آدرس فروشگاه کتابهای موفقیت و ثروت IDPay.ir/ketab1401/file

چگونه به اهداف خود در سال جدید برسیم؟




انتخاب اهداف درست


اگر اهدافتان قابل‌اجرا و دستیابی باشند، بیشترین شانسِ موفقیت را خواهید داشت. به گفته شرکت مدیریت زمان Franklin Covey ، یک‌سوم اهداف سال جدید حتی تا پایان ماه اول سال هم دوان نمی‌آورند. این اهداف شکست می‌خورند زیرا از ابتدا درست نیستند. سه دلیل اصلی اشتباه بودن اهداف از این قرارند:


• این هدف بر اساس نظر شخصی دیگر یا جامعه اتخاذ شده


• خیلی مبهم است


• برنامه‌ای معقول برای دستیابی به آن ندارید


اهدافتان باید هوشمندانه باشند. هوشمندانه به معنای مشخص، قابل ارزیابی، قابل‌دستیابی، مرتبط و دارای محدودیت زمانی است.


مشخص: هدف شما باید کاملاً روشن باشد. تعیین یک هدف مشخص خیلی مهم است و نباید به‌طور مبهم مثلاً بگوییم "می‌خواهم وزن کم کنم." باید مشخص کنید: چقدر وزن در چه مدتی باید کم شود. مثلاً پنج کیلو در عرض دو ماه. این نوع هدف‌گذاری مؤثرتر است.


قابل ارزیابی: اگر هدفتان کاهش وزن باشد، ارزیابی‎اش آسان است. اما اگر به‌عنوان‌مثال تصمیم دارید جویدن ناخن‌ها را متوقف کنید، بهتر است هرروز از ناخن‌هایتان عکس بگیرید تا پیشرفتتان قابل ارزیابی باشد. ثبت پیشرفت در یک دفترچه یا موبایل می‌تواند به پیشرفتتان کمک کند.


قابل‌دستیابی: این بدان معنا نیست که نباید اهداف بزرگ داشته باشید. اما برداشتن گام بزرگ و سریع ممکن است شمارا ناامید کند و دیگر جوانب زندگی‌تان را تحت تأثیر قرار دهد. مثلاً اگر سی سال دارید و تصمیم بگیرید برای بازنشستگی در سی‌وپنج‌سالگی پول پس‌انداز کنید، هدفی معقول و قابل‌دسترسی نیست. اما اگر تصمیم بگیرید ماهی صد دلار پس‌انداز کنید، کاملاً قابل انجام است و می‌توانید این مبلغ را به‌مرور زمان افزایش دهید.


مرتبط: آیا این هدف واقعاً برای شما مهم است و دلایل خوبی برای آن دارید؟ اگر آن را از سر تنفر یا افسوس یا شور و تعصب لحظه‌ای انجام دهید، زیاد دوام نخواهد داشت. اما اگر پروسه‌ای ایجاد کنید که در آن متمرکز فکر کنید و ساختار زندگی‌تان را تغییر دهید، شانس بیشتری در مبارزه خواهید داشت.


دارای محدودیت زمانی: زمان‌بندی دستیابی به هدف نیز باید واقع‌بینانه باشد. یعنی باید به خود زمان دهید که این هدف را در کنارِ تعداد زیادی از اهداف کوچک‌تر دنبال کنید. بر روی موفقیت‌های کوچک تمرکز کنید تا پیشرفت متداوم داشته باشید. اگر از این طریق یک عادت ایجاد کنید، درواقع برای تنها چند ماه برنامه‌ریزی نکرده‌اید، برای یک دهه برنامه‌ریزی کرده‌اید.


برنامه‌ریزی کنید


هدف نهایی خودبه‌خود میسر نمی‌شود. در اینجا پنج راه برای دستیابی به هدف پیشنهادشده است.


زندگی شما یک‌باره تغییر نمی‌کند، به همین دلیل باید برای کارها و همچنین موانعی که سر راهتان سبز می‌شوند، برنامه داشته باشید. اگر می‌خواهید یک عادت جدید در زندگی‌تان ایجاد کنید، بهتر است آن را به سه قسمت تقسیم کنید: دلیل، روال، منفعت. مثلاً:


عادت بد: زیاد توییتر را چک می‌کنم.


دلیل: احساس تنهایی می‌کنم.


روال: دائم توییتر را چک می‌کنم.


منفعت: احساس می‌کنم با دیگران در ارتباطم.


شیوه تغییرِ عادت: به‌جای چک کردن توییتر، بروید و با یک همکار صحبت کنید.



عادت‌های بد و دشمنِ سلامت چه؟


عادت بد: سیگار می‌کشم.


دلیل: احساس خستگی می‌کنم.


روال: همیشه سیگار می‌کشم.


منفعت: انرژی می‌گیرم.


روش تغییر عادت: محرک دیگری مانند قهوه را جایگزین سیگار کنید.


و اگر عادت بد در تمام روز شما را تحت تأثیر قرار دهد چه باید کرد؟


عادت بد: شب‌ها به‌اندازه کافی نمی‌خوابم.


دلیل: احساس می‌کنم به ‌وقت بیشتری برای خودم نیاز دارم.


روال: شب‌ها بیدار می‌مانم و تلویزیون می‌بینم.


منفعت: سرگرم می‌شوم.


روش تغییر عادت: به‌جای بیدار ماندن و تماشای تلویزیون، هرروز چند ساعت را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ حتی اگر مجبور شوید از همسر و فرزندانتان کمک گرفته یا چند ساعت از کار مرخصی بگیرید.


 


شخصی‌سازی کنید


واضح است که دلیل و روال یک عادت بد مانند سیگار کشیدن در هر فرد متفاوت است. اما باید اندکی فکر کرده و دلیل واقعی و شخصیِ خودتان برای تغییر این عادت را پیدا کنید.


هم دلیل و هم روال باید ساده و واضح باشند. بیایید یک مثال را دقیق و عمیق بررسی کنیم. دلیل برای دویدن می‌تواند تنها پوشیدن لباس‌های ورزشی باشد، حتی اگر بعدش ورزش نکنید. اغلب زمانی که محققان بر روی افرادی که هرگز ورزش نکردند کار می‌کنند، برنامه هفته اول این است: تنها لباس ورزشی به تن کنید. حتی لازم نیست از خانه بیرون بروید. سپس اولین گام را به روال جدید بیفزایید: لباس‌های ورزشی را بپوشید در اطراف خانه قدم بزنید. باید فضایی ایجاد کنید که در آن پیشرفت‌های بسیار کوچک تضمین گر پیروزی‌های بزرگ می‌شوند.


و در آخر منفعت به‌دست‌آمده باید یک پاداش واقعی باشد تا روال را تقویت کند و برای ادامه راه به شما انگیزه بدهد؛ درغیراینصورت مغز به رفتار جدید عادت نمی‌کند.


مثل اگر صبح زود بیدار شوید، سریع دوش بگیرید و سراسیمه به محل کار بروید، احتمالاً سرتاپا خیسِ عرق به میز کارتان می‌رسید. بنابراین درواقع دارید خود را برای دویدن تنبیه می‌کنید. مغز این احساس منفی را به یاد می‌سپارد و در برابر فعالیت‌های مشابه مقاومت می‌کند. دلیل شکستِ هدف شما لزوماً عدم موفقیت شما نبوده، بلکه به این دلیل بوده که سعی داشتید آن را در زمانی اشتباه انجام دهید که در پایان به‌جای رسیدن به پاداش و منفعت، مجازات در پی داشته است. پاداش دویدن می‌تواند یک حمام داغ و طولانی، یک تکه شکلات یا حس غرور باشد. این انگیزه‌های مثبت را می‌توانید با یادداشت موفقیت‌ها در یک دفترچه کوچک تقویت کنید.


برنامه شما همزمان باید توانایی رویارویی به موانع اجتناب‌ناپذیر را داشته باشد. شما راه زیادی پیش رو دارید و باید انتظار لغزش‌ها را داشته باشید. خود را سرزنش نکنید. به‌جای خطاها، به قدمی مثبتی که برای خود برمی‌دارید تمرکز کنید.


 


جهش از موانع


هیچ‌کس کامل نیست، حرکت شما به‌سوی هدفتان نیز بی‌نقص و کامل نخواهد بود. اما می‌توانید به مسیر ادامه دهید.


بهترین راه مقابله با مشکلاتی که بر سر راه سبز می‌شوند چیست؟ ابتدا به خاطر داشته باشید که هرچقدر هم که برنامه‌ریزی‌تان خوب باشد، تغییر کردن دشوار است. شما با بخشی از وجود خودتان طرف هستید که هرگز تغییر نخواهد کرد. همیشه شمارا به راه‌های ناسالم می‌کشاند و تحت‌فشار قرار می‌دهد. بنابراین باید برای مقابله آرام و گام‌به‌گام قدم بردارید.


بنابراین قبل از پدیدار شدن موانع، برنامه‌ای برای پریدن از روی آن‌ها داشته باشید. به چند مشکلات رایج در راه رسیدن به هدف می‌پردازیم:


خیلی سخت است و راه درازی در پیش دارم. اگر تصور کنیم پیشرفتمان مطلوب نیست، ناامید خواهیم شد. روانشناسان پیشنهاد می‌کنند بر موفقیت‌های کوچک، پیشرفتی که حاصل‌شده و مسیری که در پیش است تمرکز کنیم. مثلاً اگر قصد داشته باشید پنج مایل بدوید، کدام‌یک از افکار زیر شما را به ادامه مسیر تشویق می‌کند؟


یک مایل را طی کردم و اگر ادامه دهم خیلی زود به دو مایل می‌رسم


من یک مایل دویدم و هنوز چهار مایل باقی‌مانده


طبق این نظریه اگر در ابتدای مسیرتان هستید، به‌جای نگاه کردن به عدد بزرگ‌تری که پیش رو دارید به دستاوردی که کسب کردید نگاه کنید.


سعی دارم مثبت اندیش باشم، اما فایده ندارد. اندیشه مثبت به‌تنهایی کافی نیست. در حقیقت گاهی ممکن است شمارا از پیشرفت باز دارد. یک تحقیق نشان داد که هرچه افراد بیشتر درباره موفقیت‌های آینده خیال‌پردازی کنند، در رسیدن به موفقیت واقعی تلاش کمتری می‌کنند. زیرا آن‌ها از قبل حس شیرین و مثبت موفقیت را در ذهنشان تجربه کرده‌اند، درنتیجه آرام و ریلکس رفتار می‌کنند.


روش بهتر از تفکر مثبت؟ مثبت اما واقع‌بین باشید. هدف یا آرزوی مثبت خود را تصور کنید، اما چشم‌ها را باز کنید و به موانعی که در راه است نگاه کنید. این روش را “Woop” می‌نامند: آرزو (Wish)، نتیجه (Outcome)، موانع (Obstacle)، برنامه (Plan).


آرزو: چه می‌خواهید؟


نتیجه: نتیجه ایدئال چیست؟ وقتی به هدف برسید زندگی‌تان چگونه خواهد بود؟


موانع: خودتان را می‌شناسید. چه چیزهایی سبب توقف شنا می‌شوند؟ در گذشته چه چیزی شمارا از مسیر منحرف کرده است؟


برنامه: چگونه آن‌ها را پشت سر بگذاریم؟


نمی‌توانم تداوم کار را حفظ کنم. شاید کاری که قصد دارید به‌صورت روزمره انجام دهید از انعطاف‌پذیری کافی برخوردار نیست.


در مطالعه‌ای که در سال 2015 انجام شد، محققان به دو گروه از افراد پول دادند تا به مدت یک ماه به باشگاه بروند. گروه اول باید میان درزمانی از پیش تعیین‌شده به باشگاه می‌رفتند، درحالی‌که گروه دوم در انتخاب زمان آزاد بودند. بعد از اتمام سی روز محققان فهمیدند عادت ورزش کردن در اعضای گروه دوم بهتر نهادینه‌شده است.


برنامه‌ریزی کنید، اما در مواجه با گرفتاری‌های زندگی انعطاف‌پذیر باشید. بسیار مهم است که بیاموزیم به‌جای تسلیم شدن، همیشه یک برنامه جایگزین داشته باشیم.


