در واقع طلا بود که به اسکناس ارزش میداد. با شروع جنگ جهانی اول، دولتها پرداخت طلا به ازای اسکناس را ممنوع اعلام کردند. دولتها به خاطر هزینههای جنگ به شکل دیوانهواری شروع کردند به چاپ اسکناس. بین دو جنگ جهانی استاندارد معاوضه طلا ایجاد شد که طبق اون بخشی از اسکناسهای موجود در بازار با طلا پشتیبانی میشد. در سال 1913 بانک مرکزی آمریکا هر اسکناس 50دلاری را با 20 دلار طلای سال 1873 پشتیبانی میکرد.
در طول دو جنگ جهانی، اروپا هزینههایش را با طلا به آمریکا پرداخت میکرد در حالیکه آمریکا تا اواخر جنگ اول اصلا درگیر نشده بود. یعنی آمریکا کالا میداد و طلا که شیره جان اروپاییان بود را دریافت میکرد. در جنگ دوم هم همین اتفاق افتاد و برای آمریکاییها این افسانه درست شد که جنگ برای اقتصاد خوب است. کار به جایی کشید که در پایان جنگ دوم، دو سوم کل طلای جهان در دست آمریکا بود. اروپا هم هیچی نداشت. به همین خاطر سیستم مالی جهان در آستانه فروپاشی بود. در عین حال آمریکا به اروپا حجم عظیمی دلار وام داده بود و در نتیجه نظام مالی برتون وودز به وجود آمد که طی آن اکثر پولهای جهان دلار را به عنوان پشتوانه خود پذیرفتند. پشتوانه دلار هم طلا بود: هر اونس طلا برابر 35 دلار آمریکا شد و جهان به پایداری موقت رسید.
در مرحله بعد استاندارد دلار شد و آمریکا هی دلار چاپ میکرد و برتون وودز هم هیچ نرخ ذخیرهای را برای مجبور کردن آمریکا به عدم چاپ بیهوده اسکانس تعیین نکرده بود. آمریکا برای ایجاد اشتغال و جنگ ویتنام و دیگر مسائل شروع کرد به چاپ دلار و صادرات آن به همه جهان تا اینکه رئیس جمهور فرانسه فهمید که دیگر آمریکا به اندازه دلارهایش طلا ندارد:
بعد از این سخنرانی رئیس جمهور فرانسه برخی از کشورها فهمیدند که باید طلاهایشان را از آمریکا پس بگیرند و در معاملاتشان این کار را کردند. در نتیجه آمریکا به سالهای 1959 تا 1971 نیمی از طلای ذخیرهاش را از دست داد در حالی که در سال 71 آمریکا 12 برابر میزان طلایش دلار داشت.
تعداد دلار در آمریکا افزایش و میزان طلا کاهش یافت:
چون آمریکا نقش بانک جهانی را داشت و این مثل حمله و غارت طلای بانک جهانی بود. در نتیجه نیکسون مجبور که استاندارد طلا را کنسل کند چرا که در حال ورشکست شدن بود.
و به این ترتیب در سال 1971 در یک لحظه تمام پول رایج در جهان بدون پشتوانه شدند. اکنون جهان در سالهایی که پیش رو دارد شاهد یک نظام مالی جدید خواهد بود و یک بحران انقباضی عظیم رو در جهان تجربه خواهیم کرد.
یکی از مشکلاتی که در رابطه با طلا وجوددارد این است که مردم ارزش واقعی آن را نمیفهمند چرا که الان حدود 36 سال است که آموزش مالی طلا از نظام آموزشی جهان حذف شده است.
بتدریج کشورها فهمیدند که باید از دلار فاصله بگیرند از جمله کشورهایی مثل ایران ، عراق ، روسیه و چین و هر روز کشورهای دیگری متوجه می شوند که وابستگی به دلار به ضرر انها است بخصوص وقتی که مورد تحریم آمریکا واقع بشوند.
بنابراین هر روز از قدرت دلار کاسته می شود و شاید به همین زودی خواهیم دید که سیطره دلار از بین برود.
بهترین فکر برای مردم دنیا این است که دیگر گول پول های بی ارزش را نخورند و توجه مردم جهان به طلا به عنوان بهترین پول که ارزش آن هیچ وقت از بین نمی رود معطوف خواهد شد. در آینده نزدیک یک جابجایی ثروت عظیمی خواهیم داشت که در یک سمت آن کسانی هستند که پول های کاغذی بی ارزش دارند و در سمت دیگر کسانی که طلا دارند و در نهایت ثروت به سمت کسان و کشورهایی خواهد رفت که بیشترین ذخیره طلا را داشته باشند.