آدرس فروشگاه کتابهای موفقیت و ثروت IDPay.ir/ketab1401/file

۲۵ ترفند جالب روانشناسی برای موفقیت در کار و زندگی

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

امروز می‌خواهیم چند ترفند جالب روانشناسی را به شما معرفی کنیم که تاثیرات شگفت انگیز و فوق العاده‌ای دارند و برای رسیدن به موفقیت در کار و زندگی می توانند بسیار مفید باشند.

اما قبل از معرفی آنها باید بدانید مقصود ما از ارائه این راهکارها این نیست که شما کاری بکنید تا دیگران را مجبور به پیروی کردن از خودتان بکنید. ما باور داریم که این ترفندها ممکن است در زندگی روزمره شما مفید باشد و به همین دلیل آنها را به شما آموزش می‌دهیم.

 

 

شاید هم افراد دیگری از این روش‌ها استفاده کنند و شما را وادار کنند که مطابق میل آنها رفتار کنید. و این همان هدف اصلی این مقاله از آشنایی شما با این ترفندها برای شناخت مقصود دیگران در ارتباطات روزانه با خودتان است. حالا بیاید به این ۲۵ ترفند جالب روانشناسی کاملا کاربردی نگاهی داشته باشیم.

 

۲۵. هدیه

تحقیقات بسیار زیادی نشان داده‌اند که حتی با دادن کوچکترین هدیه به دیگران می‌توانید موضع و حالت آنها را نسبت به خودتان تغییر دهید.

 

۲۴. افعال مجهول

اگر می‌خواهید که موضعتان در نقطه مخالف به نظر نرسد و درعین حال پیامتان را منتقل کنید بهترین راه‌حل استفاده از افعال مجهول است. نگویید “تو جدول را برای من ارسال نکردی” و بجای آن بگویید ” جدول ارسال نشده است”.

 

۲۳. ترفند ۱۰ دقیقه ای

اگر برای انجام کاری انگیزه ندارید فقط آن کار را برای ۱۰ دقیقه انجام دهید. حتی اگر برای مدت زمانی بیشتر از ۱۰ دقیقه آن کار را ادامه ندهید اما ۱۰ دقیقه بهتر از مطلقا انجام ندادن آن کار است.

 

۲۲. اعتماد بنفس

اگر بگونه‌ای رفتار کنید که گویا به کاری که انجام می‌دهید تسلط دارید مردم هم شما را باور خواهند کرد. در واقع ما از شما نمی‌خواهیم که کارهای غیرقانونی را به این شکل انجام دهید زیرا چنین کارهایی برای شما مشکلات و دشواری هایی را به دنبال خواهد داشت.

 

۲۱. ترس از دست دادن

مردم غالبا ترس از دست دادن چیزی را دارند و دقیقا برای همین است که وقتی میخواهید بلیطی را برای برنامه‌ای خریداری کنید این جمله” فقط ۲ صندلی باقی مانده است” به شدت کارساز خواهد بود. یا اینکه اصلا چرا مراکز فروش و فروشگاهها بصورت ادامه دار و همیشگی کار نمیکنند؟ اگرچه این ترفند میتواند برای ایجاد انگیزه در دیگران موثر باشد اما شما هم میتوانید با استفاده از آن مانع دیگران شوید تا شما را تحت تاثیر قرار دهند.

 

ترفند جالب روانشناسی ۲۰: توهم انتخاب

اگر می‌خواهید کسی برای شما کاری را انجام دهد( برای مثال کودک یا همکار تنبلتان) تنها کافی است که آنها را در معرض یک انتخاب ساختگی قرار بدهید. درحقیقت منظور ما این است اگر مجبور هستید که زمین را جارو بزنید و لباسهای شسته شده را تا کنید کافی است که از آنها بپرسید که” تو می‌خواهی لباس‌ها را تا بکنی یا زمین را جارو بزنی”؟ در اینصورت آنها احساس می‌کنند که کنترلی بر اوضاع داشته و به احتمال زیاد کاری که انتخاب می‌کنند را انجام خواهند داد.

 

۱۹. تکنیک مواجهه با  درب بسته ( درب – در – صورت)

این یک تکنیک بازاریابی است و عمدتا بر این اصل دلالت می‌کند که ابتدا درخواست بسیار بزرگی را مطرح کنید که می‌دانید مخاطب آن را رد می‌کند و بعد پیشنهاد اصلی خود را عنوان کنید. بعبارت دیگر، اگر میخواهید توله سگی داشته باشید اول درخواست داشتن یک کره اسب را مطرح کنید.

 

۱۸. تکنیک پا- لای- در ( درب نیمه باز)

جالب است که این تکنیک کاملا برعکس تکنیک درب-در-صورت است. این نظریه حاکی از آن است که اول درخواستهای کوچک خود را مطرح کنید و خواهید دید که اطرافیان شما بعد از آن با درخواستهای بزرگتر شما هم موافقت خواهند کرد.

 

ترفند جالب روانشناسی ۱۷: سکوت

اگر به دنبال این هستید که اطلاعات بیشتری از یک نفر به‌دست بیاورید یا میخواهید معامله بهتری را انجام دهید یا هرچیزی شبیه به این، سکوت معجزه میکند. سکوت در گفت‌وگو و مکالمه خوشایند نیست و افراد برای جلوگیری از حاکم شدن سکوت درمورد کوچکترین و جزیی‌ترین مسائل هم صحبت میکنند.

 

۱۶. زبان بدن؛ آزادانه و رها

اگر در هر موقعیتی براحتی از زبان بدن خود استفاده کنید، میتوانید خود را مطمئن و قابل اعتماد نشان دهید. برای این کار دستهای خود را در هم قفل نکنید، تماس چشمی را حفظ کنید و کارهایی از این قبیل را فراموش نکنید.

 

۱۵. آینه بازتاب دهنده باشید

اگر بتوانید شخصیت یک فرد را تا حدودی در خود متجلی کنید به احتمال زیاد میتوانید با آنها مجموعه‌ای از مهارتها را داشته باشید. تنها باید بدانید در این کار زیاده روی نکنید زیرا در اینصورت مصنوعی و عجیب و غریب به نظر میرسد.

 

۱۴. درخواست کنید

درصورتیکه از یک یا چند نفر درخواست کنید کاری را برایتان انجام دهند باین ترتیب باعث میشوید که آن فرد یا افراد احساس مفید بودن را تجربه کنند و همچنین ارتباطی را با آنها برقرار می‌کنید. البته منظور ما این نیست که دل به دریا بزنید و هر خواسته‌ای را مطرح کنید. درحقیقت ما فقط درمورد درخواستهای کوچک صحبت میکنیم.

 

ترفند جالب روانشناسی ۱۳: موافقت کنید

این روش بویژه زمانیکه شما در موضع مخالفت کردن قرار دارید موثر است. تمام تلاش خود را بکنید تا یک وجه مشترک پیدا کنید و با آن شروع کنید. بعنوان مثال می‌توانید بگویید “من در این قسمت با شما موافقم اما…” یا ” من این را می‌فهمم اما…”

 

۱۲. تام سایر باشید

این دقیقا زمانی است که شما وانمود میکنید تمایل به انجام کاری ندارید ولی در مقابل، انجام این کار برای فرد دیگری جالب یا لذتبخش است. درواقع شما فقط اینگونه وانمود میکنید تا آن فرد کاری را برایتان انجام دهد.

 

۱۱. چیزهای کوچک را بپذیرید

پذیرفتن خطا و اشتباهاتتان بویژه در موارد کوچک و جزیی یکی از راههای ایجاد اعتماد است. حتی میتوانید با رویکردی استراتژیک خود را برای کاری که واقعا انجام نداده‌اید سرزنش کنید( دیدگاه اخلاقی چنین چیزی را توصیه نمیکند). باین ترتیب، بعد از آن بیشتر مورد اعتماد قرار خواهید گرفت.

 

۱۰. بی طرف باشید

این یکی از بهترین رازهای شیوه‌های متقاعد‌سازی دنیاست. اگر وانمود کنید که شما دربرابر هر دو طرف یک بحث پذیرا هستید، احتمالا بیشتر مورد اعتماد افراد حاضر در آن بحث قرار میگیرید.

 

ترفند جالب روانشناسی ۹: موشکافی کنید

اگر شما زیاد در شهر قدم میزنید این شیوه برای شما مناسب خواهد بود. هرزمان که فرد مشکوکی دیدید، با او تماس چشمی برقرار کنید. (به او خیره نشوید! ) حالا بسرعت حرکت چشمهایتان را به بخش پایین بدن او تا پاهایش ادامه دهید و سپس به سمت بالا نگاه کنید. درنهایت نگاهتان را از او بردارید و به همان کاری که مشغول بودید بپردازید. این موشکافی کردن به فرد این پیغام را میدهد که شما او را ارزیابی کرده‌اید و او برای شما تهدیدی بشمار نمیرود. توجه داشته باشید که این شیوه بهترین نتیجه را زمانی بدنبال دارد که شما از قدم زدن خود هدفی دارید و در وضعیت و حالتی محکم و قدرتمندانه قرار گرفته باشید. حتی اگر احساس کوچک بودن را درون خود دارید، طوری وانمود کنید که گویی آدم بزرگی هستید. میبینید که اوضاع کاملا تغییر خواهد یافت.

