آدرس فروشگاه کتابهای موفقیت و ثروت IDPay.ir/ketab1401/file

قبل از خرید یا فروش بورس نگاه کنید

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

مواردی که خیلی به آن برخورد کرده‌ایم این بوده که افراد خیلی زیادی سهم را در محدوده واقعا نامناسبی خریداری می‌کنند و انتظار کسب سود را هم دارند.

افراد دیگری نیز هستند که سهم را در قیمت مناسبی خریده‌اند ولی سودشان را به زیان تبدیل می‌کنند.

سوال اینجاست چرا افراد سهمی که رشد 50 درصدی یا بیشتر داشته را خریداری می کنند؟ پس از این همه رشدی که داشته، چه کسی حاضر می‌شود چنین سهمی را خریداری کند؟  دلیلی که به نظر می آید درست باشد این است که معامله‌گر فکر می‌کند روند فعلی ادامه خواهد یافت، ولی اکثر اوقات اینگونه نیست.

اگر به این 8 نکته توجه کنید در زمان خرید و فروش سهام، تصمیم عاقلانه‌تری میگیرید:

1 – به طور کلی وقتی قیمت سهمی بالاتر می‌رود، همچنان که در حال رشد است، عرضه‌ها نیز بیشتر می‌شود (مخصوصا در محدوده های مقاومت)
2 – وقتی قیمت سهمی در حال کاهش شدید است، همینطور که قیمت کاهش می‌یابد تقاضا نیز کم کم بیشتر می‌شود (مخصوصا در محدوده حمایت)

3 – اگر یک سهم را داشتید که چندین روز پشت سرهم با صف خرید رشد کرده بود، مواظب حجم معاملات بالا باشید. وقتی صف فرو ریخت و قیمت آخرین معامله در حال منفی شدن بود فورا سهم را بفروشید.

4 – هیچوقت سهمی را که نزدیک مقاومت قرار دارد خریداری نکنید. وقتی مقاومت شکسته شد و قیمت در بالای سطح مقاومت تثبیت شد، یک استراتژی این است که وارد شوید و حدضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا تبدیل به حمایت شده قرار دهید.

5 – وقتی افت یک سهم شروع شده و به نظر می‌رسد ادامه‌دار است، منتظر نمانید که قیمت برگردد، محدوده حمایت سهم را در نظر بگیرید و اگر زیر محدوده حمایت مهم (یا مثلا 10 درصد پایین‌تر از قیمت خرید) رسید، فورا و بدون معطلی سهم را بفروشید.

متاسفانه خیلی ها هستند در چنین مواقعی به جای رفتار منطقی، به دنبال اخبار مثبت میگردند تا خودشان را دلگرم کنند.

امیدواری شما برای برگشت روند سهمی که در حال سقوط است هیچ تاثیری در روند سهم نخواهد گذاشت. پس واقع بین باشید.

6 – کم شدن سود شما نیز نوعی ضرر است. وقتی سهمی رشد کرد، حدضرر را بالاتر ببرید. مثلا اگر سهمی را با قیمت 550 تومان خریداری کرده اید و سهم به 650 تومان رسیده است، حال بهتر است حدضرر را که قبلا (بر فرض مثال) روی 500 تومان بوده به 600 تومان تغییر دهید.

7 – هیچکس نمی‌تواند کل سودهای بازار را بدست آورد. وقتی دیدید سهمی همچنان در حال رشد است و بیش از 100 درصد رشد کرده، به هیچ وجه به فکر ورود نباشید و حسرت نخورید که ای کاش این سهم را داشتم.

حتی چک کردن روزانه قیمت اینگونه سهم‌ها گاهی اوقات کننده وسوسه کننده است. به جای اینکار برای دارنده آن سهم خوشحال باشید که حالا قیمت سهامش رشد داشته است و سپس سایر سهام را برای خرید بررسی کنید.

دلیل اینکه گفته می‌شود وارد اینگونه سهم‌ها نشوید این نیست که حتما این سهام محکوم به سقوط است. هیچکس نمیتواند بفهمد قیمت سهم‌ها تا چند روز دیگه بالا می‌رود، مسئله این است که با این رشد نجومی، ورود به این سهم‌ها ریسک فوق‌العاده بالایی دارد.

8 – سهم‌هایی که با شدت سقوط می‌کنند، معمولا پس از سقوط رشد شارپی را نیز خواهد داشت. مانند رمپنا، خساپا و…

بنابراین همیشه زمانی که چند سهمی که در حال افت شدید زیر نظر بگیرید و موقعی که دیدید سهم از صف فروش در حال رسیدن به قیمت‌های مثبت است تصمیم به خرید را با لحاظ کردن سایر شرایط بگیرید.