بیش‌ازاندازه تحت‌فشار هستم. این ممکن نشانه این حقیقت باشد که دلایل شما برای تغییر اشتباه هستند. با خود روراست باشید و ببینید خودتان این تغییر را می‌خواهید یا دارید از گفته‌های دیگران پیروی می‌کنید.


از مسیر منحرف شدم. اولین باری که به عادت‌های گذشته خود برگشتید را نادیده بگیرید و تظاهر کنید اصلاً اتفاق نیفتاده است. به دامِ افکار منفی نیفتید. روز بعد از خواب بیدار شوید و به الگویی که سعی دارید به آن عادت کنید ادامه دهید.


اگر باز هم الگوی تعیین‌شده را شکستید، سعی کنید به‌جای سرزنش خود به رفتارتان دقت کرده و بفهمید کجای کار می‌لنگد. در کتاب "قدرت عادت" از مردی یادشده که ده‌ها بار سعی کرد سیگار را ترک کند؛ تا اینکه متوجه شد دلیل سیگار کشیدنش این است که به او آرامش می‌دهد. سپس سعی کرد آرام‌بخش دیگری را پیدا کرده و جایگزین سیگار کند.


 


به یک انجمن یا گروه بپیوندید


مجبور نیستید در این راه تنها باشید، مخصوصاً اگر اهداف شما در سال جدید آغاز می‌شوند که در این زمان افراد زیادی برای تغییر زندگی خود تلاش می‌کنند.


هدفتان را به دیگران بگویید


لزوماً نیازی نیست به یک گروه خاص بپیوندید، تنها کافی است یک یا دو نفر را در جریان قرار دهید. تصمیم و هدفتان را برای آن‌ها توضیح دهید و بخواهید پیشرفت شمارا پیگیری کنند. بدین ترتیب به‌نوعی تعهد عمومی تبدیل می‌شود و احساس می‌کنید انجمنی کوچک از شما حمایت می‌کنند و می‌خواهند موفقیت شما را ببینند.


 


تحمل شکست را داشته باشید


مثلاً پول. مثلاً صد هزار تومان به برادرتان می‌دهید و تا زمانی که به هدف نرسید، امکان پس گرفتن پول را نداشته باشید.


افرادی با اهداف مشابه را پیدا کنید


می‌توانید گروه‌های پشتیبانی یا انجمن‌های آنلاین با اهداف مشابه پیدا کنید. گروه‌های حضوری نیز بسیار مؤثرند. اول به این دلیل که یک انجمن است، . ثانیاً اینکه همه به یک‌ چیز مشترک اعتقاد دارند.


 


تأثیرات بد را به حداقل برسانید


درحالی‌که بعضی دوستان و افراد خانواده می‌خواهند به شما کمک کنند، دیگران ممکن است مانع پیشرفتتان شوند. مخصوصاً اگر هدف شما برای ترک یک عادت بد بدان معنا باشد که دیگر با آن‌ها همراهی نخواهید کرد.


در این شرایط پیشنهاد می‌شود برای آن‌ها یادداشتی نوشته و بدون خجالت از تصمیمی که گرفته‌اید بگویید. این یادداشت را به چشم بیانیه‌ای به افراد حاضر در زندگی‌تان ببینید. مثلاً اگر قصد دارید سیگار را ترک کنید و همکارانتان که معمولاً با آن‌ها سیگار می‌کشیدید شمارا مسخره می‌کنند، این متن را امتحان کنید: "واقعاً از زمانی که با هم سپری کردیم لذت بردم. اما اکنون باید جمع را ترک کنم زیرا ترک سیگار برای سلامت من بسیار مهم است."


 


اگر هدفتان را گم کردید


این به معنای شکست نیست. شما آزمایش عملیِ خودتان هستید. به همین دلیل برای تلاش دوم، سوم و یا بیستم خود این توصیه‌ها را دنبال کنید.


اول و مهم‌تر از همه: اگر در راه رسیدن به هدف جدید شکست خوردید، خود را ملامت نکنید و بدانید که تنها نیستید. ما در انجام کارهایی که برای ما مفید هستند تلاش زیادی می‌کنیم، زیرا تسلیمِ لذت خوشی‌های زودگذر می‌شویم. "

از شروع مجدد نترسید


می‌خواهید از نو آغاز کنید؟ به یاد داشته باشید که لازم نیست حتماً سال نو باشد تا اهداف جدید تعیین کنید. هر زمان که برای شروع دوباره آماده بودید، تلاشتان را مجدداً آغاز کنید. تضمینی نیست که حتماً موفق شوید، اما نیازی هم نیست که مدت زیادی برای شروع دوباره صبر کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

جف بزوس چطور ثروتمندترین فرد جهان شد؟!


جف بزوس مؤسس، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره‌ی بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی جهان یعنی آمازون است. البته او کسب و کارهای دیگری همچون روزنامه‌ی واشنگتن پست و شرکت فضایی بلو اوریجین نیز دارد؛ اما شهرت اصلی خود را مدیون آمازون است. حالا جف بزوس مدیر و سازنده فروشگاه آنلاین آمازون با دارایی معادل 105 میلیون دلار به عنوان ثروتمندترین انسان دنیا شناخته می‌شود.



شخصی که در کنار تمام دستاوردهای مختلفی که طی این سال‌ها کسب کرده توانست برای همیشه راه و روش خرید را تغییر دهد. تصور دنیای امروز بدون آمازون و ساختاری که این فروشگاه به وجود آورد، غیرممکن است. کمپانی که حالا تنها یک فروشگاه آنلاین نیز در هر نقطه‌ای از دنیا می‌توان نشانه‌های آن را دید. اما چه چیزی باعث شد که جف بزوس تبدیل به چنین شخصیتی شود. خودش یکبار در سال 2010 گفت یک جمله از پدربزرگم را به یاد می‌آورم، او به من گفت:‌ یک روز متوجه می‌شوی که مهربان بودن از هوشمند بودن سخت‌تر است. بزوس اعتقاد دارد که شاید هوشمندی هدیه‌ای از سوی خداوند باشد اما مهربانی چیزی است که باید آن را به دست آورید. شخصیتی که برای رسیدن به چنین اهدافی در زندگی 54 ساله خود تصمیمات مهمی را گرفته که حالا او را در کنار تمامی دستاوردهایش تبدیل به ثروتمندترین آدم دنیا کرده. در ادامه به 5 انتخاب مهمی می‌پردازیم که جف بزوس موسس آمازون در زندگی خود با استفاده از آنها به جایگاهی فعلی‌اش دست پیدا کرده.


همیشه کاری که می‌گویی را انجام بده


به گزارش فرادید، از همان روزهای ابتدایی تحصیل بزوس بارها گفته بود که قصد دارد به عنوان دانش‌آموز ممتاز فارق التحصیل شود. همین اتفاق نیز رخ داد و نه تنها بزوس چنین جایگاهی را به دست آورد بلکه با کسب شوالیه نقره‌ای یکی از مهم‌ترین جوایز تحصیلی آمریکا را به خود اختصاص داد. او از همان سال‌ها علاقه خود به فضا و سفر به این محیط را علنی کرده بود و نهایتا در سال 2000 کمپانی خصوصی با نام Blue Origin را احداث کرد که چنین هدفی را دنبال می‌کند. کمپانی که برنامه دارد اولین راکت خود را در سال 2019 میلادی به فضا پرتاب کند.


 


شناسایی و استفاده‌ از موقعیت‌های عجیب


با هر متر و معیاری جف بزوس 30 ساله زمانی که کار خود را در سال 1994 به عنوان جانشین رئیس بانک سرمایه‌گذاری وال‌استریت ترک کرد، به عنوان انسانی موفق شناخته می‌شد. زمانی که برای شغل بعدی خود مشغول جمع‌آوری اطلاعات بود به آماری دست پیدا کرد که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. او متوجه شد که اینترنت در حال انفجار است و ماهیانه استفاده از آن 2300 درصد افزایش پیدا می‌کند. موقعیت دشواری بود اما شغل خود با حقوقی 6 رقمی را رها کرد و به همراه همسرش به سیاتل رفت تا شرایط را برای ساخت تجارت الکترونیک خود فراهم کند.


 


ازدواج با فردی در سطح خود


«زنی می‌خواهم که توانایی خارج کردن من از زندان‌های جهان سوم را داشته باشد» این یکی از مشهورترین نقل قول‌های جف بزوس است. او با همکار و هم دانشگاهی خود یعنی مک‌کنزی ازدواج کرد که در موسسات سرمایه‌گذاری مشغول به کار بود. بزوس در یکی از مصاحبه‌های خود توضیح داده که «همسر من زنی کاردان، باهوش و کاربلد است اما با این حال شانس آوردم که قبل از ازدواج موفق شدم رزومه او را مشاهده کنم.» آنها تنها بعد از سه ماه با یکدیگر ازدواج کردند و تاکنون نیز در زندگی مشترک خود موفق بوده‌اند.


 


تمرکز روی فروش کتاب


زمانی که بزوس قصد داشت کسب و کار جدید خود را شکل دهد با در اختیار داشتن فهرستی از 20 محصول باپتانسیل متوجه شد که بازار امروز نیاز به محصولات نرم‌افزاری، سی‌دی و کتاب دارد. او متوجه شد که کتاب بیش از هر محصول دیگری تنوع داشته و به راحتی می‌تواند کتاب‌خانه‌ای مجازی شکل دهد. نکته دیگر نزدیکی سیاتل به یکی از اصلی‌ترین مراکز چاپ کتاب در آمریکا بود. در سال 1995 آمازون کار خود را با فروش بیش از یک میلیون عنوان کتاب شروع کرد. مشتری‌های به راحتی می‌توانستند تمامی کتاب‌ها را مشاهده کرده، نقد دیگر کاربرها را خوانده و نهایتا به راحتی خرید خود را انجام دهند. کسب و کار آمازون در حال اوج‌گیری بود و تنها با گذشت یک سال موفق به فروش 15.7 میلیون دلار شد و از 5 به 100 کارمند رسید. تمرکز روی کتاب باعث شد که کمپانی الگویی برای حضور در بازارهای دیگر داشته باشد.


پا را فراتر از آمازون گذاشت


بزوس نه تنها چتر آمازون را بزرگ‌تر از همیشه کرد بلکه روی دیگر حوزه‌ها نیز تمرکز دارد. در حال حاضر آمازون در زمینه سرویس‌های اینترنتی، فروش محصولات خوراکی (خرید WholeFoods با قیمت 13.7 میلیارد دلار) و مزرعه‌های بادی برای تولید انرژی تجدیدپذیر فعالیت می‌کند. با این حال بزوس در همین نقطه متوقف نشده و در سال 2000 سرویس توریست فضایی Blue Origin را راه اندازی کرد و در سال 2013 موفق به خرید Washington Post شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

18 راز موفقیت جف بزوس


مجله فوربس در سال ۲۰۱۸ جف بزوس را به عنوان ثروتمند ترین فرد جهان انتخاب نمود او با پیشی گرفتن از بیل گیتس ثروتمندترین فرد جهان شد.

جف بزوس راز موفقیت خود را افشا می کند که در این مقاله به ۱۸ راز موفقیت جف بزوس اشاره می کنیم که مطمینا دانستن آنها سبب افزایش اطلاعات مالی شما خواهد شد

بکارگیری عملی رازهای موفقیت جف بزوس در کسب و کارتان سبب رشد مالی بسیار خوبی برای شما در آینده خواهد شد.

جف بزوس کیست؟

جف بزوس موسس شرکت آمازون و ثروتمندترین فرد جهان است او کارش را از سال ۱۹۹۵ شروع کرد و وارد بازار ایترنتی شد و در سال های اخیر  جزو ۱۰ نفر ثروتمند جهان بود که در نهایت در سال ۲۰۱۸ حتی از بیل گیتس نیز پیشی گرفت و با ۱۱۲ میلیادر دلار در ۵۴ سالگی عنوان ثروتمندترین فرد جهان را به خود اختصاص داد

او در ابتدا تلاشهای زیادی برای رشد شرکت آمازن انجام داد و چنین رشدی درابتدا توسط هیچ فردی پیش بینی نمی شد ولی جف بزوس به خودش و شرکت اش اعتقاد داشت و با طرز فکرهای صحیح  و بلند مدت اش موفق شد در جایگاه و رتبه اول جهان قرار گیرد.

