدند که به عنوان نمونه می توان به شورش طلحه ، زبیر و معاویه اشاره کرد که منجر به جنگهای خونین جمل و صفین گردید.
سخن آخر:
در نهایت سیاست اقتصادی و سیاسی امیر المونین علی ( ع ) نه تنها دشمنان زیادی را برای آن حضرت بوجود آورد بلکه افرادی را که قصد رسیدن به قدر و کسب ثروت دور ایشان گرد آمده بودند از ایشان ناراضی کرد تا اینکه یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی تصمیم به قتل علی ( ع ) گرفت. این ملجم هرچند زمانی از طرفداران آن حضرت بود اما اینک در پرتو وسوسه های شیطانی و کج فهمی از دین ، در صدد برآمد تا علی ( ع ) آن عدالت گستر زمان را با تیغ شمشیر زهر آلود به شهادت رساند. با شهادت آن مولا نه تنها شیعیان و دوستان آن حضرت ، بلکه جهان اسلام و غیر اسلام یکی از بزرگترین عدالت گستران و نوابع خود را برای همیشه از دست داد.