دکتر اسنپسر جانسون👆👆

در این داستان چهار شخصیت تخیلی وجود دارند، «اسنیف» و «اسکری» که دو موش هستند و دو انسان کوچک شده «هم» و «ها»، این چهار شخصیت جنبه های پیچیده درونی ما را بدون در نظرگرفتن سن، جنسیت، نژاد یا ملیت نشان میدهند. هر کس از ما میتواند مانند یکی از این ها عمل کنند: مثل اسکری که به سرعت عمل میکند و اقدامی سریع دارد یا مثل «هم» که از تغییرات در فرار است. چرا که میترسد تغییرات همه چیز را خراب کند و ریسک نمیکند. یا مثل «ها» که در نتیجه درک بهتر از تغیرات خود را با آن وفق میدهد و هماهنگ میکند. درست است که هر یک از ما مانند این شخصیت ها عمل میکنیم ولی هدف ما یک نقطه مشترک دارد: پیدا کردن بهترین خط از بین خطوط زندگی و موفقیت در نتیجه تغییرات…نیاز به پیدا کردن راه صحیح در هزار توی زندگی و موفقیت در  شده است .بخش اول:این بخش تحت عنوان مجلس دوستانه تعدادی همکلاسی قدیمی با یکدیگر دیدار کرده و دربارهتلاش خود برای رویارویی با تغییرات پیش آمده در زندگی شان صحبت می کنند.بخش دوم :داستان چه کسی پنیر من را برده است نام دارد.بخش سوم تحت عنوان بحث و گفتگو می باشد.