 

۸. در مورد هدف اصلی خود بحث نکنید

در مذاکرات خود هدف ثانویه را مورد بحث قرار دهید. بعنوان مثال، اگر میخواهید دیواری بسازید در مورد ساخته شدن یا نشدن دیوار بحث نکنید بلکه فورا به سراغ این مسئله بروید که چه کسی هزینه ساخت دیوار را پرداخت خواهد کرد. باین ترتیب حاضران در جلسه وجود دیوار را امری مسلم خواهند دانست.

 

۷. لبخند به کودکان

اگر شما صاحب فرزندی نیستید بگذارید یکی از رازهای متحول‌کننده زندگی را با شما درمیان بگذارم…لبخند زدن به کودکی که ناراحت یا درحال گریه کردن است معجزه میکند و شما از تغییر حالت سریع آنها شگفت زده خواهید شد.

 

۶. خودکار را گاز بگیرید

این کار شما را وادار به خندیدن میکند. چرا میخواهید چنین کاری را انجام دهید؟ زیرا یک لبخند اجباری و حتی ساختگی هم میتواند احساس شادتربودن را در شما به‌وجود آورد.

 

۵. از گفتن” ولی” خودداری کنید

حقیقت این است که پذیرش افراد دربرابر “بله، و” بالاتر از پذیرش آنها دربرابر “بله، ولی” است.

 

۴. بکار بردن اسامی

استفاده از اسم افراد باعث میشود آنها فورا شما را بیشتر از قبل دوست داشته باشند. بهرحال، به یاد داشته باشید که نباید در استفاده از اسم افراد زیاده روی کنید زیرا باعث کمتر شدن محبوبیت شما نزد آنها میشود.

 

۳. به دیگران اجازه بدهید تا حرف بزنند

حتی اگر شما چیزی را میدانید بگذارید دیگران آن را به شما نشان بدهند یا آن را به شما آموزش بدهند. افراد این کار را دوست دارند و اگر شما واقعا میخواهید که دیگران از گفت‌وگو با شما لذت ببرند فقط کافی است به آنها اجازه بدهید که درباره خودشان صحبت کنند.

 

۲. مصاحبه‌های تلفنی

لباسهای حرفه‌ای خود را بپوشید. هیچ شوخی در کار نیست. حتی اگر یک مصاحبه تلفنی دارید، پوشیدن لباسهای رسمی به ذهن شما چارچوب مطمئن‌تری میدهد.

 

۱. “بله درسته، یادمه قبلا این رو به من گفتید.”

وقتی کسی قبلا چیزی را به شما گفته است، حرف او را با گفتن این جمله که “قبلا این رو به من گفتید” قطع نکنید. به او اجازه دهید بداند آنچه را قبلا به شما گفته است به یاد میاورید و باین ترتیب برای او روشن خواهد شد که نیازی به تکرار آن وجود ندارد و همچنین میداند که گفته‌های او برای شما قابل احترام و ارزشمند است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

درس موفقیت برای کارآفرینان از مارک کوبان میلیاردر خودساخته

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

۱. زمان ارزشمندتر از پول است.

کوبان می‌نویسد، “تاثیری که استفاده‌ی عاقلانه‌تر از زمان‌تان بر زندگی و موفقیت‌تان خواهد گذاشت، در مقایسه با هر مقدار پولی که دارید، به مراتب بیش‌تر است.” این ورد زبان همه‌ی کارآفرینان است. آنها برای کسب‌وکار شان به حدی کار می‌کنند که گاهی اوقات در طول روز زمان کافی برای انجام چیزهایی که دوست دارند، وجود ندارد. اما آنها این شیوه را دوست دارند! هنگامی که مبادله‌ی زمان در ازای پول را متوقف کنید، ارزش کارتان خیلی بیشتر می‌شود و نهایتا موفق‌تر خواهید بود.

 

او نخستین شرکت خود، توزیع نرم افزار MicroSolutions را زمانی راه انداخت که ۲۵ ساله بود و هیچ پولی نداشت. پس از آن که شرکت‌اش نسبتا موفق شد، منشی‌اش اختلاس کرد و با ۸۳۰۰۰ دلار از ۸۵.۰۰۰ دلار دارایی شرکت گریخت. کوبان می‌نویسد به جای تسلیم شدن و امتحان کردن چیز دیگری، به طور خستگی‌ناپذیری نرم‌افزار کامپیوتر و برنامه‌نویسی خواندم تا از رقیبان‌ام پیشی بگیردم. او در نهایت به جایی رسید که MicroSolutions را در سال ۱۹۹۰به H&R Block به مبلغ ۶ میلیون دلار فروخت.

 

۲. متمرکز بمانید و خودتان را باور کنید.

” متمرکز بمانید و خودتان را باور کنید و به توانایی و قضاوت‌تان اعتماد کنید.” همیشه موقعیت‌هایی پیش خواهد آمد که به خودتان شک کنید، اما آنها باید معدود و در فواصل زمانی دور از هم رخ بدهند. داشتن کمی باریک‌بینی می‌تواند برای کارآفرینان بسیار مفید باشد، البته تا زمانی که به نقطه‌ی درستی نگاه کنید.

 

۳. فناوری در مقابل کسب و کار

” اعتیاد بیش از حدی به فناوری وجود دارد و به اندازه‌ی کافی به کسب‌وکار واقعی که پشت فناوری‌ها وجود دارد، توجه نمی‌شود.” به کسب‌وکار و مردم بیش‌تر توجه کنید تا بتوانید از کنار سر و صدا و همهمه‌ای که محصولات ایجاد می‌کنند، به راحتی بگذرید. شما هم فناوری و هم کسب‌وکار را برای داستان موفقیت نیاز دارید.

 

۴. خوب رفتار کردن با مردم، ارزش‌اش را دارد.

کوبان می‌نویسد ” موفق بودن نه تنها مستلزم توانایی کنار آمدن با مردم است، ‌بلکه باید بتوانید به آنها محبت هم بکنید.” زمانی که کمیته‌ی برگزاری جشن روز سنت پاتریک در دالاس، در پیکنار کشیدن بزرگ‌ترین حامی‌اش در سال ۲۰۱۲، رویداد را تقریبا کنسل کرد، کوبان ۴۰،۰۰۰ دلار اهدا کرد تا این رویداد پابرجا باقی بماند. او ۲۵،۰۰۰ دلار دیگر نیز به صندوق این کمیته برای مدارس محلی کمک کرد.

 

۵. اگر زمانی را برای تفریح و لذت کنار نمی‌گذارید، کارتان متحمل آسیب خواهد شد.

البته قابل درک است اگر شما یک کارآفرین تازه کار هستید و برای گسترش و بهبود کسب‌وکارتان، از رفتن به تعطیلات صرف نظر می‌کنید – کوبان می‌گوید که از زمان شروع هفت سال بدون گذراندن تعطیلات کار کرد – اما شما راهی برای تمدد اعصاب نیاز دارید، در غیر این صورت از توانایی کامل‌تان استفاده نخواهید کرد.

کوبان می‌گوید، میهمانی رفتن که برای او همیشه جای خود را دارد، اما هنوز هم دوست دارد تقریبا هر هفته با شرکت در بازی‌های تفریحی بسکتبال تمدد اعصاب کند.

 

۶. همیشه برای چیزهای غیرمترقبه آماده باشید.

مارک کوبان می‌گوید، این در واقع شکلی از آماده‌سازی است برای فهمیدن این‌که چیزهایی وجود دارند که شما هرگز متوجه رخ دادن‌شان نخواهید شد. با درک این موضوع، هنگامی که حوادث، دگرگونی غیرمترقبه‌ای ایجاد می‌کنند شوکه نمی‌شوید و بدون فکر عمل نمی‌کنید و سپس از فرصتی استفاده می‌کنید که دیگران آن را نادیده می‌گیرند.

 

۷. سخت‌تر و دقیق‌تر از اغلب مردم کار کنید.

مارک کوبان می‌گوید، ” سخت‌تر و دقیق‌تر از غالب افراد فعال در کسب‌و‌کار، عمل کنید.” بدیهی به نظر می‌رسد، اما بسیاری از مردم می‌خواهند از راه میان‌بر به موفقیت برسند. هرچه بیش‌تر تلاش کنید، موفق‌تر خواهید بود. این در واقع یک معادله بسیار ساده است.

 

۸. به گونه‌ای با مشتریان‌تان رفتار کنید که انگار آنها مالک شما هستند.

” به گونه‌ای با مشتریان‌تان رفتار کنید که انگار آنها مالک شما هستند. زیرا آنها واقعا مالک شما هستند. “شما بدون “دوره‌ی عمر مشتری” کسب‌وکاری نخواهید داشت. مهم نیست که چه میزان موفقیت داشته باشید، بدون خدمات‌رسانی به مشتریان از تمام توانایی بالقوه‌تان سود نخواهید جست.

 

۹. آرمان‌هایی که به مرحله‌ی عمل نمی‌رسند، بی‌معنا هستند.

کوبان معتقد است هر کسی با رویاهای‌اش می‌تواند موفق شود، اما موضوع این است که بیشتر مردم اهدافی فراتر از توانایی خود دارند.