در این مقاله به ۱۸ راز موفقیت جف بزوس اشاره خواهیم کرد  که سبب ثروتمندشدن جف بزوس و تاسیس یک شرکت چند صد میلیارد دلاری شده است.

درامد ۲٫۵ میلیون تومانی جف بزوس در هر ثانیه

جف بزوس به جایی رسیده است که هم اکنون در هر ثانیه ۶۰۰ دلار بدست می آورد که اگر دلار ۴۱۰۰ تومان باشد ۲ میلیون و پانصد هزار تومان را در  یک ثانیه بدست می آورد و در روز ۲۱۶ میلیارد تومان را بدست می آورد  که رقم خیره کننده ای است و یک فرد را می تواند به استقلال مالی کامل برساند.

یک کارمند اگر تمام پول خود را پس انداز کند وحتی سرمایه گذاری کند شاید در تمام عمرش ۱ میلیارد تومان را نتواند کسب کند حال این فرد در یک روز ۲۱۶ میلیارد تومان را بدست می اورد و هدف از بیان این موضوع این بود که توجه شما روی فراوانی و درامدهای بالا متمرکز شود و اینکه تا حدی این سد مبالغ پایین درامدی را در ذهنتان بشکنید و به کسب و کار خود با درامد و دارایی بسیار بیشتر از شغل کارمندی فکر کنید


۱- اولین راز موفقیت جف بزوس نوآوری است

نوآوری یکی از روشهایی است که سبب شده است کسب و کار جف بزوس به کسب و کاری چند صد میلیارد دلاری تبدیل شود.

نوآوری و خلاقیت در کسب و کار بسیار مهم است و چه افرادی می توانند نوآور و خلاق باشند؟

افرادی که عاشق کارشان باشند و وقتی کارشان را انجام می دهند از انجام ان لذت ببرند حتی اگر به اندازه کافی درامد نداشته باشند

و نکته همین جاست وقتی فردی کسب و کاری دارد که اشتیاق زیادی برای رشد ان دارد و  وقتی ارزشهای خود را در ان مشخص کرده است زمانی که ان کسب وکار درامدی نداشته باشد این فرد به این سادگی تسلیم نخواهد شد و چون علاقه مند به انجام ان کار است، دنبال راه هایی است که درامد بیشتری را خلق کند و بتدریج نواور و خلاق خواهد شد کارهایی را انجام خواهد داد که کمتر کسی تا حالا به ان فکر کرده است و همین تمایز بتدریج سبب رشد این کسب و کار خواهد شد.

 

۲- دومین راز موفقیت توجه به نیاز مشتری است

راز دیگر موفقیت جف بزوس، توجه به نیاز مشتریان بود کاری که اکثر شرکتها انجام نمی دهند و ابتدا محصولی را تولید می کنند و سپس وارد بازار می کنند و در نهایت متوجه می شوند که فروشی ندارند

در حقیقت انها از همان ابتدا بازار را بررسی نکردند که آیا این محصولی که  من تولید می کنم نیاز مشتریان هست و ایا بازار دارد؟

وقتی نیاز مشتری را تشخیص دهیم خیلی سریعتر رشد می کنیم و متناسب با تجربه مشتری، محصولات را بهبود می دهیم کاری که جف بزوس بخوبی در آمازون انجام می دهد و کاملا رفتار مشتریان را بررسی می کند و متناسب با ان دقیقا نیازهای انها را برطرف می کند.

تمرین:

ببینیم در ایران چه محصولاتی بیشتر مورد نیاز است و برای مردم نیازی ضروری است و من چگونه می توانم این نیاز را برطرف کنم؟

آیا توانایی رفع نیاز مشتری را دارم؟

آیا می توانم خدماتی ارایه دهم که نیاز مشتریان را تا حد زیادی برطرف کند؟

اولین اقدامی که باید در این زمینه صورت دهم چه اقدامی است؟

۳- بلند مدت فکر کنید

راز دیگر موفقیت جف بزوس، طرز تفکر بلند مدت بود این فرد علی رغم اینکه محصولاتی تولید می کرد که سود کمی داشت و حتی در اوایل سود هم نداشت ولی طرز تفکری بلند مدت داشت و همین طرز تفکر او را به ثروتمندترین فرد جهان تبدیل کرد.

طرز تفکری که هم اکنون در بین جوانان امروزی قرار ندارد و همه دوست دارند یک شبه ثروتمند شوند و ایده انها خیلی سریع جواب دهد و حاضر نیستند روی تجربه مشتریان با طرز تفکر بلند مدت فکر کنند و به همین دلیل است که هم در ایران و هم خیلی از کشورهای دیگر اکثر افراد بیکارند و تلاشی برای خلق یک کسب و کار بزرگ صورت نمی دهند چون کسب وکار بزرگ نیازمند طرز تفکری بزرگ و دیدی بلند مدت دارد در ان صورت است که کسب  و کار به صورت پایه ای رشد خواهد کرد و شما را به یک درامد پایدار خواهد رساند.

۴- راز موفقیت بعدی سمج و انعطاف پذیر بودن است

اگر زندگینامه افراد موفق و ثروتمند را مطالعه کرده باشید اکثر این افراد برای رسیدن به خواسته های خود به اندازه کافی پافشاری می کردند و به نوعی سماجت به خرج می دادند به قول جف بزوس اگر سرسخت نباشید در مسیر تسلیم خواهی شد حتی قبل از اینکه ایده خود را به مرحله اجر دربیاروید.

جف بزوس انعطاف پذیر بودن را نیز در عین سرسخت بودن مهم می داند و اشاره می کند اگر در مسیر به اندازه کافی انعطاف پذیر نباشید قادر نخواهی بود راه حل موانع مسیر خود را پیدا کنید

پس هر هدفی داریم اگر این هدف نهایی ماست نه هدف دیگران، می بایست برای ان به اندازه کافی تلاش کنیم و دست به اقداماتی بزنیم تا به ان هدف دست یابیم و در این مسیر سماجت بخرج دهیم و اندکی بیشتر از دیگران تلاش کنیم

اکثر افراد با برخورد به چند مانع خیلی سریع تسلیم می شوند و افرادی مثل ادیسون، جیمز دایسون، جرالد، مایکل جوردن، جف بزوس و … با وجود موانع زیاد در مسیر هرگز دست از تلاش نکشیدند تا خواسته خود را محقق نمودند

در ابتدای مسیر هیچ نشانه ای از موففیت سایت آمازون مشاهده نمی شد ولی جف بزوس هیچ وقت دست از تلاش نکشید و پاداش او همین عنوان ثروتمندترین فرد جهان است.

 

۵- یادگیری مداوم پنجمین راز موفقیت جف بزوس است

پنجمین راز موفقیت جف بزوس یادگیری مداوم است جف بزوس می گوید ما هنوز در ابتدای مسیر اینترنت هستیم و هنوز باید چیزهای زیادی یاد بگیریم تا به اندازه کافی رشد کنیم و رشدی پایدار و رو به رشد داشته باشیم

این جمله را فردی می گوید که هم اکنون ثروتمندترین فرد جهان است و سالهاست به استقلال مالی رسیده است پس چرا همچنان دنبال یادگیری و رشد است ایا همین عنوان برای او کافی نیست؟

مطمنا اینگونه افراد به خاطر دارا بودن عناوین مهم یا شهرت به تلاششان ادامه نمی دهند چون هم اکنون به تمام شهرتهای ممکن رسیده اند، این فرد دنبال خلق ارزش و بهتر کردن زندگی دیگران است دنبال روشهایی است که اینقدر کار را ساده کند که بخوبی نیاز مشتریان را بروارده کند و در زندگی انها تاثیرگذار باشد کاری که خیلی از افراد ثروتمند انجام می دهند و همین عامل سبب رشد شرکت انها می شود و این افراد هرگز از یادگیری دست برنمی دارند و همیشه در سطوح عالی و عالی تر کار خواهند کرد.

۶- آزمون و خطا راز موفقیت بعدی جف بزوس است

یکی دیگر از رازهای موفقیت جف بزوس، ازمون و خطا است جف بزوس بر این عقیده است که هر سال، هر ماه و هر روز می بایست ازمون و خطا انجام داد و ایده ها را پیگیری و به مرحله اجر درارود چون اگر اینکار را انجام ندهیم منقرض خواهیم شد.

 او اشاره می کند یا باید ایده ای را اجرا نکرد و یا فقط برخی از ایده های کوچک را اجرا کرد و در طول زمان منقرض شد  یا اینکه با ازمون و خطاهای زیاد شاهد نواوری های خلاقانه ای بود که سبب رشد و گشترش آمازون خواهد شد

از این تجربه جف بزوس می توانیم بیاموزیم که نباید از شکست بترسیم و قرار نیست ایده ما در همان ابتدا به موفقیت دست یابید می بایست اینقدر ایده های کوچک و بزرگ را اجرا کنیم تا شخصیت ما در برخورد با موانع و چالشها رشد کند و بزرگ شود در ان صورت است که زندگی و شرایط مالی ما نسبت به قبل بسیار بهتر خواهد بود مطمینا اگر روزی ۱۰ ایده را اجرا کنیم و فقط یک ایده نتیجه دهد بهتر از این است که در سال فقط ۱۰ ایده را اجرا کنیم و ۸ ایده از انها نتیجه دهد.

 چون در حالت اول ما تا پایان سال ۳۰۰ ایده را اجرا کردیم و نتایج قابل تصور هم نخواهد بود و همین عامل یکی از رموز موفقیت جف بزوس بوده است.

۷- کاری کنید که کارکنان خودشان را مانند مالک ببیند

راز موفقیت بعدی تصور مالکیت کارکنان است یعنی اینقدر کار را  برای کارکنان ساده کنیم اینقدر سطح دسترسی به به اینترنت و اطلاعات را برای کارکنان ساده کنیم که نیاز به انجام کار خلاقانه نباشد و فرد وظیفه خود را واضح و شفاف و ساده بداند و کاری کنیم که حتی در سود بیشتر محصولات هم شریک شود در ان صورت است که ان فرد فکر می کند خودش مالک این فروشگاه است

چون هر فروشی برابر درامد بیشتر ان فرد خواهد شد و اینقدر ارزش را برای انها بزرگ کنیم که انها احساس کنند کار ارزشمندی انجام می دهند

هوای کارکنان خود را داشته باشید و کاری کنید که انها احساس خوبی داشته باشند

 و با روشهای مختلف انها را تشویق کنید وقتی انگیزه انها به اندازه کافی افزایش یابد و انها احساس کنند خودشان مالک فروشگاه هستند مطمینا بیشترین تلاش را برای بهبود این فروشگاه و خدمات عالی تر انجام خواهند داد.

 به انها مسئولیت واگذار کنید و بگویید اگر این پروژه را انجام دهید جدا از ساعات کاری که مشغول ان کار هستید بر اساس کاری که انجام می دهید به شما دستمزد تعلق می گیرد  و فرد می داند تلاش بیشتر برابر درامد بیشتر است و مطمینا بهترین و بیشترین تلاش را انجام خواهد داد.

۸- گرفتن پول کمتر از مشتری

یکی دیگر از استراتژیهای جف بزوس این است که پول کمتری از مشتری دریافت کنید

جف بزوس بر این اعتقاد است که مشتری زمانی که وارد محیط فروشگاه اش می شود می بایست با کمترین هزینه بهترین محصول مورد نظرش را خریداری کند محصولی که قیمت مناسبی نسبت به سایر فروشگاهها دارد و بر این باور است بجای اینکه از تعداد مشتریان کمی، پول زیادی دریافت کند، از مشتریان بیشتری سود کمتری دریافت کند و با این استراتژی بتواند ضمن اینکه رضایت مشتری را جلب می کند در بلند مدت به منافع بیشتری نیز دست خواهد یافت

حال شاید سوالی برایتان پیش اید که ایا من همیشه باید محصولات ارزان قیمت بفروشم و از همین استراتژی پیروی کنم؟

مطمنا خیر، این دیدگاه این فرد است و اگر با همین سطح کیفیت محصولی را ارایه نمایید احتمالا به نتایج خوبی میرسید ولی الزما قرار نیست همه افراد این کار را انجام دهند برخی شرکتها هستند روی محصولات لوکس و گرانقیمت کار میکنند و اگر قیمتها را پایین بیاورند برند انها دچار مشکل خواهد شد و انها نیز مشتریان خاص خود را از دست خواهند داد.