البته که همیشه جای شک و شبهه وجود دارد که این مثبت شدن پایان سقوط است یا نه ولی خریدی که انجام می‌دهید به ریسک آن می‌ارزد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

استاد محمد حسین ادیب می گوید سپرده گذارها یک عمر برای بانکها مجانی کار کردند

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

اگر در بانک اقدام به سپرده گذاری کرده باشید در سال ٩٧ با سه برابر شدن نرخ ارز ، دوسوم سپرده شما شد هیچ ، به این می گویند انتقال ریسک از بانک به سپرده گذار ، بانکها ریسک خود را به سپرده گذار فروختند.

سپرده گذار یک عمر برای بانکها رایگان کار می کرد و خودش نمی دانست ، سپرده گذار از آغاز سال ٩٢ تا آذر ٩6 به شدت ثروتمند شد و بعد ٧٠ درصد  این ثروت را در سال ٩٧ از دست داد .

بانکها حرکتی دایره ای دارند ؛ بعد از مدتی حرکت شما را می رسانند به همان جای اول ، اگر سپرده همه مردم در بانکها در سال ١٣٨4 به دلار محاسبه شود و اکنون نیز مجددا همه سپرده مردم در بانکها به دلار محاسبه شود کل سپرده بانکی به دلار ثابت است ، یعنی سودی که به سپرده داده شده با افزایش نرخ ارز پس گرفته شد.

فقط بانکها اینگونه نیستند کسب و کار هم همین گونه است . بی جهت طلبکار بانک نشوید ؛ شما خودتان هم مثل بانکها عمل می کنید .

در آمریکا ٩٠ درصد شرکتهای موفق در سال پنجم شکست می خورند و از ده شرکت باقی مانده ، ٩ شرکت در پایان سال دهم شکست می خورند ، یعنی از ١٠٠ شرکت موفق فقط یک شرکت بعد از ده سال باقی می ماند ، در فرانسه این تند تر است و از ١٠٠ شرکت موفق فقط ٩٠ شرکت در پایان سال چهارم و نه پنجم باقی می مانند.

در ایران و بقیه دنیا هم همین طور است ، به این می گویند « ریسک سیستمی » .

پس در ٩٠ درصد موارد سرمایه شما پنج ساله باید باز گردد در غیر این صورت سرمایه رفته است .

٧٠ درصد از فعالین اقتصادی تهران خرج شان بیشتر از دخل شان است علت اصلی این است که در پایان سال پنجم باید این نوع کسب و کار را تعطیل می کردند اما همچنان به کار ادامه می دهند.

چون طول عمر کسب و کار ها پنج سال است بهتر است شما از همان اول سرمایه گذاری شرکت را تبدیل کنید به مجموعه ای از قرارداد . تبدیل کردن شرکت به مجموعه ای از قرارداد یعنی چه ؟ .

فولکس واگن یکی از ده شرکتی است که ٩٠ درصد از خودرو جهان را تولید می کند اما با ٢٠٠ هزار شرکت کوچک قرارداد دارد ، اصلا فولکس واگنی در کار نیست ، فولکس واگن همه کار را برون سپاری کرده و فقط مجموعه ای از قرارداد است ، فولکس واگنی در کار نیست .

وقتی شرکت به مجموعه ای از قرارداد تبدیل شد بعد از پنج سال که شرکت باید جمع کند چه میشود ؟ زیان بین ٢٠٠ هزار شرکت تقسیم می‌شود و وقتی زیان بین ٢٠٠ هزار شرکت تقسیم شد یک کاریش می کنند و شرکت باقی می ماند .

فرق کشتی جودو با کشتی آزاد این است که در کشتی جودو از انرژی طرف مقابل برای زمین زدن او استفاده میشود ؛ در تجارت مثل کشتی جودو عمل کنید، یعنی از انرژی دیگران استفاده کنید.

وقتی شرکت را به مجموعه ای از قرارداد تبدیل کردید یعنی برون سپاری کردید وقتی در پایان پنج سال ، طول عمر بیزینس به اتمام رسید زیان بین عده زیادی تقسیم می شود و بهتر می توانند شرکت را از نو بسازند .

تبدیل کردن شرکت به مجموعه ای از قرارداد یعنی تقسیم کردن زیان بین عده زیادی به جای یک نفر .

در هر کاری اگر بیشتر از ١5 درصد سرمایه را خودتان آوردید از انرژی دیگران استفاده نکرده اید ، اگر بیشتر از ١5 درصد سرمایه را خودتان آورده اید شرکت را به مجموعه ای از قرارداد تبدیل نکرده اید ، پول در می آورید اما پولدار نمی‌شوید چون 5 سال یکبار ، بخش مهمی از آن را از دست می دهید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

اندیکاتور MACD

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

 این مقاله توسط جیمز آیتیمیمووا نوشته شده است و در اختیار بازار معاملاتی جهان قرار گرفته است.  MACD یکی از اندیکاتورهای محبوب در بین سهامداران و معامله‌گران است که با تایم فریم‌های مختلف به کار می‌‌رود و قوانین ورود و خروج و همچنین انقضای سیگنال را بیان می‌کند و نقطه قوت این استراتژی این است که روند را دنبال می‌کند.

MACD یکی از اندیکاتورهای مورد علاقه‌ام در معاملات باینری آپشن (binary options) است. MACD به روش‌های گوناگونی در جهت تعیین روند، سیگنال برگشتی و تریگر[1] مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند در هر تایم فریمی به کار رود و ابزار سودمندی برای معاملات باینری آپشن ماهانه بلند مدت تا کوتاه مدت و 60 ثانیه می‌باشد. این مقاله بهترین محل ورود را به وسیله MACD بررسی می‌کند.

منظور از بهترین نقاط ورود با MACD چیست؟

این مقاله توسط جیمز آیتیمیمووا نوشته شده است و در اختیار بازار معاملاتی جهان قرار گرفته است. این استراتژی ساده‌ای برای معامله‌گران کوتاه مدت می‌باشد و به روشی از MACD استفاده می‌کنند که به طور کامل آن را ثابت خواهم کرد. نقطه قوت این استراتژی این است که روند را دنبال می‌کند، بیشتر از یک اندیکاتور استفاده می‌کند و به طرز باور نکردنی برای معاملات باینری آپشن سودمند هستند. علاوه بر این MACD در تایم فریم‌های مختلف به کار می‌رود و این تکنیک در معاملات بلند مدت کاربرد دارد.

بهترین MACD ورود به پوزیشن چیست؟

این سوال سختی است که به آن جواب بدهم زیرا راه‌های زیادی برای استفاده از MACD وجود دارد تا سیگنال‌های خوبی را صادر کند. جیمز از چارت 5 دقیقه‌ای، دو میانگین متحرک و دو MACD استفاده می‌کند. به نظرم بهترین روشی را که پیشنهاد می‌دهم این است در چارت از شمع (کندل) استفاده شود. دو میانگین متحرک 50 و 100 ساده (Simple)، هر دو MACD با استاندارد 9/26/12 مشخص می‌شوند اما یکی از آنها هیستوگرام است و دیگری اسیلاتور. مجموع این اندیکاتورها همراه با حرکات، سیگنال هایی را صادر می‌کند که از 20 دقیقه تا چند ساعت طول می‌کشد.

“بهترین ورود به پوزیشن MACD” جیمز، چگونه کار می‌کند؟

تنظیمات آن بسیار ساده است و در سیگنال چارت 5 دقیقه‌ای بسیار مرتب کار می‌کند. دو میانگین متحرک به کار می رود تا روند، نوع روند و بخشی از سیگنال را تعیین نماید. روند توسط پوزیشن‌های دو میانگین متحرک ساده (Simple) مشخص می‌شود. هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت 50 بالای میانگین متحرک بلند مدت 100 قرار گیرد، روند صعودی می‌شود. هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت 50 پایین میانگین متحرک بلند مدت قرار گیرد، روند نزولی است. آنچه که در ذهن معامله‌گر ساخته می‌شود فقط بر اساس این روند است. زمانی که روند صعودی است، سفارش دهید و زمانی که نزولی است تغییر پوزیشن دهید. سیگنال زمانی صادر می‌شود که  MACD در منطقه اشباع خرید (overbought) یا اشباع فروش (oversold) باشد و در همان زمان تقاطعی وجود دارد یعنی قیمت از میانگین متحرک (SMA) عبور کرده است، در روند نزولی بایستی منتظر بمانید تا قیمت در بالای میانگین متحرک حرکت کند. زمانی سیگنال صادر می شود که اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Overbought) قرار گرفته است و تقاطع نزولی را به وجود می‌آورد. این تقاطع و سیگنال با هیستوگرام MACD قابل پیش‌بینی است. اگر به مثال زیر نگاهی بیندازید، هیستوگرام MACD یک واگرایی خوب دارد و پیش‌بینی حداکثر قیمت (High) پایین‌تر را می‌دهد و سیگنال خرید متعاقبا توسط این سیستم صادر می‌گردد.

[1]- Trigger ، معنی لغوی یعنی کشیدن ماشه و در اصطلاح، تریگر دقیقا به معامله‌گر می‌گوید چه زمانی اقدام به عمل کند.(م)

بهترین استراتژی MACD جهت ورود به پوزیشن معاملاتی

قوانین ورود برای خرید:

  • میانگین متحرک با دوره زمانی50 بالای میانگین متحرک بادوره زمانی100
  • اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Over sold)
  • هیستوگرام MACD صعودی باشد.

قوانین ورود برای فروش :

  • میانگین متحرک بادوره زمانی50 پایین میانگین متحرک بادوره زمانی100
  • اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش (Overbought)
  • هیستوگرام MACD نزولی باشد.

یک مطالب جالب دیگر...! بخوانید »  برتری معاملاتی چیست | چگونه در معاملات خود موفق شویم؟

انقضای سیگنال: در مثال مورد نظر، نمودار شمعی (کندل استیک) 5 دقیقه‌ای به کار رفته و هدف انقضا 20 تا 30 دقیقه است. معادل با 4 یا 5 شمع (کندل استیک) است که می‌تواند در هر تایم فریمی اعمال شود. برای مثال، نمودار روزانه تا 4 روز، یک هفته یا تا آخر یک هفته انقضا دارند و 30 دقیقه، دو تا سه ساعت زمان انقضا دارد.

چرا این سیستم موفق است

این سیستم یک نمونه برجسته و کاربردی است زیرا شکست نمی‌خورد و این که توسط اندیکاتور مورد علاقه‌ام اجرا می‌شود. من از گفتن این که تعداد زیادی سهام را با تنظیمات 9/26/12 خریداری کردم ابایی ندارم. در این استراتژی نه تنها از اندیکاتور مورد علاقه‌ام استفاده گردیده، همچنین بسیاری از ویژگی‌های یک استراتژی خوب را یکجا دارد. این استراتژی، همانطور که بیان شد، نمی‌توان تحلیل چند تایم فریم را با هم ترکیب کرد که تصور می‌کنم این مزیت این استراتژی می باشد. این استراتژی ترکیبی از اندیکاتورهایی است که بسیار بررسی شده و قابل اعتماد می‌باشد و روند و مومنتوم را با هم ترکیب کرده تا سیگنال‌های کاربردی را برای معامله‌گران باینری آپشن کوتاه مدت صادر کند مانند نمودار روزانه، ساعتی و یا کوتاه‌تر.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

انفجار نادانی

 کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

کاواساکی نظریه‌پرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیده‌ای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان می‌کند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد!

این نظریه می‌گوید: مدیران درجه یک، کسانی را استخدام می‌کنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایین‌تر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایین‌تر را استخدام می کنند و همینطور نفرات رده‌های پایین‌تر نیز همین چرخه باطل را ادامه می‌دهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند)

لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه می‌شوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند! 
 این نظریه را می‌شود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:

از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوش‌ترند و مرا به نقد می‌کشند یا کسانی هستند که هم‌رده من یا پایین‌ترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟

در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوش‌تر، مطلع‌تر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟

 آیا تعداد کسانی که از من باهوش‌تر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟

در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که یکی در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که از منتقدان باهوش خود مشورت یا کمک گرفته‌اید یا وی را به یک سمت کلیدی منصوب کرده‌اید کی بوده است؟

 آیا از اینکه من از همه باهوش‌ترم لذت می‌برم یا اینکه می‌توانم از باهوش‌ها بیشترین استفاده را بکنم خوشحالم؟

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

پرداخت مالیات منبعد بر اساس تراکنش بانکی برگرفته از سایت استاد ارجمند محمدحسین ادیب

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

از سه شنبه ١۴ آبان ٩٨قوانین ضد پول شوئی که با مقررات اف ای تی اف کاملا منطبق است به شبکه بانکی ابلاغ شد.

نگارنده سه سال قبل در هیئت مدیره یک بانک بزرگ گفت: آنچه در بانک تحت عنوان مقررات ضد پول شوئی عمل میشود فقط یک درصد آن چیزی است که در دنیا به آن عمل میشود.

آنچه که ١۴ آبان ابلاغ شد عین قوانین پول شوئی در دنیاست و هیچ نهاد ناظر پول شوئی ، منبعد در جهان نمی تواند ادعا کند قوانین ایران با قوانین پول شوئی منطبق نیست.

ابلاغیه ١۴ آبان نیاز به آئین نامه های اجرائی جداگانه دارد که بانکها ، سازمان امور مالیاتی ، گمرکات و تقریبا همه واحد ها در ایران در جهت انطباق با آن باید تهیه و ابلاغ کنند.

روح ابلاغیه ١۴ آبان یک چیز است : دریافت مالیات منبعد فقط باید بر اساس تراکنش بانکی باشد و نه پرونده های مالیاتی ، ابلاغیه یعنی شیوه موجود دریافت مالیات باید منسوخ شود.

بانکها فقط حق دارند پولی را بپذیرند که مطمئن باشد با قانون پول شوئی منطبق باشد.

از کجا دانسته میشود پولی که به حساب بانک ریخته میشود با قانون پول شوئی مغایرت ندارد ؟ هر پولی که به حساب بانک ریخته میشود برای بانک باید محرز شود که مالیات آن پرداخت شده است ، هر پولی که مالیات آن پرداخت نشده پول شوئی است مگر اینکه مالک پول به بانک مدارک لازم دال بر اینکه پول شوئی نیست ارائه دهد.

در وضع موجود تراکنش هر فردی در سال اگر بیش از ۵ میلیارد تومان بود، به سازمان امور مالیاتی ارسال میشود ، این لیست اکنون ماهانه بوسیله بانکها برای سازمان امور مالیاتی ارسال میشود که ماهانه کافی نیست و باید هفتگی شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

توصیه استاد ارجمند محمدحسنی ادیب به ایرانیان مقیم آمریکا برای سرمایه گذاری

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

تمرکز اول : مشکلات جهان به این باز می گردد که بحران سال ۲۰۰۸ به صورت ریشه ای حل نشد و فقط مشکلات به بعد منتقل شد ( نخست وزیر سابق انگلیس ) .

تمرکز دوم : ریشه دوم مشکلات جهانی به این باز می گردد که که سیاست انبساطی پولی آمریکا بیش از حد طولانی میشود و این به تشکیل حباب در اقتصاد جهانی منجر میشود ریشه بحران سال ۲۰۰۸ طولانی شدن بیش از حد سیاست انبساطی پولی آمریکا بود .

تمرکز سوم : ریسک ناشی از تغییرات سریع فن آوری در بورس به فروش می رود و بعد بورس فرو می ریزد ( ریشه بحران سال ۲۰۰۱ ) .

تمرکز چهارم – اکنون جهان با معضل طولانی شدن بیش از حد سیاست انبساطی آمریکا مواجه است امریکا دارد بیش از حد پول به اقتصاد جهان تزریق می کند ، رشد پول بیش از رشد تولید است .

تمرکز پنجم – سیاست فدرال رزرو سیاست انقباضی صحیحی بود و در همین چهارچوب تراز بانک مرکزی آمریکا طی یکسال از ۴۴۰۰ میلیارد دلار به حدود ۳۷۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت اما طی دو ماه گذشته مجددا فدرال رزرو سیاست انبساطی پررنگ در پیش گرفت و تراز را ۱۸۷ میلیارد دلار افزایش داد که به نظر می رسد به سبب ضرورت های انتخاباتی آمریکاست ، بنابر این آمریکا سیاست پولی به شدت انبساطی در پیش گرفته است.افزایش تراز به زبان ساده یعنی پول بدون پشتوانه چاپ می کنند و مشکلات را حل می کنند .

این سیاست انبساطی در فصل انتخابات آمریکا باعث رشد اقتصادی ، بهبود اشتغال و مثبت شدن دیدگاه مردم نسبت به ترامپ میشود اما در برش میان مدت دستور العمل فاجعه است . مشکلات را با چاپ اسکناس نمیشود حل کرد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

بدهی خوب و بدهی بد

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

به نظر شما بدهی خوب است یا بد؟

اصلاً مگر بدهی خوب هم می‌شود؟

به نظر من بدهی می‌تواند خوب باشد به شرطی که بدانیم از آن بهره ببریم.

در ابتدای بحث لازم می‌دانم که توضیح دهم که به نظر آقای رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پدر پولدار و پدر بی‌پول، بدهی به دو شکل هست. بدهی خوب و بدهی بد.

بدهی خوب بدهی‌ای است که

  • برای شما ایجاد منفعت می‌نماید.

  • جریان درآمدی ایجاد می‌نماید.

  • به دارایی شما اضافه می‌کند.

  • برای شما سودآوری دارد.

    پس به توسعه بدهی خوب بپردازید!!!

    بدهی بد بدهی‌ای می‌باشد که

    برای شما ایجاد هزینه می‌نماید.

    در بلندمدت ضرر و زیان برای شما به بار می‌آورد.

    پول از جیب شما خارج می‌کند.

پس به سرعت هر چه تمام‌تر به تسویه بدهی بد بپردازید.

اجازه بدهید با مثالی توضیحم را کامل کنم. شما وامی دریافت نموده‌اید تا در سرمایه‌گذاری استفاده نمایید. شما سالیانه سودی معادل ۲۸ درصد می‌پردازید. درحالی‌که می‌توانید از سرمایه‌گذاری خود سالیانه ۴۸ درصد سود به دست آورید. پس این یک بدهی خوب است. تا می‌توانید از این قبیل بدهی‌ها داشته باشید.

اما اگر شما در قبال وامی که دریافت نموده‌اید، نمی‌توانید سود مناسب به دست آورید یا وام را برای مسافرت رفتن دریافت نموده‌اید، این یک بدهی بد است که می‌بایست سریع به تسویه آن اقدام نمایید.

در بالا دو مثال ساده آوردم و در ادامه چند مثال عمومی را بیان می‌کنم.

  • افرادی را مشاهده می‌نمایم که به اطرافیان خود بدهکار هستند و برای پرداخت این بدهی‌ها هیچ اقدام مثبتی نمی‌نمایند، تا اینکه تعداد این بدهی زیاد می‌شود و موجب بروز دردسر می‌شود. به آبرو و شخصیت این افراد زیان وارد می‌نماید. اعتبارشان را زیر سؤال می‌برد.

  • افرادی را می‌بینم که در کسب‌وکار خود بدهی‌های گوناگونی دارند. برخی از این بدهی‌ها بسیار ناچیز و اندک می‌باشند. یا برخی از این بدهی‌ها موجب زیر سؤال رفتن اعتبار این افراد است ولی بازهم به پرداخت بدهی رغبت کافی ندارند. و هیچ برنامه‌ای برای تسویه این بدهی‌ها ندارند.

  • حقوق‌بگیرانی را مشاهده می‌نمایم بااینکه هر ماه سروقت حقوق و مزایا دریافت می‌نمایند ولی بازهم قادر به پرداخت بدهی‌های معوقه خود نیستند. در صورتی که می‌دانند که به بدهی‌های گذشته بیشتر از قبل اضافه می‌شود ولی بازهم برنامه‌ای برای تسویه با بدهکاران ندارند.

به نظر شما چرا عده‌ای برای پرداخت بدهی‌های خود اقدام نمی‌نمایند؟

چرا عده‌ای با وجود درآمد مناسب، تلاشی برای پایان دادن به بدهکاری انجام نمی‌دهند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

ترس و طمع

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

حتما شنیده اید که ذهن هر سرمایه گذاری در کنترل دو نیروی ترس و طمع است. 
این دو به تنهایی نه خیر اند و نه شر. یعنی نمی توان گفت ترسیدن یا طمع برای کسب بازده، صفتی است که سرمایه گذار نباید داشته باشد.
سرمایه گذار باتجربه می تواند برای تان موقعیت هایی را مثال بزند که ترس از بازگشت و نزولی شدن روند باعث شده است تا یک سهم انفجاری را به موقع بفروشد و ترس منجی اش بوده است. همانطور که می تواند مثال هایی بیاورد که ترس باعث شده است وارد یک سرمایه گذاری سودده نشود و سود هنگفتی را از دست بدهد. 
می بینید؟ ترس هم خوب است و هم بد. طمع هم همین است. طمع در نوع خوبش همان است که "با روند دوست باش" یا " به سود هایت اجازه پیشروی بده" و در نوع بد آن است که اجازه نمی دهد به موقع از سرمایه گذاری خارج شوید یا باعث می شود سهمی را به هوای سود کردن چند برابر ارزش بخرید. 
طمع هم می تواند خوب یا بد باشد. 

ما با ترس و طمع در دو شکل مواجهیم. آنچه در بالا گفتم وجه فردی آن بود. ولی، این دو وجه اجتماعی هم دارند. یعنی ناگهان با بازاری کاملا ترسو یا طماع مواجه می شویم که قیمت سهام را چند برابر بالاتر از ارزش یا کمتر از ارزش تعیین می کند. 
فهم این که بازار در کدام حالت است یکی از اصلی ترین ارکان معامله گری و نوسان گیریست. 
برخلاف نظر اقتصاد دان ها که گذر زمان ما را به تعادل نزدیک تر می کند، زمان کاملا در سیکل بین ترس و طمع بی تاثیر است. تمام بازارها سیکل هایی بین ترس و طمع طی می کنند. بازار ترسو تبدیل به بازار طماع می شود و  برعکس بازار طماع هم به زودی با ریزش هایی به سمت ترس حرکت می کند. 

در واقع فرقی نمی کند در بورس توکیو معامله کنی یا لندن، نوسان بین ترس و طمع قانون بازارهاست ولی، چیزی که دامنه نوسانات بازارها را کاهش می دهد، دانش سرمایه گذاران آن بازارها و قوانین و ابزارهای جاری و ساری آن بازارهاست.
در مورد قوانین و ابزار ترجیح می دهم حرفی نزنم فقط مختصر می گویم ابزار هایی مانند معاملات فیوچر یا آپشن یا شورت سل که ما، نه خودشان بلکه کاریکاتور های شان را داریم از جمله ابزاری هستند که به متعادل شدن بازارها کمک می کنند. 

اما بین ترس و طمع کدام قوی ترند؟ 
رای من طمع است! طمع بسیار قوی تر از ترس است. طمع آن چیزی است که سرمایه گذار را در گام نخست وارد بازار مالی کرده است. هزاران امید و آرزو پشت گوش هر سرمایه گذاری در حال نجواست. 
طمع نقطه ضعف بزرگتری از ترس است. حداقل ترس در ماکزیمم خود باعث می شود شما نقد بمانید یا همه پولهایتان را طلا یا دلار یا سپرده کنید ولی طمع همان مار خوش خط و خالی است که می تواند شما را به عرش  اعلی ببرد یا به زمین گرم بنشاندتان. 
سخن وران و شارلاتان های مالی ببشترین قربانی را از راه تحریک طمع مخاطبان شان کسب کرده اند. 


جامعه سرمایه گذاران ایرانی بنا به دلایلی که خود یک مطلب جداگانه می طلب استعداد شگرفی دارد تا رفتار های احساساتی از خود بروز دهد یعنی فواصلی بیش از نرمال های جهانی بین قیمت و ارزش ایجاد کند. اسطوره های سرمایه گذاری خلق کند و دنباله روی کند و به قول استادان مالی herding behavioral بروز دهد. 
واضح است شرایط امروز بازار به صورت کلی نه تنها حباب و مصداق پسرک واکسی نیست که در برخی سهام رکورد های under value هم در حال ثبت شدن است ولی همزمان در قسمت دیگری از بازار، جایی که سوداگران طمع سرمایه گذاران را هدف گرفته اند،  شاهد کازینویی هستیم که احتمالا مجروحانی خواهد داشت. 


ترس و طمع هر دو در حد کنترل شده خوبند. چیزی که می تواند این دو اسب وحشی را رام کند، ذهن شماست. تفکر و تعقل شماست. دانش شماست. نمی دانم در کدام سمت بازار در حال سرمایه گذاری هستید، ولی  در مقطع حساس کنونی بیش از هر زمانی باید چشم های باز باشد، باید فکر کرد و مراقب بود. اگر گله را تعقیب  می کنید رفتارش را زیر نظر داشته باشید، ترس و طمع گله را بسنجید، مراقب باشید. اگر بر  مبنای ارزش معامله می کنید، به استراتژی های خود پاییند بمانید و صبور باشید. 
و در انتها فراموش نکنید بقا،  شرط اول موفقیت در بازارهای مالی در بلند مدت است. بقای خودتان را هرگز در معرض خطر قرار ندهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

اول سهم خودت را بده

💥کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.

در کتاب ثروت مند ترین مرد بابل یک ایده ناب وجود دارد : « اول سهم خودت را بده » شاید کمی عجیب و ترسناک به نظر برسد. مردم عادت دارند اول سهم همه را می دهندبودجه بندی اکثر مردم به این صورت است که وقتی هنوز درآمدشان به دستشان نرسیده، اول مالیات دولت را می دهند، بعد از آنکه پول به دستشان رسید، هزینه قبض آب و برق و تلفن، شارژ ساختمان و … را می پردازند. اگر وام داشته باشند، پول وام ها را کنار می گذارند و مقداری ناچیزی که می ماند را هم برای خورد و خوراک هزینه می کنند و دوباره به سر کار می روند و همین چرخه باطل را تکرار می کنند.
 و نهایتا اگر چیزی ماند به خودشان می پردازند اما مشکل اینجاست که اکثر اوقات چیزی برای خودشان نمی ماند. مردم این روش را در پیش می گیرند چون هیچ کس سر خودش فریاد نمی زند که سهم من کجاست؟ هیچ کس مامور نیروی انتظامی را برای گرفتن سهم خودش از خودش صدا نمی کند. صدای فریاد دیگران خیلی بلند تر است و ما خیلی راحت سهم خودمان را نمی دهیم.
موضوع این نیست که نباید سهم دیگران را داد، موضوع این است که باید از این فشار خارجی به نفع خودمان و برای کسب درآمد بیشتر استفاده کنیم. فشار وام و قبض و قسط ما را به جلو هول می دهد و کمک می کند درآمد بیشتری داشته باشیم، به شرط آنکه بخواهیم از این فشار استفاده کنیم و از آن نترسیم.

شما باید اول سهم خودتان را بدهید. البته سهم خودتان برای خرج کردن در مهمانی و خریدن لباس های گرانتر و رفتن به رستوران های شیک تر نیست. بلکه سهمی که به خودتان اختصاص می دهید باید به سمت ستون داراییتان برود و کمک کند کم کم ستون دارایی شما به زایش بیافتد و برایتان پول خلق کند. باید متعهد باشید هر ماه اول سهم خودتان را بپردازید و ستون دارایی خود را مستحکم تر کنید.

حتما در ابتدای کار پول کم خواهید آورد. اگر می خواهید از این مرحله بگذرید باید تلاشتان را بیشتر کنید و فکرتان را به کار بیاندازید و از راه های مختلف پول دربیاورید تا زمانی که ستون دارایی تان بتواند به شما کمک کند.

هر هزار تومانی که وارد ستون دارایی شد نباید هرگز از آن خارج شود. یکی دیگر از اشتباهات مردم عادی این است که تا به مشکلات مالی خوردند سریع ستون دارایی شان را مورد تاراج قرار می دهند تا مشکلشان را حل کنند. اما به این فکر نمی کنند که از بین بردن ستون دارایی باعث ایجاد مشکلات بزرگتر در آینده خواهد شد.

💡هر پولی که وارد ستون دارایی شد باید مورد محافظت جدی قرار گیرد تا بتواند به تولید ثروت مشغول شود. وقتی جریان مالی حاصل از ستون دارایی افزایش پیدا کرد، آن زمان شما می توانید با پول حاصل از آن، لباس های گرانتر بخرید، به سفرهای بهتر بروید و ماشین های لوکس سوار شوید بدون اینکه نگران پرداخت هزینه ها باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر

🤔سؤال: من 10 میلیون تومن پول دارم. میتونی راهنماییم کنی، کجا پول هامو سرمایه گذاری کنم؟

 

کتابهایی که تو را به موفقیت و ثروت می رساند.
🌟جواب: نه

🤔سؤال: چرا؟
🌟جواب: چون مهم نیست کجا می خوای پولتو سرمایه گذاری کنی!!!. 

🤔سؤال: یعنی چی؟ متوجه نمیشم!!. پس چی مهمه؟
🌟جواب: این تو هستی که مهمی و نه اون چیزی که می خوای توش سرمایه گذاری کنی. به عبارتی یک سرمایه گذاری مشخص، شاید برای تو خیلی خطرناک و ریسک پذیر باشه، اما برای دوستت نه. چون اون میتونه اون سرمایه گذاری رو کنترل و مدیریت کنه ولی شاید تو نتونی!!!

🏮🏮یک پیشنهاد دوستانه:

🌹از امروز در هر جایگاهی که هستید و هر مقدار پولی که دارید یا ندارید، خودتان را برای روزی آماده کنید که مقدار زیادی پول دارید و میخواهید آن را سرمایه گذاری کنید!!

🏮مطمئن باشید، اون روز که بیاد٬ دیگه وقتش نیست که برید و اصول سرمایه گذاری را یاد بگیرید.

🏮اون روز اگه اصول سرمایه گزاری رو یاد نداشته باشید٬ خیلی سریع پول هاتون رو از دست میدید!!!

🏮 از امروز برای اون روز آماده شوید تا روزی که پول بدستتون رسید، بدونید که می خواهید با آن پول چکار کنید.

🌟🏮نکته طلایی:

🏮ثروتمندان پولی که از کار کردن بدست می آورند را خرج نمی کنند.

🏮آن ها با آن پول ها دارایی هایی را ایجاد می کنند که از آن ها پول زاییده شود و سپس با آن پول ها چیزهایی را که می خواهند، میخرند. 

🏮با این کار اصل پولشون هم از دست نمیره و علاوه بر اون٬ همیشه پولی از سرمایه گذاریشون٬ تو جیبشون میاد!!!

🌟🌹🏮نکته ی بالا را هیچ وقت فراموش نکنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهرام پیشگیر