او می‌نویسد، “وقتی ناگهان به خودم می‌آیم و می‌بینم در حال خیال‌بافی هستم که فلان کار و فلان هدف را به انجام خواهم رساند، همیشه سعی می‌کنم از خواب بیدار شوم و از خودم می‌پرسم که چگونه باید خودم را از جایی که هستم برسانم به جایی که می‌خواهم بروم.”

 

۱۰. برای رسیدن به موفقیت فقط یک بار باید برنده شوید.

کوبان می‌نویسد”زیبایی موفقیت این است که مهم نیست چند بار شکست خورده‌اید، شما فقط باید یک بار کار درست را انجام بدهید، فرقی نمی‌کند که این موفقیت پیدا کردن دختر رویاهای‌تان باشد، کار مناسب باشد یا موفقیت‌های مالی.”

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

4 کلید برای رسیدن به موفقیت در زندگی



موفقیت با تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت

مرکز و منشاء تمام قدرت و پیروزی ها در وجود خود ما است کسانی که بدنبال هدف خود هستند و به زندگی با دید مثبت نگاه می کنند و نا امیدی را به ذهن و وجود خود راه نمی دهند نگاه فعالی به زندگی دارند و خواهان کار کوشش و تلاش هستند و برای همه کارهایشان برنامه دارند انسان موفق زمام امور و زمان را بدست می گیرد و بهترین بهره را از آن می برد موفقیت همیشه بدنبال کسانی میرود که برای رسیدن به آن سخت تلاش می کنند داشتن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت یکی از اصلی ترین گام هایی است که برای رسیدن به هدف و موفقیت تاثیر دارد و لازمه آن است.


وقتی شما بتوانید یک هدف کوتاه مدت که برای رسیدن به موفقیت انتخاب کرده اید را با نتیجه ای رضایت بخش به ثمر برسانید در شما انگیزه ایجاد می کند تا هدفهای کوتاه مدت بعدی را که در نظر گرفته اید شروع کنید و به نتیجه برسانید و این مسیر را تا رسیدن به موفقیت اصلی خود ادامه دهید.


برنامه ریزی نیاز اصلی در مسیر فتح پله های موفقیت

اگر تلاش و کوشش همیشگی را سرلوحه تمامی امور خود قرار دهید و در کارهایتان ثابت قدم و پیگیر باشید و آنها را به یک عادت دائمی تبدیل کنید نتیجه آن را در تمامی طول مسیر زندمی به وضوح احساس می کنید شما باید در اول راه برای خود هدفی مشخص کنید منتها در صورتی قادر هستید با موفقیت آن را به سرانجام برسانید که برای آن نقشه اجرایی کاملی طرح کنید و تمامی اهداف را بخوبی برنامه ریزی کنید و با تلاش مستمر و پیگیری مداوم آن را دنبال کنید.


برنامه شما باید بصورتی باشد که در آن تعهدات و وظایف شما در طول یک هفته کاملا مشخص باشد برای انجام و اجرای تمامی وظایف خود باید تمامی تلاشتان را طبق برنامه روزانه که تهیه کرده اید بکار گیرید احساس رضایت بخشی که در هنگام انجام وظایف خود بدست می آورید به شما انگیزه می دهد تا در طول مسیر با انگیزه و پشتکار ادامه دهید تا به موفقیت برسید.


از وقت خود بخوبی بهره ببرید تا به موفقیت برسید

وقتی وظایفی را که برای خود برنامه ریزی کرده اید را بخوبی و در زمان معین که در نظر نگرفته اید به نتیجه برسانید از تلاش های خود احساس خوبی پیدا می کنید از این رو باید وقتی برنامه روزانه خود را تنظیم می کنید لازم است برای تمام کارهایی که در برنامه خود دارید زمان مشخص و معینی تعریف کنید همچنین باید این موضوع را در نظر بگیرید که وقتی می خواهید برای کاری زمانی را تعیین کنید که به نسبت زمان تعریف شده کار را انجام دهید باید جوری برنامه ریزی کنید که در پایان کار زمان اضافه کنار بگذارید که اگر در صورت وقفه کار بخوبی و سروقت انجام نشد بتوانید وقت کافی برای به اتمام رساندن کار داشته باشید که کارتان در مسیر درست و با موفقیت انجام شود.


کار و تلاش بی وقفه عامل اصلی موفقیت

اگر در محیط اطراف شما عواما مختلفی وجود دارد که باعث حواس پرتی و پریشانی یا نگرانی شما می شوند ممکن است در انجام وظایف شما خلل ایجاد کنند و نگذارند وظایف خود را بدرستی انجام دهید و با موفقیت به پایان برسانید عواملی مثل اعضای خانواده ، برنامه های تلوزیون ،تماس های تلفنی ، شبکه های اجتماعی و نظیر این موارد کارایی شما را بشدت کاهش می دهند و مانعی برای رسید به موفقیت شما می شوند وقتی شما برای انجام کارهایتان تمرکز لازم را نداشته باشید نمی توانید کارهایتان را بادقت و درست انجام دهید اینگونه است که باید سعی کنید از هرگونه موضوع و مشکلی که سد راهتان است دوری و پرهیز کنید و آن را نادیده بگیرید تا مسیر موفقیت برای شما هموار شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

قوانین طلایی هدف‌گذاری

 

 کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

 

آیا تاکنون اندیشیده‌اید که می‌خواهید پنج سال بعد در کجا باشید؟ آیا اکنون اهداف شغلی واضحی برای خوددارید؟ آیا می‌دانید ساعات پایانی امروز قصد دارید چه‌کارهایی را انجام دهید؟ اگر می‌خواهید موفق باشید باید هدف داشته باشید. بدون داشتن هدف سرگردان و بی‌هدف خواهید بود. هدف‌گذاری نه‌تنها به شما اجازه می‌دهد مسیر زندگی خویش را کنترل کنید، بلکه به شما معیاری برای تعیین میزان موفقیتتان می‌دهد.

 

 

 

به نظر شما داشتن حساب بانکی یک‌میلیون دلاری برای کسی که هدف او ثروت‌اندوزی است دال بر موفقیت اوست؟ اگر هدف شما انجام کارهای خیرخواهانه باشد آیا جمع‌کردن مال و ثروت با تعریفی که از موفقیت دارید مغایر نخواهد بود؟ درهرصورت برای نیل به اهداف باید با نحوه هدف‌گذاری آشنا باشید. نمی‌توانید فقط بگویید که «من می‌خواهم» و منتظر اتفاق افتادن آن باشید.

 

 

 

هدف‌گذاری فرایندی است که باملاحظه دقیق خواسته‌هایتان شروع می‌شود و با سخت‌کوشی برای انجام آن به پایان می‌رسد. آنچه در این میان است مراحل معینی است که فراتر از ویژگی‌های خاص هر هدف است. آگاهی از این مراحل به شما اجازه می‌دهد برای خود اهدافی تنظیم کنید که می‌خواهید به آن‌ها دست‌یابید.

 

 

 

پنج قانون طلایی:

 

1-اهدافی برای خود تعیین کنید که به شما انگیزه می‌دهند.

 

در صورت نبود تمرکز کافی روی اهدافتان فقط اهداف دور از دسترس زیادی خواهید داشت که برای هیچ‌کدام وقت کافی نخواهید گذاشت. نیل به اهداف مستلزم التزام به آن‌هاست؛ بنابراین، برای افزایش احتمال موفقیت باید نوعی احساس ضرورت و نگرشی مبنی بر لزوم دستیابی به آن هدف داشته باشید و بگویید: «باید به آن برسم.» در غیر این صورت هر کاری برای تبدیل رؤیا به واقعیت انجام دهید ریسک است.

 

 

 

2-اهداف زیرکانه‌ای داشته باشید.

 

شاید قبلاً در مورد اهداف زیرکانه شنیده باشید؛ اما آیا واقعاً این قانون را به کار می‌برید. حقیقت ساده این است که برای داشتن اهداف قدرتمند باید طراحی زیرکانه‌ای داشته باشید. ویژگی های یک هدف زیرکانه به این صورت است:

 

اهداف باید مشخص باشند.

اهداف باید قابل ارزیابی باشند.

اهداف باید قابل‌دستیابی باشند.

اهداف باید مرتبط باشند.

اهداف باید زمان معین داشته باشند.

 

 

 

3-اهداف خود را بنویسید.

 

عمل نوشتن هدف واقعی و ملموس است. بهانه‌ای برای فراموش کردن آن‌ها ندارید. وقتی می‌نویسید به‌جای «دوست دارم» یا «شاید» از کلمه «می‌خواهم» استفاده کنید. برای مثال بگویید «امسال می‌خواهم هزینه‌های عملیاتی خود را تا ده درصد کاهش دهم» نه این‌که «دوست دارم هزینه‌ای عملیاتی‌ام را تا ده درصد کاهش دهم». عبارت تأکیدی هدف اول قدرتمند است و می‌توانید شاهد کاهش هزینه‌های خود باشید؛ اما عبارت تأکیدی دوم فاقد اشتیاق است و به شما بهانه انحراف از مسیر اصلی هدف را می‌دهد.

 

 

 

 4-یک برنامه اجرایی داشته باشید.

 

اغلب در فرایند هدف‌گذاری این مرحله فراموش می‌شود. شما روی نتیجه‌ای متمرکز می‌شوید که برای همه مراحل موردنیاز برای نیل به آن برنامه داشته باشید. با نوشتن هر یک از مراحل و خط زدن آن‌ها پس از تکمیل می‌فهمید که به سمت هدف نهایی پیشروی می‌کنید اگر هدف بزرگ، سخت و طولانی‌مدت داشته باشید این مسئله اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

 

 

 

5-به هدف خود بچسبید.