و یا اینکه برخی ها روی کیفیت محصول و خدمات خود خیلی کار می کنند و اینقدر در بازار نسبت به رقبا تمایز پیدا کردند که حتی محصولاتشان از محصولات سایر فروشگاهها گرانقیمت تر است و حتی فروش بیشتری هم دارند مثل محصولات شرکت اپل که بسیار باکیفیت است و البته گرانقیمت، که ارزش خریدن هم دارد.

پس به خودتان بستگی دارد و هر فردی می تواند استراتژی خودش را داشته باشد و به هر حال این استراتژی اقای بزوس هم  بخوبی نتیجه داده است.

۹- از انتقاد نترسید

جف بزوس اشاره می کند که فقط دست به اقدامانتی نزنید که دیگران شما را تشویق کنند بر اساس بینش خود و ارزش خود پیش روید.

 حتی اگر با طرز فکر شما مخالفت شود مهم این است که طرز فکر خود را پیاده سازی کنید حتی اگر افراد زیادی با شما مخالف باشند.

افراد زیادی هستند که فقط به دلیل ترس از انتقاد یا مخالفت دیگران دنبال خواسته قلبی خود نمی روند و به همین دلیل سالهاست زندگی یکنواختی دارند و زندگی انها تغییری نکرده است.

بسیار مهم است که شما فردی قدرتمند باشید و ایده های قلبی خود را دنبال کنید.

تجربه من

 اگر من ایده های قلبی ام را دنبال نمی کردم الان یک کارمند معمولی با حقوق وزرات کار بودم و همچنان شرایط مالی متوسط و روبه پایینی داشتم ولی یک روز  تصمیم گرفتم که به دنبال خواسته قبلی خودم بروم حتی اگر دیگران مخالف ان باشند

و واقعا هم با مخالفتهای زیادی روبرو شدم و مقابله با این مخالفتها هم ساده نبود ولی من اینقدر هدف را در ذهنم بزرگ کرده بودم که به سادگی تسلیم نشدم و قدم در مسیری گذاشتم که رسالتم بود، رسالتی که کمک کند سطح مالی و زندگی خود و دیگران را بهبود دهم و خداروشکر تا کنون هم تا حد خوبی موفق به انجام این کار شدم و همچنان با تمام توان به اینکار ادامه خواهم داد.

از شما می خواهم که از انتقاد و مخالفت دیگران نهراسید و با قدرت در مسیر تحقق اهدافتان قدم بردارید، به شما قول خواهم داد چند سال بعد نتیجه این تصمیم امروزتان را با بهبود شرایط مالی و روحی خود و خانواده خود و دیگران دریافت خواهی کرد.

۱۰- وام نگیرید

راز دیگر موفقیت جف بزوس این است اعلام می کند تا جایی که می توانید وام نگیرید او اشاره می کنند من ناراحت می شوم زمانی که بانکها به افرادی وام می دهند که از ان وام برای نیازی های غیرضروری شان استفاده می کنند

در حقیقت وام گرفتن برابر بدهکار شدن است و به این معنی است که شما همیشه در اضطراب پرداخت وام ها و اقساط هستید و به این سادگی ثروتمند نخواهی شد. چرا که نگرانی مانع خلاقیت و ایده پردازی شما خواهد شد

وقتی وام می گیریم انگار به جهان پیامی ارسال می کنیم که لیاقت ندارم بصورت نقدی این وسایل را تهیه کنم و تنها راه، استفاده از وام های بانکی با سود بالاست.

هیچ موقع در همان ابتدا ساده ترین راه را انتخاب نکنید عموم مردم و کارمندان و… همیشه ساده ترین راه برای تهیه وسایل مورد نیازشان را وام می بینند و وقتی این کار را انجام می دهند در چرخه پرداخت اقساط و بدهی گرفتار می شوند و به این سادگی امکان ثروتمند شدن ندارند.

 وام تنها زمانی خوب است که شما کسب و کاری داشته باشید و تخصصی داشته باشید که از ان بتوانید بخوبی پول خلق کنید و توانایی پرداخت اقساط ان را داشته و بتوانید چندین برابر ان پول بسیازید حال انکه بیشتر افراد یا برای شروع کار وام می گیرند یا برای خرید وسایل غیر ضروری، و همین عامل سبب می شود این افراد همچنان احساس عدم لیاقت ثروتمند شدن را در وجود خود تقویت کنند

از شما می خواهیم تا حد ممکن وسایل غیرضروری تهیه نکنید و همه چیز را نقدی خریداری نمایید.

۱۱- استفاده از استراتژی نوآوری، شکیبایی و مشتری مداری

راز دیگر موفقیت جف بزوس استفاده از این ۳ استراتژی است در مورد نوآوری توضیح دادیم و گفتیم که وقتی کاری را انجام دهید که دوست دارید بتدریج خلاق و ایده پرداز خواهی شد و دست به اقداماتی خواهی زد که سبب خلق یک نوآوری خواهد شد.

شکیبایی هم خیلی مهم است. جف بزوس از همان ابتدا مشخص نبود که ثروتمندترین فرد جهان می شود و هیج فردی به او تضمین نداده بود که این اتفاق را برایش رقم می زند ولی چون در ذهن و قلب خود باور داشت که لیاقت بهترین بودن در دنیا را دارد این اتفاق برای او رخ داد

 و به اندازه کافی صبور بود و بلند مدت فکر می کرد و همین صبر و شکیبایی و عجله نکردن سبب شد یک کسب و کار میلیارد دلاری را تاسیس کند و عنوان ثروتمندترین فرد جهان را به خود اختصاص دهد.

مشتری مداری هم مهم است و جف بزوس خیلی روی این موضوع تاکید دارد که مشتری مهمترین موضوع است وباید بهترین محصول را با قیمت مناسب تهیه نماید طوری که پس از خرید اینقدر راضی باشد که خودش تمایل به خرید محصولات دیگر داشته باشد و حتی محصولات امازون را به دیگران پیشنهاد دهد و این نشان می دهد که چقدر مشتری مداری مهم است و همین مشتری مداری سبب رشد شرکت آمازون شده است.

 ۱۲- شاید مدت زمان زیادی درک نشوید

جف بزوس اشاره می کند ما در برخی از زمانها در شرایطی قرار گرفتیم که شاید تمسخر می شدیم و کار ما به ظاهر نه تنها سودی نداشته، بلکه ضرر می کردیم و این نظر بقیه افراد است که از  بیرون کسب و کار شما را می بینند و شاید نظرات متناقضی در مورد کسب و کارتان بزنند که اگر تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار گیرید، در نتیجه مدام مجبورید استراتژیهای خود را تغییر دهید که در بلند مدت به سود نخواهد انجامید.

در حقیقت خیلی از اقدامات جف بزوس بلند مدت بود و می دانست در کوتاه مدت شاید فقط صرف هزینه کردن باشد و حتی بجای سود ضرر کند، ولی او اعتقاد داشت که این هزنیه هایی که صرف رشد کسب و کارش می شود بزودی سبب خواهد شد صد ها برابر ان را بدست اورد و کسب و کارش را رشد دهد.

پس حتما به این نکته توجه کنید برخی مواقع می بایست برای بازاریابی، آموزش و تخصص خود و کارمندان، هزینه کنید و شاید این موضوع از دیدگاه دیگران ضرر به حساب آید ولی می بایست به انها توجه نکنید و کاری را انجام دهید که اعتقاد دارید، و مطمین باشید که بزودی این هزینه ها برای شما صدها برابر سوداوری خواهد داشت حتی اگر الان توسط دیگران درک نشود.

۱۳- رشد تدریجی سیزدهمین راز موفقیت جف بزوس است

جف بزوس بخوبی می داند که اگر عجله کند به سود بالایی دست نخواهد یافت و برا این باور است فردی یکشبه ثروتمند نمی شود بلکه می بایست شخصیت شما لیاقت ان درامد و دارایی ها را کسب کند ان زمان است که به همان اندازه از جهان دریافت خواهی کرد.



 و این موارد بتدریج رخ می دهد شخصیت انسانها یکشبه ساخته نشده که یکشبه تغییر کند، نیاز به زمان و تمرین و ممارست دارد ولی واقعا ارزش دارد که روی خودشناسی خود کار کنیم و چند سال بعد به ثروتی دست یابیم که لیاقتش را داریم در ان صورت است که شخصیت ما ساخته خواهد شد وحتی اگر کل پولمان را از دست بدهیم باز قادر به خلق ان پول و حتی بیشتر از ان خواهیم بود

پس رشد تدریجی شخصیت از همه چیز اهمیت بیشتری دارد.

۱۴- توجه روی مشتری نه رقبا

جف بزوس معتقد است نباید بیش از حد روی رقبا متمرکز شویم و از یک مرحله ای می بایست روی تجربه مشتریان و رفع نیاز مشتری متمرکز شویم نه فقط صرفا توجه به رقبا و کسب سود بیشتر.

در حقیقت هدف ایشان خلق ارزش و ارایه محصوب باکیفیت و جلب رضایت مشتری است ولی بیشتر کسب و کارها اینقدر رقبای خود را آنالیز میکنند که از توانایی های خود غافل می شوند و یا کار رقبا را کپی میکنند و نتیجه بزرگی نمی گیرند یا اینکه حتی از ترس رقبا ناامید می شوند و انگیزه ای برای ادامه مسیر ندارد.

پس شاید این سوال برایتان پیش اید  اگر رقبا را برسی نکنیم چگون کار را شروع کنیم؟

سوال خوبی بود منظور جف بزوس این نیست از همان ابتدا رقبا را بررسی نکنید اتفاقا از همان ابتدا می بایست رقبا را تحلیل کرد و حتی از انها کپی کرد تا بتدریج مسیر برای شما روش شود و زمانی که روی غلطک افتادید و کارتان را هم دوست داشتید انقدر خلاق و ایده پرداز خواهی شد که حتی فرصت نمی کنید ایده های خودتان را اجرا کنید چه برسد به تحلیل رقبا،پس روی خلق ارزش و نتیجه محصول خود تمرکز کنید و رقبا را فقط در ابتدای کار بررسی نمایید.

۱۵- مشتری پادشاه است

جف بزوس اشاره می کند مشتری همانند پادشاه است همانطور که در بحث اینترنت و کسب کارهای اینترنتی، محتوی پادشاه است اینجا هم مشتری پادشاه است و هر اندازه روی تجربه مشتریان بیشتر کار کنیم به همان میزان سود بیشتری را بدست خواهیم اورد.

 جف بزوس حتی بازاریابی دهان به دهان را هم مفید می داند چون در اغلب مواقع منجر به خرید می شود چون فردی که از محصولات امازون استفاده کرده و اینقدر راضی بوده که امازن را به فرد دیگری معرفی کرده، در نتیجه همان فرد معرفی شده، خیلی سریع مشتری وفادار آمازون خواهد شد و آمازون بدون صرف هزینه تبلیغات بیشتر، یک مشتری وفادار را بدست می آورد و این نشان می دهد هر اندازه روی تجربه مشتریان کار کنیم به همان اندازه درامد و کسب و کارمان رشد خواهد کرد.

۱۶- رضایت از کار حتی اگر در اوج نبودید

یکی از موارد مهمی که جف بزوس به آن اشاره می کند این است که از کار خود رضایت داشته باشید حتی اگر در اوج نباشید.

فکر می کنید چند درصد کسب و کارها در ایران این کار را انجام میدهند؟

به شما قول می دهم زیر ۵ درصد، و کافی است قیمت دلار بالا رود کافی است بازار به رکود برسد و کافی است تغییری در شرایط  کشور ایجاد شود و صاحبین  کسب وکار شروع به انتقاد از دولت و شرایط و  کارکنان و …  می کنند و همین عامل خودش سبب رکود بیشتر می شود

چون اکثر انها متوقف می شوند و در همین حین، این شرکتهای موفق هستند که عامل و تعیین کننده هستند و بجای انتقاد کردن، به این فکر می کنند حالا من در این شرایط چه کاری را می توانم انجام دهم که هم بحران کمتری را تجربه کنم و هم اینکه از همین شرایط فرصتی را بسازم که سبب افزایش دارایی هایم شود

و این طرز تفکر، این افراد را خلاق و ایده پرداز خواهد کرد که در شرایط رکود انها پولساز خواهند شد و اتفاقا در این شرایط که اکثر رقبا دست نگه داشتند ان کسب و کار با سرعت بالایی به سمت موفق شدن پیش می رود.

۱۷- راز هفدهم جف بزوس یادداشت برداری به جای استفاده از اسلاید است.

جف بزوس معتقد است وقتی در جلسه ای اسلاید ارایه می شود و افراد فقط به نکات اسلایدها توجه می کنند کمتر فکر می کنند و در نتیجه ایده زیادی هم از این جلسه بیرون نخواهد امد و ایشان بر این باور است که حتی اگر اسلاید ارایه می شود افراد یادداشت برداری کنند و بهتر است که اسلاید هم نباشد تا افراد بیشتر فکر کنند و نتیجه بهتری از جلسات دریافت کنند

این هم روشی است که جف بزوس ارایه می دهد و می داند که نوشتن چه قدرتی دارد و سبب می شود بخشی از مغر با ان اطلاعات درگیر شود و همان درگیری سبب یادگیری بیشتر و ارایه ایده های بیشتری خواهد شد.

 ۱۸- آخرین راز موفقیت جف بزوس پیروی از قلبتان است

جف بزوس بر این بارو است که زمانی که کاری را انجام می دهید باید ان را دوست داشته باشید اگر به ان علاقه نداشته باشید در مسیر تسلیم خواهی شد.

 خود جف بزوس سالها در یک اتاق با یک کامپیوتر معمولی تلاش کرد و نتایج هم مشخص نبود چرا این فرد اینقدر به تلاشش ادامه داد در حالی که نتیجه ای هم از قبل مشخص نبود؟

 همه اینها به خاطر عشق و علاقه است. جف بزوس عاشق دنیای اینترنت بود عاشق امازون بود و به همین دلیل حتی نشانه ای هم نمی دید باز هم ادامه مید اد و همین عشق و علاقه سبب شد که در نهایت ثروتمندترین فرد جهان شود

جمع بندی

در این مقاله ما به ۱۸ راز مهم موفقیت جف بزوس اشاره کردیم رازهایی که بکار بستن هر کدام از انها در زندگی سبب رشد و بهبود سطح مالی شما خواهد شد، رازهایی که از زبان ثروتمندترین فرد سال ۲۰۱۸ جهان ارایه شد این رازها را در زندگیتان پیاده کنید و منتظر اتفاقات مالی بزرگ خود پس از انجام این مراحل باشید.

خوشحالیم که بزودی دومین دوره یکساله و حضوری روانشناسی علاقه و پول بزودی برگزار خواهد شد خوشحال خواهیم شد در خدمت شما باشیم و با نحوه انجام و بکار بستن این رازها آشنا شوید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

50 ویژگی افراد موفق


تمامی افراد موفق جهان؛ به نوعی در رفتار با هم مشترک هستند.لطفا سر فرصت کافی و با دقت ؛ نکات ذیل را بخوانید و در مقایسه با خودتان ؛ به هر موضوع یک امتیاز دهید

برترین ها: تمامی افراد موفق جهان؛ به نوعی در رفتار با هم مشترک هستند. شما گاهی فکر می‌کنید که مثلا اخلاق این شخص چقدر شبیه خودم و یا فلان شخص است.


لطفا سر فرصت کافی و با دقت ؛ نکات ذیل را بخوانید و در مقایسه با خودتان ؛ به هر موضوع یک امتیاز دهید:


1-  بخداوند ایمان دارند و معتقدند که ایمان مبنای همه اعجازهاست و پادزهر شکست، و در همه حال شاکر خداوند هستند.


2- دارای اهداف مشخص هستند.


3- همیشه در پی فرصت های مناسب هستند.


4- دارای روحیه مداومت و پشتکار هستند.


5-  در اثر بروز مشکلات متوقف نمیشوند.


6-  با متخصص مشورت مینمایند.


7- تسلیم مشکلات نمیشوند و سخت کوش هستند.


8- در مقابل جواب نه ، تسلیم نمی شوند.


9- از غیر ممکن حرف نمی زنند.


10-  می دانند که چه می خواهند.


11- حاکم بر سرنوشت خود هستند.


12- محدودیت های ذهنشان را ؛ معیار سنجش نمیدانند.


13- دارای اشتیاق سوزان جهت رسیدن به هدف هستند.


14- در پی رسیدن به هدف خود ؛ راه بازگشتی را قرار نمیدهند ؛ شاید راه را عوض کنند ولی هدف را هرگز.


15- به رویا های خود جامه عمل میپوشانند ؛ و اجازه بی احترامی را نمیدهند.


16- به گفته های بیجای  این و آن آنچنان توجه نمیکنند.


17-   در لحظات بحرانی ، بدنبال نقطه عطف موفقیت هستند.


18-    ذهنشان در شرایط باور است.


19-    خوب گوش میدهند و راهکارهای مناسب را پیدا میکنند.


20-    عقیده دارند که « هرگز » زمان طولانی نبست.


21-    معتقد هستند که با ایمان به خود ؛ هرشخصی از ذلت به قدرت میرسد.


22-    عوامل ناخوشایند را از ذهن خود دور نگه میدارند.


23-    از نیروی دیگران نیز استفاده میکنند ؛ با شرایط منصفانه.


24-   دیگران را تشویق میکنند و مورد احترام و عشق و محبت و تقدیر و یاری ؛ قرار میدهند.


25- از حسادت و خود خواهی به دور هستند.


26-از اظهار نظر خود ؛ ترسی ندارند.


27-   عاشق رشد و اوج هستند.


28- پیروز میشوند چون باور دارند.


29-   اشخاصی با احساس و هیجانی هستند که خوب خود را کنترل میکنند.


30-  معتقد هستند در قبال هیچ ، نصیب هیچ است.


31- در ابتدای کار حساب میکنند که : آیا پاداش کار به تلاشش می ارزد ؟.


32- ریسک میکنند و منتظر برنامه قطعی و 100% نیستند و زیاد به استدلال اعتماد نمیکنند و معتقد هستند که ذهن نیمه هشیارشان ؛ نقشه را طراحی میکند.


33- ارباب خویشتن هستند و مسلط بر خود.


34- معتقدند که تمامی افراد موفق و قهرمانان جهان ؛ روزی شکست خورده بودند.


35- میدانند که جواب سوالات خود را از کجا تهیه کنند.


36-میتوانند یک گروه متخصص مورد نیاز را دور هم جمع کنند.


37-موفقیت را یک عادت میدانند.


38-با کسانی همکاری میکنند که با سختی ها کنار نمی آیند.


39- ذهن خود را ماهیچه میدانند و مانند یک ورزشکار تمرین میکنند تا قوی تر شوند.


40- با اراده راههای محال را پیدا میکنند.


41- خواسته شان را با تمام و جود به خود و دیگران و خداوند میگویند.


42- در مقابل انتقادها و سرزنش ها صبور هستند و هدفشان برایشان مهم است.


43-در برابر شکستها ی موقتی ؛ میگویند این راه اشتباه بود و راه دیگر را امتحان میکنند.


44- معتقد هستند که رهبر خوب ؛ قبلا پیرو خوبی بوده است.


45- شجاعتشان موقتی نیست و ادامه دار است.


46 خویشتن را براحتی کنترل میکنند.


47-احساس انصاف و عدالت در درون آنهاست.


48- در تصمیم گیری های خود ؛ قاطع هستند.


49-دارای برنامه قبلی و عملی هستند.


50- همیشه از دیگران فعال تر هستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

ده راز موفقیت افراد ثروتمند



یک خصلت مشترک میلیاردرهای خودساخته این است که آنها برای بیان دیدگاه‌ها و عقایدشان راحت هستند و خجالت نمی‌کشند. به‌همین دلیل می‌توانید از ذهن فعال و دیدگاه‌های خلاقانه آنها استفاده کنید و حتی از آنها کمک بگیرید تا ثروتمند شوید،‌ یا اینکه قدرت رهبری‌تان را افزایش دهید یا در کار موفق‌تر شوید.خب، طبیعی است که این میلیاردرها به شما نمی‌گویند که با صرفه‌جویی در مصرف بنزین می‌‌توانید ماهی 10 دلار صرفه‌جویی کنید، یا با خاموش‌کردن چراغ‌های اضافی می‌توانید کمی پس‌انداز کنید، طبیعی است که توصیه‌های آنها درباره مسائل، کلی باشد. مثلا اینکه چگونه در کارتان موفق‌تر باشید، چگونه در حرفه‌تان جهش کنید و مسائلی از این قبیل...

مطالعه نظرات این افراد می‌تواند دیدگاه جالبی به شما بدهد و در زندگی شما تغییراتی ایجاد  کند


 


واقعا چه تفاوت‌هایی بین مردم عادی و ثروتمندان وجود دارد؟

 


1.مردم عادی فکر می‌کنند برای کسب ثروت حتما باید تحصیلات رسمی داشته باشند، مردم ثروتمند به یاد گرفتن دانش خاص باور دارند


تعداد زیادی از مشهورترین افراد جهان تحصیلات کمی دارند و ثروت‌شان را مدیون همین دانش خاص‌شان هستند.


در همین حال افراد عادی فکر می‌کنند مدرک فوق‌لیسانس و دکتری، راه رسیدن به ثروت است، چون آنها در یک خط فکری اسیر شده‌اند که آنها را از سطحِ آگاهی بالا دور می‌کند. افراد ثروتمند به «وسیله‌ها» علاقه‌ای ندارند، تنها «هدف» برای‌شان مهم است.


2. مردم عادی نسبت به پول دیدگاهی احساسی دارند، مردم ثروتمند درباره‌ی پول منطقی فکر می‌کنند


یک فرد باهوش، تحصیل‌کرده و موفق می‌تواند در یک لحظه به یک فرد ترسو تبدیل شود که فقر تمام ذهنش را کنترل می‌کند و بزرگ‌ترین آرزوی اقتصادی‌اش این است که در دوران بازنشستگی از نظر مالی تأمین باشد.


ثروتمندان مشهور با دیدگاه منطقی‌ای که درباره‌ی پول دارند، می‌دانند که پول دقیقا چیست. آنها می‌دانند که پول یک ابزار حساس است که فرصت‌ها و انتخاب‌های زیادی را در اختیار انسان قرار می‌دهد



3. مردم عادی فکر می‌کنند «پول» علت همه‌ی شرارت‌های دنیاست، افراد ثروتمند فکر می‌کنند «فقر» ریشه‌ی همه‌ی شرارت‌هاست


مردم عادی را شست‌وشوی مغزی داده‌اند. آنها فکر می‌کنند افراد ثروتمند، یا خوش‌شانس هستند یا متقلب. به همین دلیل ثروتمند شدن در کشورهای کم‌درآمد، خجالت‌زدگی به‌دنبال دارد. ثروتمندان جهان می‌دانند که پول ضامن خوشبختی نیست، اما زندگی را آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند.


4. مردم عادی به فکر «قرعه‌کشی و شانس» هستند، مردم ثروتمند به «عمل و اقدام» فکر می‌کنند


هنگامی که مردم عادی دست روی دست می‌گذارند تا در فلان قرعه‌کشی برنده شوند و دعا می‌کنند که موفقیت به سراغ‌شان بیاید، ثروتمندان مشغول حل مشکلات‌شان هستند.


مردم عادی فقط منتظر لطف خدا، دولت، رئیس یا همسرشان هستند و خودشان هیچ کاری انجام نمی‌دهند. آنها علاوه بر اینکه زمان‌شان را از دست می‌دهند، این طرز فکر و شیوه‌ی زندگی را هم در جامعه گسترش می‌دهند.


5. مردم عادی در فکر روزهای خوبِ «گذشته» هستند، ثروتمندان رؤیای «آینده» را دارند


میلیونرهای خودساخته، ثروتمند شده‌اند چون تلاش می‌کنند خودشان را به چالش بکشند و آرزوها، هدف‌ها و ایده‌هایشان را در یک آینده‌ی نامعلوم به تصویر بکشند.


مردمی که فکر می‌کنند بهترین روزهای زندگی‌شان گذشته است، به‌ندرت ثروتمند می‌شوند و معمولا هم دچار ناراحتی و افسردگی هستند


6. مردم عادی فکر می‌کنند که باید بین «خانواده‌» و «ثروت» یکی را انتخاب کنند، ثروتمندان می‌دانند که می‌توانند هردو را با هم داشته باشند


این طرز فکر که کسب ثروت به بهای وقت نگذاشتن برای خانواده است، بهانه‌ای بیش نیست.


مردم عادی شست‌وشوی مغزی داده شده‌اند و باور دارند که این یک معادله است. ثروتمندان می‌دانند که اگر با دیدگاهی سرشار از عشق و وفور نعمت با چالش‌ها برخورد کنند، می‌توانند هرچه می‌خواهند، داشته باشند.


7. مردم عادی هیچ‌وقت ارتباطی بین سلامتی و پول برقرار نمی‌کنند، مردم ثروتمند می‌دانند پول می‌تواند جان‌تان را نجات بدهد


درحالی‌که بسیاری از مردم عادی بر سر برنامه‌ی سلامتی ثروتمندان جروبحث می‌کنند، مردمِ خیلی ثروتمند، در مؤسسه‌ی بسیار ممتاز «مراقبت از سلامت» ثبت نام می‌کنند. آنها یک مبلغ عضویت سالیانه‌ی قابل‌توجه پرداخت می‌کنند که برای‌شان دسترسیِ 24 ساعته به یک پزشک خصوصی را فراهم می‌کند. این مؤسسه تعداد خیلی کمی عضو دارد.


بعضی از ثروتمندان این طرح را اجرا کرده‌اند و حتی پزشک‌ها را ملزم کرده‌اند که در همسایگی آنها زندگی کنند.


8. مردم عادی پول‌شان را در جای امن نگه می‌دارند، مردم ثروتمند می‌دانند چه زمانی باید ریسک کنند


«نفوذ» شعار ثروتمندان است. هر سرمایه‌گذاری‌ای ممکن است گاهی شکست بخورد، اما ثروتمندان می‌دانند که مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، آنها همیشه می‌توانند پول بیشتری به‌دست بیاورند.


9. مردم عادی روی «پس‌انداز» تمرکز می‌کنند، افراد ثروتمند  روی «کسب ثروت» تمرکز می‌کنند


سیبولد فکر می‌کند که افراد ثروتمند به جای اینکه پول‌هایشان را پس‌انداز کنند، روی چیزهایی که قرار است با ریسک کردن به‌دست بیاورند، تمرکز می‌کنند.


مردم عادی آن‌قدر روی کوپن‌ها و صرفه‌جویی تمرکز می‌کنند که فرصت‌های مهم را از دست می‌دهند. حتی در اوج بحران‌های اقتصادی هم هیچ‌گاه ثروتمندان مثل بقیه‌ی مردم به پولِ کم فکر نمی‌کنند. آنها استادِ تمرکز کردن روی پولِ زیاد هستند


10. مردم عادی فکر می‌کنند برای پول درآوردن به پول احتیاج دارند، مردم ثروتمند از پول دیگران استفاده می‌کنند


تفکر غالب ممکن است به مردم بگوید که برای به‌دست آوردن پول، باید پول داشته باشید، اما سیبولد می‌گوید که مردم ثروتمند از اینکه از پول دیگران برای سرمایه‌گذاری استفاده کنند، نمی‌ترسند.


مردم ثروتمند می‌دانند اینکه آدم آن‌قدر پول نداشته باشد که برای چیزی بپردازد مسئله‌ای نیست، سؤال اصلی این است که آیا آن چیز، ارزش خریدن، سرمایه‌گذاری کردن یا دنبال کردن را دارد؟


با این 15 روش مانند افراد موفق فکر کنید



موفق, افراد موفق, موفق‌ترین افراد

ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر می‌دهد، در اینجا به 15 مورد از بهترین طرز فکرهای افراد موفق اشاره می‌کنیم .

موفق‌ترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد.

چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر می‌دهد، در اینجا به 15 مورد از بهترین طرز فکرهای افراد موفق اشاره می‌کنیم.

1 - فکر کردن یک نظم است. اگر می‌خواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید.

می‌توانید برای برنامه‌ریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یکبار یک نصفه روز، هر یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل.

2 - ببینید انرژیتان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون 20/80 استفاده کنید.

80 درصد از انرژی تان را به 20 درصد از مهمترین فعالیت‌های تان اختصاص دهید. یادتان باشد که نمی‌توانید در آن واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه کاری انجام دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی شما را به 40% برساند.

3 - افراد موفق خود را در معرض ایده ‌ها و آدم‌های مختلف قرار می‌دهند.

آنها سعی می‌کنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش می‌کشند.

4 - ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر.

ایده‌ها تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از اینکه تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را عملی کنید.

5 - افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را انجام ندهید.

آخرین باری که ساعت 2 صبح یک فکر عالی به سرتان زد و وقتی صبح از خواب بیدار شدید به نظرتان احمقانه می‌رسید، را به خاطر دارید؟

افکار تازمانی که ماده دارند باید شکل داده شوند و باید مورد بازجویی و سوال قرار گیرند.

6 - افراد باهوش با افراد باهوش دیگر همفکری می‌کنند.

فکر کردن با دیگران نتایج بهتری در بر خواهد داشت. مثل این می‌ماند که به خودتان یک راه میان‌بر بدهید. به همین خاطر است که جلسات طوفان مغزی تا این اندازه موثر هستند.

7 - تفکر عامه‌‌ پسند را رد کنید ( که معمولاً یعنی اصلاً فکر نکرده‌اید ).

خیلی از آدم‌ها وارد عمل می‌شوند با امید اینکه به فکر بقیه خوب برسد.

برای اینکه از وضعیت خارج شوید باید اول با احساس ناراحتی کردن کنار بیایید. همچنین به خاطر داشته باشید که همین الان آدم‌های دیگری هستند که سعی دارند برای خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفق‌اند.

8 - بهترین متفکران از قبل برنامه‌ می‌ریزند، درحالیکه برای افکار ناگهانی نیز جا می‌گذارند.

وقتی با استراتژی وارد عمل شوید، احتمال خطا پایین می‌آید. داشتن افکار مبهم از اینکه کجا هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهید، شما را به هیچ کجا نمی‌رساند.

کلید استراتژیک بودن: 1. موضوع را خرد کنید. 2. بپرسید چرا این مشکل باید حل شود. 3. موارد کلیدی را مشخص کنید. 4. منابع تان را مرور کنید. 5. افراد مناسب را در جای مناسب قرار دهید.

هنری فورد می‌گوید، "هیچ چیز سخت نیست اگر آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید."

9 - برای متفاوت فکر کردن، باید کارهای مختلفی انجام دهید.

راه ‌های جدیدی برای انجام کارتان پیدا کنید، با آدم‌های جدید آشنا شوید، حتی کتاب‌هایی را بخوانید که فکر می‌کنید خسته‌کننده هستند. رمز کار این است که با ایده‌ها و سبک‌های زندگی جدید آشنا شوید.

10 - برای تقدیر از ایده‌های دیگران، باید به ایده‌های دیگر احترام بگذارید.

نمی‌توانید فکر کنید که همیشه حق با شماست. باید به نظرات دیگر هم فرصت دهید.

11 - برای هر روزتان و زمان‌هایی که افراد دیگر را ملاقات می‌کنید، برنامه و موضوع داشته باشید.

بیشتر آدم‌ها فقط برای روزشان برنامه‌ریزی می‌کنند. متفکران برای برنامه‌ریزی هفته، ماه و اهداف بلندمدتشان وقت می‌گذارند و بعد آن را دنبال می‌کنند.

همچنین بدون موضوعی برای حرف زدن وارد جلسات، مهمانی‌ها و قرارهای ملاقات نمی‌شوند. قبل از اینکه وارد چنین موقعیت‌هایی شوند، تصمیم می‌گیرند که از آدم‌ها یاد بگیرند.

تفکر انعکاسی در مهارت‌های تصمیم‌گیریتان به شما رویکرد و اعتمادبه‌نفس می‌دهد.

اگر تفکر انعکاسی نداشته باشید، بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید شما را عقب می‌کشد.

12 - بر حرف‌های منفی که با خودتان می‌زنید غلبه کنید. برنده‌ها با عباراتی مثل "من می‌توانم" حرف می‌زنند.

افراد باهوش محدودیت‌ها را نمی‌بینند. آنها امکانات را می‌بینند.

سام ایوینگ قهرمان سابق بیسبال می‌گوید، "هیچ چیز شرم‌آورتر از این نیست که ببینید کسی کاری را انجام می‌دهد که شما می‌گفتید غیرممکن است."

13 - افراد خلاق خود را وقف ایده‌ها می‌کنند.

آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمی‌ترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست می‌کنند.

14 - افراد خوشبین نمی‌توانند متفکرانی واقع بین باشند.

داشتن رویکرد واقع بینی به شما این امکان را می‌دهد آنقدر به یک مشکل نزدیک شوید که بتوانید آن را بشکافید. روبه‌رو شدن با عواقب احتمالی هم به شما کمک می‌کند کارآمدتر باشید و به شما اعتبار بیشتر می‌دهد.

برای اینکه متفکری واقعبین‌تر باشید، باید: 1. از واقعیت تقدیر کنید. 2. کارتان را انجام دهید و واقعیات را به دست آورید. 3. نقاط مثبت و منفی آن را بسنجید. 4. بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. 5. تفکرتان را با منابع تان هم‌ تراز کنید.

15 - خیلی مهم است که آخر روز به یاد بیاورید که می‌توانید طرز فکرتان را عوض کنید.

اینکه یاد بگیرید چطور در فکر کردن استاد شوید باعث می‌شود تفکری پربازده داشته باشید. اگر بتوانید این خصوصیت را در خود ایجاد کنید طوریکه به عادت همیشگی تان تبدیل شود، تمام طول زندگی فردی موفق خواهید شد.

افراد باهوش تصمیمات خوب می‌گیرند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

راز ثروتمند شدن


اگر فیلم راز  را دیده باشید، در ابتدای فیلم، خانم راندا برن به نسخه قدیمی کتابی اشاره می‌کند که رازی را به او فهماند و این راز زندگی‌ مالی‌اش را به کلی تغییر داد. رازهایی که در آن کتاب بود خانم راندا برن را از درماندگی و آن وضعیت سخت زندگی به ثروت و خوشبختی رساند. “کتاب راز ثروت ”  کتاب است. وقتی این کتاب را می‌خوانی، متعجب می‌شوی از اینکه والاس واتلز، نویسنده کتاب، بیش از صد سال پیش، چقدر دقیق، اصول ثروت  را درک و بیان نموده است. شما در این کتاب با جوهره ثروت و فراوانی  که پایه جهان هستی  را شکل داده است آشنا می‌شوید و درک می‌کنید که  ثروتمند بودن، شاد زندگی کردن و در فراوانی زیستن، طبیعی ترین حالت زندگی  ماست، همانطور که درک می کنید فقر یک موضوع غیر طبیعی است  که هرگز نباید پذیرفته شود… کتاب راز ثروت به ما یاد می دهد که به مقوله ثروت بعنوان یک علم  نگاه کنیم… در واقع این کتاب “علم چگونه ثروتمند شدن ” را به ما می آموزد. 


همه ما علومی مانند فیزیک، شیمی، زیست شناسی، ریاضیات و … را در دوران تحصیلی خود آموخته‌ایم اما هیچ‌گاه متوجه نبودیم که علمی بنام ثروت اندوزی نیز وجود دارد. اکثر ما ثروتمند شدن را بعنوان یک علم نگاه نکرده ایم… فقط تعداد کمی از ما یاد گرفته ایم که باید اصول این علم را بیاموزیم و به‌کار ببندیم. به همین دلیل اکثر افراد در حرفه و کسب و کار خود همیشه در حال آزمون و خظا هستند، بی اطلاعی از علم ثروت باعث شده که افراد حتی چشم اندازی واضح و مشخص از کارهایی که در جهت موفقیت مالی خود انجام می دهند، نداشته باشند… به همین دلیل افرادی که در حوزه مالی موفق‌اند تعداشان محدود است، به همین دلیل است که 95 درصد از ثروت جامعه در اختیار 5 درصد از افراد است… پس در هر وضعیت مالی که هستید، می توانید با یادگیری علم چگونه ثروتمند شدن و اجرای اصول این علم در زندگی و کسب و کار خود،تجربه‌ای جدید برای خود رقم بزنید و به سوی استقلال مالی و موفقیت مالی بیشتر حرکت کنید. ویژگی جهان مادی این است که هر چقدر ثروتمند، موفق و شاد هستید، می توانید باز هم بیشتر از این باشید زیرا خداوند از ثروت، شادی، پیشرفت و گسترش بیشتر و بیشتر شدن، حمایت می کند… این مهم ترین هدف جهان هستی و مهم ترین هدف خداوند است. با خواندن این کتاب متوجه می شوید که علمی به نام علم ثروت اندوزی وجود دارد که همانند علوم ریاضی و جبر، علمی دقیق است و قوانین خاصی فرایند دست یابی به ثروت را هدایت می کنند که به محض عمل کردن و به‌کار بستن این قوانین، هر فرد در هر جایگاه و با هر جنسیت و شرایطی با دقتی بسیار بالا ثروتمند می شود. شما کاملاً حق دارید که ثروتمند باشید، زیرا در جهانی زندگی می‌کنید که فراوانی و ثروت، طبیعت و ذات آن است. بنابراین اگر در این جهان ثروتمند، علم ثروتمند شدن را نیاموزید و خود را از نعمتی که به شما داده شده است محروم نمایید، نه تنها به مهم ترین وظیفه خود در قبال خداوند کوتاهی کرده‌اید، بلکه از توانایی که پروردگار به شما داده است استفاده نکرده‌اید و بزرگترین ظلم را به خودتان کرده‌اید…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

100 کلید ثروتمند شدن



ریچارد کارلسون 100 کلید ثروتمند شدن را به شما می آموزد:

 

کلید1: به خاطر داشته باشید مسافرت یک هزار کیلومتری با قدم اول آغاز می شود

کلید2: ببخشید و ببخشید و ببخشید

کلید3: جادوی عدم وابستگی را بیاموزید

کلید4: اشتیاق آرام را تجربه کنید

کلید5: تعمق کنید

کلید6: اول به خود بپردازید

کلید 7: شما می توانید بهانه ها بتراشید، شما می توانید پول بسازید، اما هر دو را نمی توانید انجام دهید

کلید 8: کاری به کار مشکلات نداشته باشید و رای آن ها قرار گیرید

کلید 9: درباره ی رابطه حالات و پول بیاموزید

کلید 10: اگر موضوعی به طرز غیر واقعی عالی به نظر آید، ممکن است واقعی نباشد

کلید 11: استخدام کنید

کلید 12: نگران بازار نباشید- در آن سرمایه گذاری کنید

کلید 13: کمتر واکنشی و بیشتر پاسخگو باشید

کلید 14: بجای باورها روی دانسته ها کار کنید

کلید 15: به خود یادآوری کنید که زندگی شما هم اکنون آغاز می گردد

کلید 16: متخصصین را گرد خود جمع کنید

کلید 17: از ندانسته ها و عدم مهارتهای خود آگاهی داشته باشید

کلید 18: به عامل عشق آگاه شوید

کلید 19: راه حل یک ساعته را آزمایش کنید

کلید 20: آماده فسخ معامله باشید- معمولاً می توانید به آن برگردید

کلید 21 : تغییر پذیر باشید

کلید 22: قسمت اعظم وقتتان را صرف بخش های کوچک حیاتی کار یا طرح خود کنید

کلید 23: سپاسگزاری خود را به دیگران ابزار کنید

کلید 24: روی طرف صحبت خود را به دیگران ابراز دارید

کلید 25: از وجود ثروت نا محدود آگاه باشید

کلید 26: منتظر الهام باشید

کلید 27: نیروی تعمق را به کارببرید

کلید 28: به اشتباهات خود بخندید

کلید 29: نهار خود را با خود ببرید

کلید 30: آن چه را می خواهید درخواست کنید

کلید 31: عکـس العمل های چرخشی خود را در نطفه خفه کنید

کلید 32: خود مغلوب ترین ویژگی خود را محو کنید

کلید 33: شرایط شخصی را نمی سازد، او را آشکار می سازد

کلید 34: یک مشارکت پیروزمندانه تشکیل دهید

کلید 35: بگذارید افکار ترسناک دور شوند

کلید 36: بزرگ فکر کنید

کلید 37: در تصمیم گیری های خود به جای مضرات اطلاعات کوتاه مدت از مزایای اطلاعات دراز مدت بهره ببرید

کلید 38: تشخیص دهید کی شرط بندی کنید، کی امتناع کنید و کی کناره بگیرید

کلید 39: آن چه را می توانید تغییر دهید و آن چه را که نمی توانید بپذیرید

کلید 40: پیش از آن که نیازمند کـسی شوید با او رابطه ایجاد کنید

کلید 41: از ظرفیت کاری منحصر به فرد خود آگاه باشید

کلید 42: دستپاچه نشوید

کلید 43: از درون به سوی بیرون خلق کنید

کلید 44: تردید را برانید

کلید 45: راز سکوت را بشناسید

کلید 46: مخارج دو سال خود را کنار بگذارید

کلید 47: ترس از عدم تاَیید را از خود دور کنید

کلید 48: لیستی از مغازه های ارزان قیمت ره در کیف خود بگذارید

کلید 49: روی اطلاعات زیاد تکیه نکنید

کلید 50: مربی مجرب بیابید

کلید 51: از موفقیت دیگران خرسند شوید

کلید 52: از خود سؤال کنید: احتمال دارد این تصمیم به کجا بیانجامد؟

کلید 53: قانون طلائی را به خاطر داشته باشید

کلید 54: از کمک خواستن نترسید

کلید 55: بدانید این افسانه که شانس فقط یک بار در خانه شما را می زند، یک افسانه بزرگ است

کلید 56: پرداخت هایی را که می توانید به طور گروهی انجام دهید، به طور انفرادی انجام ندهید

کلید 57: پولهای تعطیلاتتان را با احتیاط خرج کنید

کلید 58: به نرخ بهره وام مسکن دقیقا توجه داشته باشید

کلید 59: بیمه های ارزان قیمت بخرید

کلید 60: هنگام کار سوت بزنید

کلید 61: خلاقیت را در دیگران تشویق کنید و به آن ها اعتماد داشته باشید

کلید 62: قدرت خود را واگذار نکنید

کلید 63: به اندازه ارزش کار خود مطالبه کنید

کلید 64: گوش کنید، به معنای واقعی گوش کنید

کلید 65: شوخ طبع باشید و لبخند بزنید

کلید 66: یک کلوپ خریدارها ترتیب دهید

کلید 67: یک پشتوانه اعتباری بزرگ ایجاد کنید

کلید 68: بوی استیک را بفروشید، نه خود استیک را

کلید 69: وارد گود شوید

کلید 70: پذیرای نظر و نصیحت باشید

کلید 71: از خود سؤال کنید، چه سهمی در این مشکل داشته اید

کلید 72: توجه داشته باشید که عقل شاید حتی مهمتر از بهره هوشی باشد

کلید 73: کلمات من یک فروشنده نیستم را از لغتنامه خود محو کنید

کلید 74: توجه داشته باشید که مشغولیت مانع پیشرفت شماست

کلید 75: به دانه های بنفش رنگ برف بیندیشید

کلید 76: در معرض پسروی قرار نگیرید

کلید 77: نترسید که اگر خوشحال باشید، شکـست خواهید خورد

کلید 78: از تحلیل رفتن انرژی های مثبت برحذر باشید

کلید 79: داخل گود بپرید

کلید 80: لااقل یکبار چیز تازه ای را امتحان کنید

کلید 81: به موفقیت فرد دیگر کمک کنید

کلید 82: پشتکار داشته باشید

کلید 83: خوشبختی عاقلانه است

کلید 84: محکم بگیر، سبک رها کن

کلید 85: آماده عذر خواهی باشید

کلید 86: آسان بگیرید

کلید 87: یادتان باشد که هر چیزی روز بعد از خرید، دست دوم به حساب می آید

کلید 88: به خاطر داشته باشید ارزانتر ، همیشه بهتر نیست

کلید 89: از برداشتن قدم های کودکانه نهراسید

کلید 90: یادتان باشد زندگی دشمن شما نیست، اما طرز تفکر شما می تواند دشمن شما باشد

کلید 91: فقط انجام دهید

کلید 92: از وسوسه افزایش دائمی سطح زندگی تان اجتناب کنید

کلید 93: از اتومبیل اشتراکی استفاده کنید

کلید 94: برنامه ای داشته باشید

کلید 95: در برنامه خود غوطه ور نشوید

کلید 96: اظهار تاسف تا کی؟

کلید 97: روی آن کار کنید

کلید 98: خوشبختی خود را بسازید

کلید 99: لذت بردن را از قلم نیندازید

کلید 100: از کاه کوه نسازید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

معجزه ی سپاسگذاری



احساس نو زیبایی که همه ما در بچگی داشتیم این بود که همه چیز را خوب می دانستیم ، هر روزمان نوید دهنده سرگرمی ها و رویدادهای تازه است و اینکه هیچ چیز شادی مان را نقش برآب نخواهد کرد . ولی هنگگامی که رشد کردیم و بالیدیم و به بلوغ رسیدیم ،مشکلات ، مصایب و گرفتاری ها خود را بر ما تحمیل کردند و ما نا امید شدیم و آنچه که در کودکی به آن باور داشتیم به یکباره ناپدید شد. این یکی از دلایلی است که در بزرگسالی دوست داریم به بچه ها نزدیک باشیم تا دوباره همان احساس دوران بچگی را تجربه کنیم ، هرچند اگر برای یک لحظه کوتاه باشد.


در اینجا باید بگوییم ، آنچه که زمانی بدان اعتقاد داشتید حقیقت دارد و این نگرش بزرگسالان نا امید به زندگی است که صحیح نیست . معجزه زندگی حقیقت دارد و به همان اندازه بودن شما راستین است و به راستی زندگی می تواند بیش از آن شگفت آور باشد که شما حتی در درون کودکی می پنداشتید.


همه ی آنچه در زندگی مان تجربه می کنیم، به واسطه فرکانس هایی است که با کلام، توجه، فکر و … به کائنات ارسال می کنیم.


چقدر به خاطر داشته هایتان سپاس گزارید؟


چقدر از داشته هایتان حرف می زنید و آنها را به خاطر می آورید؟!


وقتی به خاطر هر موضوعی در زندگی تان سپاس گزار هستید، یعنی تمرکز شما بر خواسته هایتان است… این سریع ترین و راحت ترین راه برای دعوت چیزهایی است که می خواهید وارد زندگی تان شوند…


بزرگترین قانون جهان، قانون فرکانس است… همه ی اتفاقاتی که وارد زندگی مان می شود، هم جنس با فرکانس های ماست، هرچهفرکانس های بهتری داشته باشیم، اتفاقات بهتری را به زندگی دعوت می کنیم…


در درجه بندی فرکانسها، بالاترین فرکانس و نزدیک ترین فرکانس به مبدأ و خداوند، مربوط به سپاس گذاری است.


سپاس گزاری، بزرگترین قانونِ ثروت است. سپاس گزاری جزء دائمی زندگی تمامی ثروتمندان است.


روند روزانه ی سپاس گزاری باعث می شود که هر روز موضوعاتِ بیشتری برای سپاس گزاری داشته و نعمت بیشتری را به زندگی تان روانه سازید، زیرا قانونِ ثروت این است که باید سپاس گزار باشید، باید با سپاس گزاری ذهنتان را ثروتمند نموده و سپاس گزاری را تبدیل به شخصیت تان نمایید!!


سپاس گزاری شما را وسیع می کند. به شما جسارت می دهد، جسارت درخواست نعمت های بیشتر از منبع و از خداوند. سپاس گزاری، جسارت تان را برای تجربه تمام ابعادِ زندگی و تمامِ ابعادِ این دنیای ثروتمند، رشد می دهد. این معجزه سپاس گزاری است.


انجامِ تمرینات کتاب معجزه سپاس گزاری، شما را در فرکانس خوب و احساس خوب قرار می دهد. پیشنهاد ما این است که خودتان، “شکر گزاری” را بارزترین ویژگی خود نموده و معجزه سپاس گزاری را در زندگی تان تجربه نمایید.


کتاب معجزه سپاس گزاری، هدیه ای است برای تو تا زیبایی های پنهان مانده ی دنیا را با چشمان خودت ببینی و با سر انگشتانت لمس نمایی و صفتی خدای گونه در خود متولد سازی!!.


یکی از مهمترین قانون های جهانی موفقیت که در شروع قرآن هم به وضوح بهش اشاره شده، قانون شکر گزاری و معجزات ناشی از سپاسگذار بودن هست. هر چی ذهنمون بیشتر به شکرگزار بودن در تمامی رخدادهای زندگی عادت کنه، بیشتر و بهتر می تونیم به موفقیت های بیشتر برسیم.


دوست خوبم سپاس گذاری بزرگترین قانون موفقیت و پیشرفت و ثروتمندی هست. شکرگزار بودن یکی از رفتار های دایمی افراد موفق و ثروتمند است.


احساس نو زیبایی که همه ما در بچگی داشتیم این بود که همه چیز را خوب می دانستیم که هر روزمان نوید دهنده سرگرمی ها و رویدادهای تازه است و اینکه هیچ چیز شادی مان را نقش برآب نخواهد کرد. ولی هنگامی که رشد کردیم و بالیدیم و به بلوغ رسیدیم، مشکلات، مصایب و گرفتاری ها خود را بر ما تحمیل کردند و ما ناامید شدیم و آنچه که در کودکی به آن باور داشتیم به یکباره ناپدید شد. این یکی از دلایلی است که در بزرگسالی دوست داریم به بچه ها نزدیک باشیم تا دوباره همان احساس دوران بچگی را تجربه کنیم، هرچند اگر برای یک لحظه کوتاه باشد!


در اینجا باید بگوییم، آنچه که زمانی بدان اعتقاد داشتید حقیقت دارد و این نگرش بزرگسالان ناامید به زندگی است که صحیح نیست.معجزه زندگی حقیقت دارد و به همان اندازه بودن شما راستین است و به راستی زندگی می تواند بیش از آن شگفت آور باشد که شما حتی در درون کودکی می پنداشتید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

مهم‌ترین دلیلی که پول بیشتر وارد زندگی‌مان نمی‌شود

بسیاری از ما با اینکه فیلم راز را بارها دیده‌ایم و همچنین کتاب‌های بسیاری مثل نگران نباشید پول درآورید، راز ثروت و… را خوانده‌ایم، هنوز درک درستی در مورد موفقیت مالی و رازهای کسب ثروت نداریم و نمی‌دانیم دقیقاً چطور باید قانون جذب را بکار بگیریم.


استر هیکس می‌گوید: مهم‌ترین دلیلی که پول بیشتر وارد زندگی‌مان نمی‌شود، این است که هنوز درک نکرده‌ایم هر ذره در جهان هستی، شامل هم خواسته و هم ناخواسته است و اصل و اساس قانون جذب این است که شما با توجه کردن به هر چیزی، آن را به زندگی‌تان دعوت می‌کنید، نه با فکر کردن به آن افراد زیادی ثروت را فقط در داشتن پول بسیار می‌بینند، اما ثروت واقعی یعنی داشتن پول، سلامتی، آرامش، آسایش و در یک کلام داشتن تمام چیزهای خوب.


مسئله پول در زندگی انسان‌ موضوع بسیار مهمی است و ما برای انجام تمام فعالیت‌های زندگی‌مان به پول احتیاج داریم، به همین دلیل رسیدن به موفقیت مالی، موضوع اصلی زندگی همه‌ی ماست.


برخی افراد با اینکه سالهاست به دنبال کسب ثروت هستند و همواره برای بدست آوردنش تلاش فراوان می‌کنند، اما هنوز به ثروتی که  خواهان  آن هستند نرسیده‌اند.


اگر به نحوه تفکر و زندگی این افراد دقت بیشتری کنید، در می‌یابید که آن‌ها به جای  توجه و تمرکز به موضوع ثروت، روی کمبود ثروت در  زندگی‌شان تمرکز کرده‌اند و مدام احساس بدی دارند چون پولی را که می‌خواهند ندارند.


قانون جذب ثروت در داشتن احساس خوب است. اگر احساس خوبی در مورد پول داشته باشید، آنرا به دست می آورید. زیرا ثروت یک موضوع ذهنی است و اول باید ذهن شما ثروت را احساس کند و ثروتمند شود و بعد این ذهن ثروتمند، ثروت را وارد زندگی‌تان می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

7 راه برای رسیدن به اهداف



راه های  رسیدن به اهداف زندگی، مهم ترین چیز برداشتن اولین قدم‌ها است، حتماً برای شما نیز اتفاق افتاده که شروع کار خود را به فردا و فردا موکول کنید. پس بهتر است در راه رسیدن به اهدافتان ثابت قدم تر باشید، با به کار بستن راه حل های زیر ممکن است زودتر به موفقیت برسید


1.   اهداف زیادی نداشته باشید:

ممکن است شما بخواهید زندگی خود را بررسی کرده و تغییرات عمده ای در آن ایجاد کنید. شما میخواهید به وزن متناسب برسید، شغل جدید پیدا کنید، رابطه‌های خود را بهبود ببخشید و یا به خانه و زندگی خود نظم و ترتیب ببخشید.همه اینها اهداف قابل تقدیر و بزرگی هستند، اما واقعیت این است که نمی توانید همزمان به همه آنها برسید، به جای اینکه در یک زمان روی همه این اهداف تمرکز کنید بهتر است یک یا دو هدف مهم تر را برگزیده و راه های رسیدن به آنها را نیز مشخص کنید.


 

2.    مسئول و پاسخگو بودن:

پاسخگویی و مسئولیت یکی از قدرتمند ترین انگیزه های حرکت است. اگر فقط خودتان از اهداف خود خبر دارید ممکن است در زمان هایی آن اهداف را به سخره گرفته و آنها را انجام ندهید، اما اگر فرد دیگری را نیز در جریان برنامه های خود بگذارید، راه فراری ندارید و باید به سمت اهدافتان در حرکت باشید.


3.    بالا بردن تعادل و ثبات در زندگی شخصی

شخصی: کاری کنید تا از شر عادت های مضر و مخربی مثل سیگار کشیدن و پرخوری راحت شوید. وقت کافی برای کارهای بزرگ، تغییرات مکانی و ارتباطی و کاری بنا بر اهداف خویش صرف کنید.

حرفه ای: تعادل و ثبات خود را در مسائل مختلف مثلاً با کم کردن هزینه های ناهار و قهوه بالاتر ببرید. توانایی هایتان را بشناسید، مهارت هایتان را با تمرین و ممارست بیشتر بالا ببرید و دستاوردهای خود را به دقت بررسی کنید.

اجتماعی و عشقی: اگر به نظرتان زمانش رسیده است که مستقر شده و ازدواج کنید، در انتخاب همسر دقت کنید. اگر وضعیت مالی خوبی ندارید، قرار ملاقات هایی بگذارید که نیازی به حساب بانکی نداشته باشند.


4.    اضافه کردن لذت و خوشی جزء برنامه ی روزانه

شخصی: به جای افتادن روی مبل جلوی تلویزیون، برای تعطیلات آخر هفته خود برنامه ریزی کنید. برای خرید سبزیجات تازه به فروشگاه محل بروید، با این کار هم غذای سالم تری خواهید خورد و هم از بیرون رفتن لذت می برید. در اوقات فراغتتان کارهایی انجام دهید که دوست دارید.

حرفه ای: گه گاه مسیر خانه تا اداره را پیاده طی کنید و یا اگر مسیرش طولانی است، ماشینتان را دورتر از شرکت پارک کرده و بقیه ی مسیر را پیاده بروید. این کار هم ورزش است و هم از هوای تازه لذت خواهید برد.

اجتماعی و عشقی: کمی سرگرمی و چیزهای تازه به زندگی اجتماعیتان اضافه کنید. شب های جمعه را به رستوران های مختلف بروید. آخر هفته ها را با نامزدتان بگذرانید. بعد از ظهرها با دوستانتان فعالیت های جدید را شروع کنید. اما وقتی انتخاب هایتان را انجام می دهید، همیشه هدف هایتان را مد نظر قرار دهید.


اهداف خویش را همیشه مد نظر قرار دهید“یک هدف بدون برنامه، فقط یک آرزو است.”

 

5.    از بین بردن عادت‌های بد

یکی از بزرگ‌ترین موانع در رسیدن به اهداف، عادت‌های بد است. این‌ها می‌توانند به‌راحتی روال پیشرفت را مختل کنند و ما را از رسیدن به مقصود بازدارند. هر کسی که می‌خواهد به دستاوردی ارزشمند برسد، باید عادت‌های بد و بازدارنده خود را کنترل کند.


از بین بردن عادت بد کار آسانی نیست و اگر بود آن را «عادت» نام‌گذاری نمی‌کردند. مطمئنا ترک عادت به‌سرعت یا بدون رنج امکان‌پذیر نیست و به گذراندن روالی تدریجی و زمان‌بر نیاز دارد؛ ولی از بین بردن عادت‌های بد، زمینه‌ساز مسیری پاک و هموار برای رسیده به اهداف است.


6.    برقرار کردن تدریجی انضباط شخصی

انضباط شخصی مانند یک سیستم کنترل هوشمند سرعت، در پیمودن مسیر رسیدن به اهداف است. برای یک فرد منضبط، هر کاری امکان‌پذیر است و در نقطه مقابل، بی‌انضباطی حتی به کارهای عادی روزمره هم ظاهری ترسناک و مرعوب‌کننده می‌دهد. برای تبدیل‌شدن به فردی منضبط و منظم، باید عادت‌های شخصی را کنترل کنیم.


با القاء تدریجی عادت‌های مفید به خودمان، می‌توانیم رفته‌رفته به فردی منضبط و توقف‌ناپذیر تبدیل شویم؛ عادت‌های روزانه‌ای مثل سحرخیزی، قدرشناسی، تغذیه صحیح، ورزش و خواب منظم و کامل، به‌مرور به بخشی از شخصیتمان تبدیل می‌شوند و انضباط و دیسیپلین را به تمام جنبه‌های زندگی ما تعمیم می‌دهند. برای کسی که انضباط در تمام وجودش ریشه دوانده است، غیرممکن وجود ندارد.


7.    کاهش دادن عوامل حواس‌پرتی

حواس‌پرتی دشمن پیشرفت است و دنیای مدرن پر از عامل حواس‌پرتی. امروزه باوجود یک گجت جذاب و پر از عوامل سرگرم‌کننده در جیب که با چند تپ و کلیک می‌تواند در آنی ما را به دنیای بی‌انتهای رسانه‌های وسوسه کننده اجتماعی متصل کند، حواس‌پرتی عمومی اصلا عجیب نیست و داشتن حتی یک روز پربازده و مفید، به‌مرور سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود.


ما باید نداهای وسوسه کننده خارجی را نادیده بگیریم، باید آگاهانه و هشیار، عوامل حواس‌پرتی اطرافمان را شناسایی کنیم و آن‌ها را از بین ببریم. این رویه، قطعاً یکی از استراتژی‌های بسیار مؤثر در رسیدن به اهداف است. اگر با جدیت و اشتیاق مسیری را دنبال می‌کنید، تلفن و اینترنت را کنار بگذارید، تلویزیون را خاموش کنید و با تمام قوای ذهنی بر اهداف خود متمرکز شوید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر