در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید. همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد. اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند. همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند. ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند. دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد. طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند. دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست. وقتی تنها به دنبال منافع خودمان هستیم به منفعتی نخواهیم رسید. در حالی که منافع ما در منفعت دیگران است. شما اصول را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن منفعت به سمت خود باشید. فقط به شرطی که ما اصول را بشناسیم ودر راهنمایی دیگران دچار اشتباه و خود باوری کاذب نشویم . در بازار همیشه خریدار در آرزوی پایین آمدن قیمت برای خرید است . و فروشنده همیشه به فکر بالا رفتن قیمت برای فروش . قافل از اینکه بازار به نظرات ما هیچ اهمیتی نخواهد داد . پس در مورد نظر دادن در مورد ورود و خروج سلیقه ای عمل نکنید و هرگاه برای تشخیص جهت خود توانستید خود را قانع کنید معامله کنید و بعد از آن به دنبال تاییدیه نباشید که قطعا ضرر خواهید کرد چرا ؟؟؟؟ بر میگردیم به اول مطلب ..زیرا در آن زمان حاضرید تمام منافع دیگران را برای جهت دهی به هدف خود زیر پا بگذارید . و در آن زمان بازار قطعا شما را به بیرون پرتاب خواهد کرد.