 

به یاد داشته باشید هدف‌گذاری ابزار هدف نیست بلکه فعالیتی مداوم است. سعی کنید در مسیر باشید و همیشه بازه‌های زمانی منظمی برای خود ایجاد کنید تا اهداف خود را مرور نمایید. 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

۲۳ رازشگفت انگیز نابغه اوماها وارن بافت در رشد کسب و کار

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

 

وارن بافِت متولد ۳۰ اوت ۱۹۳۰ معروف به باهوش اوماها یا دانشمند اوماها ، یک آمریکایی سرمایه‌گذار، تاجر و یک انسان خیرخواه و بشردوست می‌باشد. او مدیر عامل و بیشترین سهام‌دار شرکت برکشایر هاتاوی می‌باشد. دارایی خالص او در حال حاضر ۵۲ میلیارد دلار برآورد شده‌است و در رتبه‌بندی فوربس در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، به عنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شده‌است. از نظر وارن بافت موفقیت در کسب و کار بر ۲۳ اصل استوار است.

 

 

۱- سودهای‌تان را دوباره سرمایه‌گزاری کنید.

 

 

وقتی برای بار اول، از سرمایه‌گزاری‌ های‌تان و یا از کسب و کارتان، سودی عایدتان می‌شود، دچار وسوسه می‌شوید که آن پول را خرج کنید. ولی هرگز این کار را نکنید. به جای خرج کردن، آن‌را دوباره سرمایه‌گزاری کنید. وارن بافت، در همان اوایل کارش، این را یاد گرفت. زمانی‌که او و دوستش پال، در دوران دبیرستان، یک ماشین پین‌بال خریدند و آن‌را در یک سلمانی قرار دادند، و با درآمد آن دستگاه‌های بیشتری خریدند تا جایی که تعداد دستگا‌ه‌های آنها به هشت دستگاه رسید. وارن بافت تا جایی پیش رفت که توانست با سرمایه‌گزاری مجدد عایدی‌های‌اش در سن ۲۶ سالگی ۱۷۴ هزار دلار [به پول امروز،۱/۴ میلیون دلار] سرمایه دست و پا کند. حتی پول‌های کوچک هم می‌تواند به سرمایه‌های بزرگ تبدیل شود.

 

 

 

۲- تمایل به متفاوت بودن داشته باشید.

 

 

تصمیمات‌تان را برپایه اعمال و گفته‌های دیگران پایه‌ریزی نکنید. در سال ۱۹۵۶ زمانی که وارن بافت مدیریت ۱۰۰ هزار دلار پول را بر عهده گرفت، آن تعداد معدود سرمایه‌گزاران که با او شریک شده‌ بودند، اعمال‌اش را عجیب و غریب توصیف کردند؛ او حتی به شرکای مالی‌اش نگفته بود که قرار است پول‌ها را کجا سرمایه‌گزاری کند. همه پیش‌بینی می‌کردند که وارن بافت با شکست سختی روبرو خواهد شد. اما ۱۴ سال بعد، زمانی که وارن بافت شراکتش را تمام شده اعلام کرد، تشکیلاتش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشت. وارن بافت معتقد است که هر کس باید خودش را با استاندارهای خودش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، نه استانداردهای دیگران.

 

 

 

۳- هرگز انگشت شست‌تان را نمکید!

 

 

تمام اطلاعاتی را که برای تصمیم‌گیری به آن‌ها احتیاج دارید، از قبل آماده کنید و از یکی از دوستان‌تان بخواهید که شما را کنترل کند و اطمینان حاصل کند که در اجرای ضرب‌‌الاجل‌هایی که برای خود تعیین کرده‌اید، پایبندید. یکی از افتخارات وارن بافت، انجام کارهای مقتضی در زمان‌های تعیین شده است. وارن بافت جلسات غیرضروری و بی‌نتیجه را «مکیدن انگشت شست» نام‌گزاری کرده است.

 

 

 

۴- قبل از انجام هر معامله‌ای آن‌را به خوبی بررسی کنید.

 

 

همیشه قبل از شروع هر کاری، قدرت چانه‌زنی شما در آن کار بیشتر است. این نکته را وارن بافت به سختی فرا گرفته است. زمانی که پدرپزرگ وارن، او و دوست‌اش را برای پارو کردن برف‌های اطراف سوپر مارکت‌اش استخدام کرده بود، وارن و دوست‌اش برای مدت 5 ساعت، در حال پارو کردن برف‌ها بودند. بعد از اتمام کار، پدر بزرگ به هر دوی آن‌ها مجموعا 90 سنت داد، که آن‌را باید بین خودشان تقسیم می‌کردند. یعنی برای انجام یک کار طاقت فرسا، برای هر ساعت کمتر از چند پنی عایدشان شده بود. قبل از انجام هر معامله ای، از تمام جزئیات آن مطلع شوید، حتی اگر آن معامله را با دوست یا اعضای خانواده‌تان انجام می‌دهید.

 

 

 

۵- مواظب هزینه‌های خرد باشید.

 

 

تمرین کنید که مراقب تمام هزینه‌های‌تان باشید. پیش‌گیری کردن از هزینه‌های اضافه می‌تواند سود شما را افزایش دهد و سود بیشتر مساوی ‌است با سرمایه‌گزاری بیشتر و سرمایه‌گزاری بیشتر می‌تواند شما را سریع‌تر به ثروت و شوکت برساند.

 

 

 

۶- وام گرفتن را محدود کنید.

 

 

زندگی کردن با کارت‌های اعتباری و وام، شما را ثروتمند نمی‌کند. وارن بافت هیچ وقت مبالغ قابل توجهی وام نگرفته است حتی برای سرمایه‌گزاری.

[در کشوری مانند ایران، که نرخ بهره‌ی بانکی، کمتر از نرخ تورم است؛ گرفتن وام درصورتیکه شرایط بازپرداخت فراهم باشد و مبلغ آن در مسیر سرمایه‌گذاری و گردش پول باشد توصیه می‌شود.]

 

 

 

۷- سمج باشید!

 

 

با سرسختی و البته هوش می‌توانید بر رقبای خوب برتری پیدا کنید.

 

 

 

۸- به موقع خارج شوید.

 

 

وقتی وارن بافت جوان بود، یک بار در مسابقات اتومبیل رانی شرط بندی کرد و باخت. برای جبران ضرر متحمل شده، دوباره شرط بندی کرد و باز هم باخت و تمام پول‌هایی را که در یک هفته بدست آورده بود از دست داد. وارن دیگر هیچ وقت آن اشتباه را تکرار نکرد و به آن مسابقات شرط بندی باز نگشت. بدانید که چه وقت جلوی ضررها را بگیرید و اجازه ندهید که نگرانی از ضررهای متحمل شده، شما را به تکرار همان اشتباه وا دارد.

 

 

 

۹- خطرات را تشخیص دهید.

 

 

در سال 1995 شرکتی که پسر وارن بافت را استخدام کرده بود از سوی اف.بی.آی متهم به حساب‌سازی برای کسر مالیات شد. وارن به پسرش پیشنهاد داد که تصور کند اگر در آن شرکت بماند بهترین و بدترین سناریویی که ممکن است وجود داشته باشد چیست. و اگر باز هم ارزش داشت، در آن شرکت بماند. پسر وارن به سرعت تشخیص داد که خطر ماندن در شرکت بیشتر از فایده آن است، بنابر این روز بعد از کار در آن شرکت استعفا داد. قبل از هر تصمیمی تمام پیامدهای آن‌را بررسی کنید.

 

 

 

۱۰- معنی واقعی موفقیت را درک کنید.

 

 

با وجود ثروت افسانه‌ای وارن بافت، او موفقیت را با دلار اندازه نمی‌گیرد. در سال 2006، وارن تقریبا تمام ثروت افسانه‌ای خود را به خیریه ملیندا و بیل گیتس بخشید. وارن بافت می‌گوید: "وقتی شما به سن و سال من برسید، موفقیت را اینچنین تفسیر می‌کنید که چه تعداد از افرادی که می‌خواهید شما را دوست داشته باشند، به راستی، دوست‌تان دارند. این آخرین امتحانی است که نشان دهید، چگونه در تمام این سال‌ها زندگی کرده‌اید."

 

 

۱۱- در مراحل ضروری تلاش خود، سر وقت حاضر شوید.

 

 

وقتی در میانه یک تلاش مهم هستید، مراحلی هستند که عبور از آنها تعیین کننده است. وارن بافت که اینک 82 ساله است، درباره به دست آوردن یک کمک هزینه تحصیلی در دوران نوجوانی اش می گوید: «من رفتم به آنجا و تنها کسی بودم که [سر وقت] آمده بود. 3 پروفسور [داور] آنجا بودند و مدام می خواستند که بیشتر صبر کنیم [تا بقیه هم بیایند]. من گفتم "نه،نه، قرارمان ساعت 3 بود." بنابراین بدون اینکه هیچ کاری بکنم، کمک هزینه را بُردم.»

 

 

۱۲- کار سخت و صادقانه، درمان همه مشکلات نیست.

 

آقای بافت می گوید: «سوارکارهای خوب روی اسب های خوب کارشان عالی است، ولی روی اسبچه های چوبی نه! اساساً کار سخت و صادفانه همه مشکلات را درمان نخواهد کرد» بلکه مردم و شرایط اقتصادی هم نقش بزرگی در موفقیت کسب و کار ها دارند. (قابل توجه مسئولان فضای کسب و کار)

۱۳- قراردادهای کاری را طوری انتخاب کنید که انگار دارید دنبال همسر می گردید.

 

 

نظر آقای بافت در این باره جالب است: «در جستجو برای یک معامله، ما همان روشی را به کار می بندیم که یک فرد در جستجوی همسر ممکن است استفاده کند. یعنی پیوندی برقرار می کنیم تا چیزی فعال، جذاب، و با ذهن باز را به دست بیاوریم، نه اینکه بخواهیم خودمان را در عجله بیندازیم.» (قابل توجه جوانان جویای کار و همسر)

 

 

 

14- پیش بینی کنید که آینده چه شکلی خواهد داشت. 

 

 

و اما درباره نگاه به آینده، آقای بافت می گوید: «من برای سرمایه گذاری دنبال کسب و کارهایی می گردم که بتوانم پیش بینی کنم ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰ سال بعد، چه شکلی خواهند داشت. این به معنای جستجو برای کسب و کارهایی است که در آینده، عملکردی کما بیش شبیه آنچه امروز دارند داشته باشند، با این استثنا که بزرگتر شده باشند و در سطح جهانی کار کنند.»

«بنابراین روی فقدان تغییر تمرکز می کنم. برای مثال وقتی به اینترنت نگاه می کنم، سعی می کنم و بالاخره هم تشخیص می دهم که چطور فلان صنعت یا کمپانی می تواند توسط اینترنت تغییر کند یا صدمه ببیند، و بعد، از آن سرمایه گذاری اجتناب می کنم.»

 

 

 

۱۵- به افراد، به چشم سرمایه نگاه کنید.

 

 

و حالا اندرز آقای بافت برای دانشجویان رشته مدیریت ارشد کسب و کار (ام بی ای) را بخوانید: «به هم کلاسی های تان نگاه کنید. یکی را که شخصیتش را دوست دارید برای خرید انتخاب کنید و یکی دیگر را که به نظرتان آدم جالبی نیست برای فروش. بعد این ویژگی ها[ی دخیل در تصمیم گیری] را یادداشت کنید و خواهید دید که هیچ کدام، مادرزادی نیستند بلکه در جریان زندگی به دست می آیند. پس آنها را بنویسید و دنبال کنید.»

 

 

 

۱۶- تشخیص دهید که از چه کسی خوش تان می آید و از چه کسی بدتان!

 

 

آقای بافت تقریباً درباره هر چیزی نظر خاص خودش را دارد. همه دارند. او می گوید: «آدم یا آدم هایی را که بیش از همه تحسین می کنید انتخاب کرده و بعد بنویسید که به چه خاطر او/آنها را ستایش می کنید. حق ندارید اسم خودتان رو توی این فهرست بیاورید.»

«بعد [از اینکه فهرست را پر کردید] فرد/افرادی را فهرست کنید که صادقانه، دو سنت هم برای شما نمی ارزند و ویژگی هایی را که باعث شده از او/آنها روی گردان شوید را هم یادداشت کنید.»

 

 

 

۱۷- با افرادی کار کنید که برای شان احترام قائل هستید.

 

 

آقای بافت با چه افرادی کار می کند: «پیش آمده که من معاملاتی را لغو کنم، فقط چون از افرادی که با انجام معامله مجبور به همکاری باهاشان می شدم، خوشم نیامده بود. هیچ دلیلی هم برای تظاهر نداشتم.»

«کار کردن با افرادی که باعث می شوند زخم معده بگیرید، -به جرأت می گویم- شبیه ازدواج کردن با پول و ثروت است. احتمالاً تحت تمام شرایط کار اشتباهی است، حالا اگر ثروتمند هم باشید که دیگر حماقت است.»

 

 

 

۱۸- موقع استخدام، به سه ویژگی کلیدی افراد نگاه کنید.

 

 

زیر دست یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا، چه کسانی کار می کنند؟ او مشخصات افراد مناسب برای استخدام را چنین بر می شمرد: «یک بار کسی گفت که در جستجو برای استخدام افراد، دنبال سه کیفیت بگرد: "صداقت، آگاهی و انرژی. و اگر طرف اولی را نداشت، آن دو تای دیگر تو را خواهد کشت."»

 

 

 

۱۹- صبور باش!

 

 

نظر آقای بافت در مورد صبر این است: «فرقی نمی کند چقدر تلاش و استعداد وسط گذاشته باشی، بعضی چیزها فقط زمان می خواهند. نمی شود که با باردار کردن 9 زن، 1 ماهه بچه تولید کرد!»

 

 

 

۲۰- با آدم هایی بچرخ که از خودت بهتر هستند.

 

 

خود آقای بافت (و البته بیل گیتس) که چنین می کند: «ارتباطاتی به وجود بیاور که در آنها، اخلاق و رفتار افراد از خودت بهتر باشد و آن وقت به طور خودکار، در همان مسیر خواهی افتاد.»

 

 

 

۲۱- از اشتباهات خودت درس بگیر!

 

  

«من اشتباهات زیادی می کنم و در آینده هم اشتباهات زیادی خواهم کرد. این هم بخشی از بازی است. فقط باید اطمینان حاصل کنی که کارهای درست بر اشتباهات چیرگی دارند.»

 

۲۲- تحقیقات خود را انجام بده.

 

  

«ریسک ها از اینجا ناشی می شوند که ندانی داری چه می کنی.»

 

 

 

۲۳- بدان که تغییر عادت ها سخت است !

 

 

«زنجیرهای عادات بسیار سبک تر از آن هستند که حس شوند و در عین حال، بسیار سنگین تر از آن که به راحتی پاره شوند. در سن و سال من، نمی شود عادت ها را تغییر داد. من گیر کرده ام. ولی شما 20 سال بعد، عادت هایی را خواهید داشت که امروز تصمیم گرفته اید در زندگی روزانه تان جاری کنید.»

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

هفت خصلت اساسی مردمان موفق

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

موفقیت امری ساده، ناگهانی و یا شانسی نیست. انسان های بسیار موفق ویژگی های منحصر بفردی دارند که آنها را از افراد عادی متمایز می کند. موفقیت فرمول مشخص و ثابتی ندارد اما ویژگی هایی را می طلبد. عشق، ایمان، ارزش ها، انرژی درونی، برنامه ریزی، جلب دوستی و تسلط بر فن ارتباط از مهم ترین ویژگی های مردمان موفق است.

 

این ویژگی ها باعث می شود بتوانید بدون توجه به داشته ها و شرایط محیطی گذشته را رها سازید و آینده ای برای خود بسازید که انسان ها را به شگفتی وا دارد. مردمان موفق هفت خصلت بارز را به صورت چشمگیری در خود پرورانده اند: 

 

اول: عشق! همه افراد موفق هدفی دارند تقریبا آزاردهنده که آنها را از درون می خورد، و در عین حال انرژی می دهد و به سوی عمل می برد. عشق به زندگی نیرو و رنگ و معنی می بخشد. همچون سوخت، قطار موفقیت را به حرکت در می آورد و تواناییهای بالقوه را بکار می گیرد.

 

آنچه شما را در زمره مردمان موفق دنیا قرار می دهد عشق بی حد و حصر به هدفی است که در سر دارید. وقتی عاشق باشید دست از هدف خویش بر نمی دارید و تا رسیدن به خواسته خود از سر و جان می گذرید. وقتی پای عشق در میان باشد توانمندی های شما بسیج می شوند، فکر شما بهتر کار می کند، راه های بهتری می یابید، پرقدرت به پیش می روید، سختی ها شما را خسته نمی کند بلکه دلایل محکم تری برای ادامه به شما می دهد.

 

دوم: ایمان! میان آنان که شکست میخورند و آنان که موفق می شوند تفاوت عظیمی در اعتقادات وجود دارد. عقیده ما درباره آنچه هستیم و آنچه می توانیم باشیم مشخص کننده آینده ماست. به معجزه معتقد باشیم یا محدودیت ها، ناگهان در زندگی ما رخ می دهند.

 

میزان ایمان و باورهای ما به شایستگی خویش، توانایی ها و امکان پذیری یک هدف و خواسته است که میزان موفقیت ما را تعیین می کند. وقتی با قلبی مطمئن پای در مسیر می گذاریم موانع و محدودیت های راه تاثیر چندانی در روند پیشرفت ما نخواهند داشت.

 

سوم: برنامه ریزی! برنامه ریزی راهی برای سازمان دادن منابع و نیروهاست. هر فرد موفقی می داند که در اختیار داشتن منابع، برای رسیدن به موفقیت کافی نیست. باید با برنامه ریزی و یافتن مسیر صحیح از آنها به مؤثرترین وجه استفاده کرد.

 

برای ایجاد تعادل میان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خویش باید بتوانیم اولویت ها را معین کنیم، به زمان توجه کنیم و از اتلاف وقت جلوگیری کنیم، عادت ها و رفتارهای معمول خود را شناسایی کنیم و بر اساس این عوامل برنامه ریزی کنیم.

 

 

چهارم: مشخص بودن ارزش ها! ارزش های شما ناشی از اعتقادات، باورها، علائق، و عادت ها و هنجارهای شما و جامعه هستند. ارزش قضاوت اساسی، اخلاقی و عملی در مورد چیزهای مهم است. بسیاری از مردم قضاوت روشنی در مورد آنچه در زندگی برایشان مهم است ندارند.

 

غالبا افراد کارهایی می کنند که بعدا موجب ناخشنودی شان می شود.چون به طور ناخود آگاه، اموری را برای خود و دیگران صحیح می دانند، ولی برای خودشان روشن نیست. درک ارزش ها از نکات کلیدی پیشرفت و ترقی است.

 

شما باید بدانید که واقعا چه چیزی برایتان مهم است. وقتی در یک دوراهی قرار می گیرید و تصمیمی می گیرید آنچه باعث می شود یک گزینه را نسبت به گزینه دیگر ترجیح دهید نشان دهنده ارزش های شماست. 

 

پنجم: انرژی! انرژی گاهی به صورت خروش و هیاهوی شادمانه است و گاهی به صورت میل به سازندگی و شادی عمومی. افراد پیشرو همیشه در پی فرصت هستند و معتقدند انسان هیچ وقت به اندازه کافی وقت ندارند.

 

کلمات و عباراتی که دائما در ذهن خود تکرار می کنیم تاثیر زیادی بر سطح انرژی تان دارند. شما می توانید برای افزایش سطح انرژی خود از عبارات تاکیدی، جملات انگیزشی، موسیقی محبوب خود و یا فایل های انگیزشی استفاده کنید.

 

ششم: جلب دوستی! شما با انسان های دیگر دوست می شوید تا در مسیر کمال، سعادت و موفقیت همدیگر را یاری کنید، بر شادی هم بیافزایید، یار و غمخوار هم باشید، و با یکدیگر پیوندهای عمیق تر و عمیق تری ایجاد کنید. افراد موفقی چون کندی ها، لوترکینگ ها، و گاندی ها همه دارای قدرت جلب دیگران و همراه کردن آنها و پیوند زدن نیروی خود با میلیون ها انسان بودند.

 

بزرگترین پیروزی ها در عرصه جهان نیست. بلکه در عمیق ترین زوایای قلب شماست. تسخیر قلب ها شما را قادر به فتح بزرگترین قله های موفقیت می کند. شما با نفوذ در قلب انسان ها نیروهای مضاعفی برای ادامه دادن می یابید.

 

هفتم: تسلط به فن ارتباط! ایجاد ارتباط و یا تمرکز بر دیگران باعث می شود دیگران نیز بر شما متمرکز شوند و به شما توجه کنند. ادب و احترام و عشق ورزی، توجه به نیازها و خواسته های دیگران، مشارکت در امور و یاری کردن دیگران باعث ایجاد ارتباط مثبت و سازنده می شود و پل های ارتباطی شما را تقویت می کند.

 

افرادی که در زندگی خود موفق هستند می دانند چگونه با مشکلات دست و پنجه نرم کنند و آنگاه آن تجربیات را به گونه ای به خود انتقال دهند تا تغییرات لازم برای موفقیت را انجام دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

قوانن موفقیت برای تبدیل افراد معمولی به افراد موفق

کتابهایی که  می تواند تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

فرقی نمی کند چند سال دارید، اهل کجایید یا حرفه تان چیست؛ همه ی ما در یک ویژگی مشترکیم:میل به موفقیت . بعضی افراد شب و روز کار می کنند، اما هیچ موفقیتی نصیبشان نمی شود. نه وضعیت مالی شان بهتر می شود و نه به دانششان افزوده می شود؛ اما چطور می توانیم فردی موفق باشیم و به بیشترین بهره وری دست یابیم؟موفقیت

 

قانون 5 ساعت برای موفقیت در زندگی

گاهی به گوش مان می رسد فلانی در شغل خود ترفیع گرفته یا خودرو و خانه ای گران قیمت خریده است؛ از خودمان می پرسیم چرا ما هیچ پیشرفتی نداریم و تغییری در زندگی مان حاصل نمی شود؟

 

اگر شما هم چنین زندگی ای دارید، لازم است برنامه ریزی و قوانین زندگی تان را تغییر دهید. خیلی از افراد موفق دنیا از یک قانون 5 ساعته استفاده می کنند که زندگی آن ها را به پیشرفت رسانده است؛ از جمله این افراد موفق می توان به بیل گیتس، اپرا وینفری و مارک زاکربرگ اشاره کرد .

 

برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و دست یابی به موفقیت و پیشرفت، همواره در حال یادگیری باشید. حتی وقتی که سرتان شلوغ است و کارهای روزانه تان را به سختی انجام می دهید، باز هم یادگیری را رها نکنید. بهتر است 5 ساعت در هفته را به یادگیری اختصاص دهید. پس در 5 روز کاری، روزی یک ساعت به یادگیری بپردازید. در این زمان تمام حواس خود را جمع کنید و نگذارید چیزی تمرکزتان را از بین ببرد. یادگیری باعث جوان شدن مغز می شود و با این کار به پیشرفت بیشتری خواهید رسید. 5 گام زیر را برای یادگیری بپیمایید :

 

مطالعه کنید

 

تمام افراد موفق به مطالعه کردن عادت دارند. با مطالعه می توانید به معلومات خود بیافزایید. پس هر هفته برای خود برنامه ریزی مطالعاتی داشته باشید. برنامه بریزید و هر روز چند صفحه یا یک بخش از کتابی را بخوانید . البته می توانید در هنگام ترافیک و در مسیر رسیدن به سرکار به کتاب های صوتی گوش دهید. بیل گیتس یک کتاب خوان حرفه ای است که هر ساله بیش از 50 جلد کتاب می خواند و مطالعه را عامل اصلی پیشرفت خود تلقی می کند .

 

موفقیت

 

آشنایی با قانون 5 ساعت برای موفقیت در زندگی

 

انعکاس آموخته ها و استفاده از آن

 

انعکاس چیزی که آموخته اید از اصلی ترین بخش یادگیری است. با مطالعه کردن، اطلاعاتتان بیشتر می شود و چیزهای جدیدی یاد می گیرید. اگر فقط بخواهید حجم زیادی از اطلاعات را بدون هدف در ذهن خود نگه دارید، به هیچ دستاوردی نمی رسید و فقط از یادگیری مهارت های جدید باز می مانید. پس از اطلاعات خود استفاده کنید و آن ها را با دیگران به اشتراک گذارید، باید داده های به دست آمده از طریق مطالعه را به اطلاعات و سپس به دانش تبدیل کنید .

 

آزمون و خطا

 

خیلی از محصولات و دستاوردها، نتیجه ی آزمون و خطا هستند. آزمون هایی که در طی آن ایده های جدید و ناب به دست می آید. البته این تنها مختص دانشمندان و مخترعان نیست، بلکه هر ایده ی جدیدی سبب رشد و شکوفایی می شود . اگر خانه دار هستید در آشپزخانه غذاهای جدید بپزید و در آشپزی به ایده های نو برسید. در محل کار روش های جدیدی را برای انجام کارهای خود امتحان کنید و از این طریق به زندگی تان شادابی و نشاط دهید .

 

کار کردن با یادگیری متفاوت است

 

باید بدانید کار کردن با یادگیری فرق دارد. ممکن است هفته ای 40 ساعت کار کنید و به این احساس برسید که در مسیر پیشرفت و موفقیت قرار دارید . خیلی خوب است که با انگیزه کار کنید اما حتماً می دانید فشار کاری فرصت رشد و یادگیری را از شما می گیرد. براساس قانون 5 ساعته، زمانی جداگانه را به یادگیری اختصاص دهید. برای آموختن مهارتی جدید اقدام کنید تا با ایجاد تنوع ذهنی، یادگیری مؤثرتری نیز داشته باشید .

 

روی پیشرفت تمرکز کنید نه بهره وری

 

خیلی از افراد تصور می کنند وقتی بهره وری بیشتری داشته باشند موفق ترند؛ اما بهره وری یکی از کلیدهای اصلی موفقیت است و با یادگیری متفاوت است. شاید کارهای روزانه تان را به خوبی انجام دهید و در شغل خود موفق باشید، اما باید برنامه ای جداگانه برای پیشرفت شخصی و یادگیری در نظر بگیرید. پس بهره وری ارتباطی به یادگیری مهارت های جدید و پیشرفت شخصی ندارد .

 

موفقیت

 

همچنین بخوانید : تمامی راه ها و مطالب مرتبط با موفقیت

درباره قانون 5 ساعته برای موفقیت در زندگی چه می دانید

 

در پایان

 

5 ساعت در هر هفته را به یادگیری اختصاص دهید. در این زمان کتاب های مفید بخوانید، مستند تماشا کنید و مهارت های جدید را به دست آورید. یادگیری کوتاه مدت شما را به موفقیت های قابل توجهی می رساند. از زندگی و مسیر افراد موفق الگو بگیرید و مطمئن باشید به پیشرفت خوبی خواهید رسید .

 

چند قانون جهانی برای موفقیت

 

قانون انگیزه

 

هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی، خواسته های شما سرچشمه می گیرد. پس برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه ها را مشخص کرد تا با یک برنامه ریزی اصولی به هدف رسید .

 

قانون تمرکز

 

هر چیزی را که روی آن تمرکز کرده و به آن فکر کنید در زندگی واقعی، شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که واقعاً طالب آن هستید .

 

موفقیت

 

درباره قانون 5 ساعته برای موفقیت بیشتر بدانید

 

قانون انتخاب

 

زندگی ما نتیجه انتخاب های ما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستیم، کنترل کامل زندگی و تمامی آن چه برایمان اتفاق می افتد در دست خودمان است .

 

قانون تفکر مثبت

 

برای رسیدن به موفقیت و شادی، تفکر مثبت امری ضروری است. شیوه تفکر شما نشان دهنده ی ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست .

 

قانون تغییر

 

تغییر ، غیر قابل اجتناب است و ما باید استاد تغییر باشیم نه قربانی آن .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

اهمیت تمرکز داشتن برای موفقیت در زندگی

تمرکز داشتن، از عادت‌های بزرگی است که در سال جدید، می‌توانید به کلکسیون عادت‌های داشته و نداشته‌تان اضافه کنید و حسابی از این وجود، لذت ببرید.

 اساساً موفقیت معادل و معنای خارجی ندارد. واقعاً موفقیت یعنی چه؟ به‌اندازه آدم‌ها،‌ تعریف برای آن وجود دارد. پس وقتی‌که این‌همه تعریف برای یک مفهوم وجود دارد، چرا موفقیت را باید دارای مصداق خارجی بدانیم؟


» پس تکلیف موفقیت چه می‌شود؟

 بهتر است به‌جای موفقیت، از ویژگی‌های دیگری که تعریفی مشخص و قابل اندازه‌گیری دارند، استفاده کنیم.


مثلاً نگوییم که فلان موفق‌تر شده است،

بگوییم فلانی منظم‌تر شده است،

فلانی بادانش‌تر شده است،

و حتی این‌که فلانی متمرکزتر شده است.

کسی که تمرکز داشته باشد، طبیعی است که موفقیت‌های ریزودرشت زیادی را هم‌ دست و پا خواهد کرد.


حتی می‌توانیم میزان دستاوردهای آدم‌ها را، نه با موفقیت آن‌ها، که با تمرکز آن‌ها بسنجیم؛ یعنی کسانی که تمرکز و توجه و دقت بیشتری دارند، دستاوردهای بیشتری هم دارند.


حالا درک کردید که تمرکز داشتن چقدر مهم است؟ در این مقاله، قصد داریم به نکاتی درباره این ویژگی مهم اشاره کنیم…




» برای تمرکز،‌ باید اولویت داشت !

مهم‌ترین اصل در حوزه تمرکز داشتن، اولویت داشتن است. اگر شما اولویتی نداشته باشید و ندانید که قرار است کجا بروید و چه‌کار بکنید، اساساً باید روی چه چیزی تمرکز کنید؟


برای تمرکز کردن، شما باید این تعریف فوق‌العاده از بهره‌وری را، که غالباً نظامی‌ها ارائه می‌دهند، مدنظر داشته باشید که‌ :


«بهره‌وری یعنی، کمترین انرژی صرف شده، برای مسائل ثانویه.»


یعنی چطور؟


یعنی اساساً شما باید مسائل زندگی‌تان را در حوزه‌های مختلف، تبدیل به اولیه و ثانویه کنید.


اولیه‌ها، مسائل مهم و اولویت‌دار شما هستند

ثانویه‌ها هم بعد از آن‌ها قرار می‌گیرند. یعنی اگر وجود نداشته باشند هم مشکلی پیش نمی‌آید.

وقتی‌که چنین تقسیم‌بندی‌هایی کردید، آن‌وقت مشخص می‌شود که باید روی چه چیزهایی تمرکز کنید، و از چه چیزهایی توجه و تمرکز و دقت‌تان را بردارید.


پس مهم‌ترین اصل تمرکز داشتن در زندگی، برنامه داشتن، هدف داشتن و مشخص کردن اولویت‌ها و کارهایی است که باید انجام بدهید؛ چون این‌ها که مشخص نباشند، از دست شما کاری بر نخواهد آمد و در همان آشفتگی زندگی خواهید کرد.


 


» تمرکز از جزئیات شروع می‌شود

نکته مهر دیگر، شروع از جزئیات است. خیلی‌ها تصور می‌کنند این مسائل مهم‌اند که تمرکز ما را به هم می‌زنند. اشتباه بزرگ همین‌جاست؛ شیطان در جزئیات است که پنهان شده.


این، مسائل کوچک هستند که تمرکز ما را به هم می‌ریزند.


درست مثل مدیریت زمان؛ که این ثانیه‌ها و دقیقه‌های پرت هستند که زمان ما را هدر می‌دهند.


یا درست مثل مدیریت پول و بودجه؛ که این سنت‌ها و ریال‌ها هستند که باعث اسراف‌های مالی ما می‌شوند؛ نه دلارها و تومان‌ها و …. پس اگر می‌خواهیم بدانیم که از کجا داریم می‌خوریم که موفق به تمرکز داشتن نمی‌شویم، باید به سمت مسائل کوچک و روزمره و پیش پا افتاده برویم؛ وگرنه تکلیف مسائل بزرگ که روشن است.


حتی اگر می‌خواهید که تمرکزتان را بالا ببرید هم، باید که از مسائل کوچک شروع کنید؛ چراکه تمرین از روی این مسائل،‌ سبک‌تر و خوشایندتر و شدنی‌تر و واقعی‌تر خواهد بود.




» تمرکز در کسب‌وکار

برایان تریسی در این زمینه مثال جالبی دارد. او اشاره می‌کند که در روزگاران قدیم، شهرها باروها و دیوارهایی داشتند که برای حفاظت از شهر ایجاد شده بود. دشمن که حمله می‌کرد، مدافعان شهر ابتدا پشت این دیوار جبهه گرفته و شروع به مقاومت می‌کردند.


وقتی که از پس دشمن برنمی‌آمدند و دیوار اول سقوط می‌کرد، پشت دیوار دوم سنگر می‌گرفتند.


سپس پشت دیوار سوم و چهارم، اگر وجود داشت، می‌رفتند و مقاومت می‌کردند.


در نهایت اگر کاری از دست‌شان برنمی‌آمد، آن‌ها به دژ یا قلعه پناه می‌بردند؛ جایی که می‌توانستند تا مدت‌ها مقاومت کنند تا نیروهای کمکی برسند. پادشاه، اطرافیان، وزرا و گارد سلطنتی، آن‌قدر در این دژ باقی می‌ماندند تا نیروهای کمکی برسند یا این‌که درنهایت تسلیم شده یا این‌که آن‌قدر مقاومت کنند که بمیرند.


هر کسب و کاری، برای خودش دژهایی دارد.

باید حواستان به این دژها باشد. هدف اصلی هر کسب‌وکاری، سود و فروش است؛ حتی هدف از فروش هم، سود است؛ هدف از سود هم پابرجا نگه‌داشتن خود کسب‌وکار است تا به پروژه‌ها و برنامه‌های بزرگ‌تر خودش برسد.


دژ و قلعه شما در کسب‌وکار چیست؟ به قول تریسی، کدام کارها و محصولات و خدمات هستند که بیشترین سودها را به شما می‌رسانند؟ تا به‌حال با کدام محصولات و خدمات به پیشرفت بزرگ و امروزی رسیده‌اید؟


درنهایت این‌که، تمرکز در کسب‌وکار، یعنی تمرکز روی دژهای نهایی‌تان؛ یعنی وقتی‌که در حال ورشکست شدن یا عقب ماندن از رقبا بودید، باید به این دژ و هسته اصلی برگردید و به‌دقت روی آن تمرکز کنید. با چنین تمرکزی است که می‌توانید دوباره به اوج برگردید.


» تمرکز در زندگی

استفاده از تمرکز، صرفاً مرتبط با کسب‌وکار و موارد دیگر نیست. هرکدام از ما زندگی شخصی خودمان را داریم. به قول ریچارد برانسون، کارآفرین مطرح بریتانیایی :


هرگاه که احساس کنم مشکلی برای کسب‌وکارم پیش آمده و حتی اگر کلاً ورشکست شده‌ام و دیگر همه چیز تمام است، نگران نخواهم بود؛

به جزیره‌ام خواهم رفت و چند وقتی استراحت خواهم کرد و از نو شروع خواهم کرد؛ اما مشکل نهایی آن‌جاست که حس کنم برای خانواده‌ام مشکلی پیش آمده… در آن صورت به‌طور واقعی و جدی احساس می‌کنم که دچار مشکل شده‌ام.


یعنی که تمرکز بر خانواده، گاهی حتی برای کارآفرین‌ها این‌قدر مهم است.


در زندگی خانوادگی نیز، تمرکز نقش مهمی را بازی می‌کند. کدام کارها و رفتارها هستند که اگر روی آن‌ها به‌شدت تمرکز کنید، کیفیت زندگی شما رشد خواهد کرد؟


مسائل اولیه و ثانویه که یادتان نرفته؟

در زندگی شخصی‌تان نیز، برای بالا بردن بهره‌وری عاطفی، باید این مسائل اولیه و ثانویه را از هم جدا کرده و به‌شدت روی مسائل اولیه تمرکز کنید.


مسائلی از قبیل :


به سفر رفتن با اعضای خانواده،

نشست‌های شبانه و پای صحبت هم نشستن،

رفع مشکلات عاطفی و غیرعاطفی اعضای خانواده،‌

رفع نیازهای روزمره اعضای خانواده،‌

وقت گذاشتن و با آن‌ها به خرید رفتن،

وقت گذاشتن و ارتباطات خانوادگی و فامیلی با کیفیت داشتن،‌

وقت گذاشتن برای آینده فرزندان و موفقیت همسر و …،

و …

در این صورت، می‌دانید که باید روی چه چیزهایی تمرکز داشته باشید. اگر این‌ها را ندانید، اساساً تمرکز کردن برای شما موضوعیتی نخواهد داشت.


خب، وقتی قرار است ندانید که روی چه چیزی باید تمرکز کنید، آیا اساساً تمرکزی هم خواهید کرد؟


حالا که به این درک رسیده‌اید که تمرکز چقدر مهم است و در جنبه‌های مختلف زندگی‌مان نقش بازی می‌کند، می‌توانیم چند تمرین برای بالا بردن تمرکز ظاهری‌مان را انجام بدهیم تا کم‌کم کار به تمرکزهای دیگر هم برسد.


فقط یادتان باشد که آشفتگی و تمرکز نداشتن شما، در طول روزها و سال‌ها اتفاق افتاده؛ پس انتظار نداشته باشید که طی یک هفته، مشکل بی‌توجهی و بی‌دقتی شما حل بشود؛ هر روز مقداری پیشرفت کافی است؛ طبق قانون اثر مرکب، بعد از یکی، دو سال کم‌کم متوجه اتفاقات بزرگی خواهید شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

چند عامل موفقیت از نگاه ریچاد سنت جان

یچارد سنت جان از جمله افرادیست که سال‌ها درباره‌ی اینکه چطور و چه رازهایی باعث موفقیت میشوند، تحقیق کرده است و دغدغه‌ی بزرگ ریچارد پیدا کردن راز موفقیت از میان افراد موفق و انتقال آن به کودکان و نوجوانان بود.


جرقه این کار در هواپیما زده شد…

وقتی او در جواب سوال نوجوانی فقیر که به دنبال یافتن راز موفقیت بود، حرفی برای گفتن نداشت !

به همین خاطر حدود یک دهه به بررسی این موضوع پرداخت؛ او حدودا با 500 نفر از افراد موفق و شاخص جامعه صحبت کرد و رازهای موفقیت را از زبان آن ها شنید.


بعد از این که ریچارد تحقیق جامعی در این باره انجام داد، متوجه شد که :


موفقیت راز ندارد بلکه راه دارد


او این راه ها را در قالب یک سخنرانی دو ساعته در مدارس برای نوجوانان ارائه داد.

همچنین یک کتاب در این باره نوشت.

او هشت راهی را که برای موفق شدن باید طی کرد، در قالب یک سخنرانی کوتاه سه دقیقه ای در TED Talk نیز توضیح داده است و میلیون‌ها بازید داشته است.


یک فرد گرسنه را تصور کنید… این فرد در آن لحظه فقط مشتاق خوردن غذاست.

اگر به این فرد آب بدهیم، بدون شک نیاز او بر آورده نمی شود. این شخص گرسنه اشتیاق بسیار زیادی برای خوراکی و غذا دارد؛ با دیدن یک میز پر از غذا چشمانش از شادی برق خواهد زد و با شور و شوق غذاها را خواهد خورد.


دراینجا قصد دارم درباره ی اشتیاق صحبت کنم.

هر کار موفقی که در این دنیا به سرانجام می رسد، عامل اصلی به نام اشتیاق درون خود دارد. در حقیقت اشتیاق یک محرک بسیار قوی برای رسیدن به هر هدف و آرزو و موفقیتی است.


در زمینه شغلی و درسی نیز اشتیاق می تواند ما را به موفقیت برساند‌. وقتی ما برای انجام کاری مشتاق باشیم، پس بدون شک آن را به بهترین نحو انجام می دهیم؛ همانطور که قبلا در مقاله «قدرتمندترین سلاح در جنگ با سختی های زندگی» راجع به اشتیاق برادران رایت خواندید.


اگر شور و اشتیاق وجود نداشت شاید هیچ قله ای فتح نمی شد، هیچ موسیقی ساخته نمی شد، ادیسون به دنبال کشف برق نمی رفت و هیچ اختراعی انجام نمی شد‌. در حقیقت این شور و اشتیاق است که باعث خلق نقاشی ها، شعرها، اختراعات و اکتشفات علمی شده است.


هر موفقیتی که در تاریخ ماندگار شده، شور و اشتیاقی در پشت آن به چشم می خورد.



حالا بیایید هر کدام از ما وضعیت خودمان را بررسی کنیم و از خود سوالاتی بپرسیم؛ برای این که موفق شوید، باید با خود صادق باشید و به این سوالات پاسخ واقعی بدهید‌ :


شور و اشتیاق شما نسبت به وضعیت فعلی شغلی و درسی تان چه قدر است؟

آیا هر روز صبح با اشتیاق چشم هایتان را باز می کنید و به محل کارتان می روید ؟

از کارهای روزانه تان لذت می برید؟

  آیا سر کلاس درس برای یادگیری مطالب مشتاق هستید و از گوش دادن به آن غرق لذت می شوید؟

چه کار و مهارتی وجود دارد که در حال حاضر شما با آن سر و کار ندارید ولی بسیار مشتاق هستید که آن را انجام دهید؟

» میزان اشتیاق‌تان را بررسی کنید

اولین قدم برای مسیر موفقیت‌تان این است که میزان اشتیاق‌تان را بررسی کنید.


شما باید بررسی کنید در شرایط کنونی زندگی تان نسبت به کدام جنبه های زندگی تان شور و اشتیاق کافی دارید. اگر صبح ها به سختی از خواب بیدار می شوید و دوست ندارید سر کلاس یا محل کارتان بروید، این نشان می دهد که مشتاق به انجام آن کار نیستید.


حالا باید در درون خودتان جستجو کنید و چیزهایی که نسبت به آن ها اشتیاق زیادی دارید، پیدا کنید. شاید شما عاشق نقاشی کشیدن هستید یا نواختن گیتار به شما حس خوبی بدهد یا حتی دانشجوی رشته حقوق باشید اما عاشق ادبیات…


در هر وضعیتی قرار دارید، اگر به دنبال کارهای مورد علاقه خود بروید، کیفیت زندگی تان از این رو به اون رو خواهد شد.


انجام کاری که همراه با اشتیاق است، به شما انرژی زیادی می دهد و می تواند حتی نام شما را در تاریخ ماندگار کند.


البته به این نکته نیز توجه کنید که گاهی ما کاری را با اشتیاق شروع می کنیم و بعد از چند روز یا چند هفته و گاهی حتی چند سال دیگر خبری از شور و شوق اولیه نیست.


شاید شما از آن دسته آدم هایی هستید که رشته تحصیلی، شغل، همسر، محل زندگی و غیره را طبق علاقه خود انتخاب کردید اما حالا خبری از آن همه اشتیاقی که قبلا داشتید نیست و احساس نارضایتی می کنید… خب راهکار چیست؟



در این شرایط می توانید از این راهکارها استفاده کنید :


• زمانی کوتاه برای استراحت اختصاص دهید

گاهی ما در مسیر رسیدن به رویاهایمان زیاده روی می کنیم و توجهی به روح و روان خود نداریم.


یک سفر کوتاه به طبیعت یا استراحت در خانه یا ملاقات با افراد مورد علاقه مان می تواند ریکاوری خوبی برای برگشتن به روزهای اوج باشد تا بتوانیم دوباره مشتاقانه به مسیرمان ادامه دهیم.


• فراموش نکنید اشتیاق برای موفقیت لازم است اما کافی نیست.

شما باید همراه با اشتیاق، استقامت و تهعد نیز داشته باشید.


• اگر مشکلی برایتان پیش آمده و به بن بست رسیدید، با خودتان صادق باشید

پاسخ را در درونتان جستجو کنید؛ شاید شما اشتیاق دارید اما اعتماد به نفس ندارید.

ترس از شکست و عدم اعتماد به نفس می تواند حتی اشتیاق شما را هم بدزدد‌. پس سعی کنید ریشه مشکل را پیدا کرده و آن را برطرف کنید.


برای همه شما زندگی پر از اشتیاق و حال خوب آرزو دارم؛ البته من همیشه معتقدم حال خوب ساختنیست نه یافتنی. پس امیدوارم با اشتیاق و اعتماد به نفس به دنبال رویاهای‌تان بروید و حال خوب برای خود بسازید.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

20 میلیون تومان دارم نمی دونم در چه کاری سرمایه گذاری کنم یا چه کارایی میشه با این پول کرد؟

 

دانلود رایگان کتابهای موفقیت و ثروت

به این سوال پاسخ های زیادی داده شده است که بر اساس  نظرات این نظر بیشترین آرا را بدست آورده است:

 ثبت نام ماشینه بلند مدت از ایران خودرو هر بار ثبت نام 3 تومنی سود میکنی!

 

دوستان اگر نظراتی دیگه دارند اعلام دارند که برای استفاده در سایت قرار دهیم.

 
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر